تابناک فارس به نقل از نی ریز: حدود ساعت 8 صبح بود که به استهبان رسیدیم، از پارک ماشینها در دو طرف جاده مشخص بود که جمعیت زیادی در سالن حضور دارند.
بهخاطر حضور دکترلاریجانی تیم حفاظتی سختگیری زیادی میکردند، وارد حیاط دانشگاه آزاد اسلامی استهبان شدیم مملو از جمعیت بود و گروههای زن و مرد حافظ قرآن از هر استان با شالگردنهای رنگی در ستونهای منظمی ایستاده و از گروه مردم عادی جدا شده بودند.
در دست نفر اول هر ستون تابلویی بود که نام هر استان برروی آن نوشته و در میان آنها نام دو کشور مسلمان همسایه هم به چشم میخورد.
حدود یک ساعتی گذشت تا اینکه مراسم شروع شد، زمانی که وارد سالن شدم مملو از جمعیت بود در میان جمعیت به دنبال کسی میگشتم که بتواند ترینهای مراسم امروز را به من معرفی کند تا مصاحبه اختصاصی با او انجام دهم.
مسوول فرهنگی و تبلیغات موسسه بیتالاحزان را با پیدا کردم و خواستم از میان حافظان خواهر و برادر ترینها را به من معرفی کنند. در میان جمعیت 3 نفر از برادران و 3 نفر از خواهران را انتخاب کردیم که هرکدام به دلایلی جزء ترینهای مراسم تجلیل از حافظین قرآن موسسه بودند.
در میان انتخاب شدهها با پسر 23 ساله پاکستانی به گفتوگو نشستیم که نزدیک به دوسال بود که کشور خود را ترک کرده و به دور از خانواده به ایران آماده بود تا حافظ قرآن شود.
با لهجه صحبت میکرد و با توجه به شلوغی سالن به سختی صحبتهایش را متوجه میشدم.
زاهد میگوید: سال 95 با هدف زیارت امام رضا(ع) با مادرم به ایران آمدم و بعد تصمیم گرفتم تا در مشهد بمانم و ادامه تحصیل دهم، 6 ماه در مدرسهای مشغول به تحصیل شدم که بعداز آن به دنبال یک موسسه برای حفظ قرآن کریم گشتم.
وی ادامه داد: در خانوادهای پرجمعیت متولد شده است و بقیه افراد خانوادهاش در پاکستان زندگی میکنند، در این مدت قطعا دوری از خانواده سختیهای زیادی داشته است که همه را بخاطر هدفم تحمل کردم.
زاهد افزود: خوشحالم که بعد از دوسال سختی و دوری از خانواده، توانستم در جوار امام رئوف حفظ قرآن کریم را به پایان برسانم و امروز در جمع حافظین قرآن بیتالاحزان باشم.
وی میگوید: در پاکستان هم چندین موسسه حفظ قرآن کریم است اما خب مانند بیتالاحزانهای ایران نیستند و چنین رسیدگیها در آنجا صورت نمیگیرد.
زاهد از بهترین خاطراتش در این 2 سال چنین میگوید: بهترین و ماندگارترین خاطره در ذهن من نحوه برخورد مسوولین این موسسه و دوستان و هم خوابگاهیهایم با من است که در این دوسال مانند یک خانواده در کنارم بودند و نگذاشتند احساس غربت کنم.
وی میگوید قصد دارد تا به پاکستان برگردد و در آنجا به تاسیس بیتالاحزان با روش مدیریتی ایران بپردازد و بتواند حافظان زیادی را در کشور خودش تربیت کند.
زاهد خطاب به جوانان ایرانی میگوید: قدر این کشور و قدر امکانات خود را بدانید و از آن استفاده کنید و در این راه قدم بگذارید، پشیمان نمیشوید.