مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۶ بهمن؛
دردسرهای کرملین برای وزیر جوان، دفاع کدخدایی از رفراندم، آزادی خواهی به سبک احمدی نژاد، جهنم در مرز دوغارون، شروع فصل سخت کرونا، تخمین آورده بورس برای دولت، جهش چهارم با کرونای وحشی انگلیسی، اولین اظهارنظر درباره دستگیری شهرداران، رونویسی بایدن از سیاست‌های ضدایرانی ترامپ و طرح اصلاح قانون انتخابات به ۱۴۰۰ خواهد رسید؟ از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.
کد خبر: ۹۴۰۳۶۷
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۹ 14 February 2021

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز یکشنبه ۲۶ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خیز چهارم کرونا و چرخش ویروس جهش یافته انگلیسی در ایران از یک سو و آتش سوزی در مرز ایران و افغانستان از دیگر سو در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:

 

چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟
احسان هوشمند- پژوهشگر در بخشی از یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: سخنان وزیر اطلاعات در ۲۰ بهمن در گفت‌وگوی خبری ساعت ۲۲:۳۰ شبکه دوم سیما درباره موضوعات هسته‌ای و ترور شهید محسن فخری‌زاده بازتاب رسانه‌ای بسیار گسترده‌ای داشت. تمرکز رسانه‌های داخلی و خارجی بر آن بخش از سخنان وزیر اطلاعات که درباره مسائل هسته‌ای و نیز ماجرای ترور آقای فخری‌زاده بود، موجب شد تا ابعاد دیگری از سخنان این مقام امنیتی نادیده گرفته شود.

«فردی که امکانات ترور را فراهم کرده بود هم از اعضای نیروهای مسلح بود» و «سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان می‌خواهند سربازشان را از درون کشور انتخاب کنند و با روش‌های گوناگون به وسیله فضای مجازی، این کار را انجام می‌دهند؛ البته نه به عنوان سرویس اطلاعاتی بلکه افراد را قبلا شناسایی می‌کنند که در پی چه چیزی هستند و با همان پوشش سراغ آنها می‌روند... در پوشش مؤسسه‌ تحقیقاتی و مطالعاتی سراغ کسانی می‌روند که در پی مطالعه و تحقیق هستند و فعالان اقتصادی را با پوشش بنیاد اقتصادی و اهالی فرهنگ را با پوشش نهادهای فرهنگی جذب می‌کنند، بدون اینکه شخص متوجه شود در دام سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان قرار گرفته و پس از مدتی که متوجه می‌شود در دام سرویس‌های اطلاعاتی است، ممکن است شرایط برای بیرون‌آمدنش فراهم نباشد»؛ این بخش از سخنان حجت‌‌الاسلام سیدمحمود علوی اهمیت مضاعفی دارد که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.

رئیس‌جمهور بی‌اختیار یا بااختیار؟ /بستن دو دریچه برای برجام؟ /چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟

این سخنان از ابعاد مختلفی دارای اهمیت بررسی است؛
-دشمنان کشور توانسته‌اند فردی از اعضای نیروهای مسلح را به خدمت بگیرند و در ترور اخیر، با خیانت این عامل جاسوسی، امکانات ترور مهیا شده بود.
-دشمنان در حال فعالیت هستند تا سربازان خود را از درون کشور انتخاب کنند. این سخنان نشانگر اهمیت نقش جاسوسی داخلی در پیشبرد برنامه‌های دشمنان کشور است.

1-چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟ آیا شمار این دسته از افراد در دهه‌های گذشته از نظر آماری رشد داشته یا اینکه روند ثابتی را به نمایش می‌گذارد؟ آیا در دوره‌های زمانی خاصی میزان این نوع افراد که به کشور خیانت کرده‌اند، بر اساس تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نوسان داشته است؟ یعنی آیا نسبتی بین شرایط کشور و افزایش و کاهش شمار کسانی که به خدمت بیگانگان در می‌آیند، وجود دارد؟ آیا تاکنون با نگاهی علمی، کارشناسی و جامعه‌شناختی درباره علل گرایش گروهی از شهروندان (ولو اندک) به جاسوسی برای دشمنان کشور مطالعات خاصی صورت گرفته است؟ آیا برای شناسایی زمینه‌ها، علت‌ها و عوامل خیانت این گروه در جوانب مختلف پژوهش‌های چندوجهی و میان‌رشته‌ای در دستور کار بوده است؟ آیا نتایج این پژوهش در خدمت اصلاح زمینه‌ها قرار گرفته است؟ آیا نتایج چنین مطالعاتی در اختیار افکار عمومی قرار داده شده تا نسبت به مصون‌سازی جمعی اقدام شود؟
2-از ابتدای انقلاب شرایط سختی برای گزینش افراد و به‌کارگیری نیروهای جدید در همه ارگان‌ها، سازمان، ادارات و وزارتخانه‌ها در نظر گرفته شده و گزینشگران بر مبنای پیگیری حتی مسائل شخصی و فردی افراد زمینه جذب یا رد همکاری افراد با ادارات را تعریف می‌کنند. گزینش در نهادهای نظامی و حساس هم با سختگیری بیشتری همراه است. آیا مکانیسم‌های جذب افراد بر اساس ملاک‌های کنونی توانسته مانعی در برابر به‌کارگیری این نوع افراد که به جاسوسی مبادرت کرده‌اند، ایجاد کند؟ یا اینکه این گزینش‌ها کارکرد دیگری داشته‌اند؟ آیا این نوع گزینش‌ها آسیب‌شناسی شده‌اند؟ چنین گزینش‌هایی چه میزان به ظاهرسازی منجر شده و در نتیجه آسیب‌های بزرگ‌تر و جبران‌ناپذیرتری را ایجاد کرده است؟
3-یکی از زمینه‌های جاسوسی و خدمت به سرویس‌های امنیتی اجانب و بیگانگان القای حس بی‌وطنی به شهروندان است. بی‌اهمیت‌بودن منافع ملی، کم‌رنگ‌شدن ارزش وطن‌دوستی و وطن‌پرستی، بی‌توجهی به اهمیت سرنوشت مشترک هموطنان و به صورت دقیق بی‌مهری به «ایران» است که موجب می‌شود تا در خلأ به‌وجودآمده زمینه‌های نفوذ یا حفره‌های امنیتی در کشور ایجاد شود.
در دهه‌های گذشته در منابع درسی و آموزشی در دوره آموزش عمومی کم‌توجهی عمیقی درباره ضرورت میهن‌دوستی، وطن‌خواهی و تاریخ و فرهنگ این دیار صورت گرفته است. در دوره آموزش عالی نیز این بی‌توجهی‌ها و کم‌توجهی‌ها استمرار داشته و نیز در برنامه‌سازی‌های رسانه‌ای به‌ویژه در صداوسیما هم کم‌کاری گسترده‌ای صورت گرفته است. پرورش نسلی که منافع ملی برایش کم‌اهمیت یا بی‌اهمیت است، نخستین حفره‌ امنیتی است که می‌تواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. برای این مهم آیا آسیب‌شناسی جامعی صورت گرفته است؟ آیا برای رفع کاستی‌ها، ضعف‌ها و بدسلیقگی‌ها اقدامات شایسته‌ای صورت گرفته است؟ آیا این مهم یعنی ضرورت ارتقای میهن‌دوستی در ساختار برنامه‌های فرهنگی، آموزشی و دانشگاهی، اساسا به عنوان یک ظرفیت ملی مورد تأکید بوده و رسمیت یافته است؟

 

بستن دو دريچه براي برجام؟
علی بیگدلی استاد دانشگاه طی یادداشتی یا عنوان بستن دو دريچه براي برجام؟ در شماره امروز آرمان ملی نوشت: به گفته آنتوني بلينکن، آمريکا عجله‌اي در حل مساله برجام ندارد، کنگره هم از ادامه تحريم‌ها حمايت مي‌کند. ايران نيز سوم اسفند از ان‌پي‌تي خارج مي‌شود و عدم انعطاف‌پذيري به نفع عربستان و اسرائيل خواهد بود. اکنون چه بايد کرد؟ جو ‌بايدن، رئيس‌جمهور آمريکا با اينکه در روزهاي مبارزات انتخاباتي خود به اين موضوع که به برجام برمي‌گردد اشاره کرد، منتها به چگونگي برگشت به برجام اشاره نکرد و بعد اين مساله به اينکه اول آمريکا به يک اجماع بين‌المللي برسد، تبديل شد تا مخصوصا با متحدان اروپايي به نقطه مشترکي دسترسي پيدا کند و بعد از اروپا هم بايد به سراغ مساله خاورميانه مي‌آمد که در اين منطقه با مخالفت شيخ‌نشين‌ها و مخصوصا اسرائيل مواجه شد. بنابراين تا حدودي دارند سياست سختگيرانه‌تري اعمال مي‌کنند و بدين ترتيب شرايط سخت‌تر و دايره سياسي محدودتر مي‌شود.

رئیس‌جمهور بی‌اختیار یا بااختیار؟ /بستن دو دریچه برای برجام؟ /چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟

به نظر مي‌رسد پافشاري درمورد اينکه آمريکا اول تحريم‌ها را بردارد و بعد ما به تعهدات برجامي برگرديم، راه به جايي نخواهد برد. براي اينکه آمريکايي‌ها به نتيجه‌اي که مي‌خواستند در دوره بايدن رسيدند که همانا يک اجماع بين‌المللي است. از طرف ديگر آمريکايي‌ها به اين فکر افتادند که اگر بخواهند تحريم‌ها را بردارند تا ايران هم به تعهداتش عمل کند، کار بسيار سختي است چون برگرداندن آن کار مشکلي خواهد بود. مخصوصا تحريم‌هاي ثانويه همانطور که کره جنوبي را هم از پرداخت پول به ايران منع کرده‌اند. از طرفي مجلس تا حدودي عجولانه وارد قضيه شد و طي اختلافاتي که بين دولت و مجلس وجود داشت، به اينکه به نحوي هم آمريکا را غافلگير کند و هم دولت را تحت فشار قرار دهد، عمل کرد، درحالي‌که نتيجه مطلوبي به‌دست نخواهد آمد. به همين دليل هم تا الان آمريکايي‌ها و اروپايي‌ها به اين تهديد زماني توجهي نکرده‌اند. حتي آقاي بلينکن از اينکه آمريکا عجله ندارد سخن گفته و خونسردي در پيش گرفته‌اند. به نظر مي‌رسد بدون واسطه‌، بايد وارد يک ديپلماسي موثر شد، همانطور که در زمان اوباما انجام شد و اين کار را به سامان رساند. چون فشارهاي خردکننده اقتصادي که معيشت مردم را با مشکل مواجه کرده، سخت شده است؛ بنابراين بايد يک تغييرات اساسي در استراتژي‌ها در پيش گرفته شود. سياست تند نتيجه‌بخش نخواهد بود و اوضاع را بهتر نخواهد کرد. به نظر مي‌رسد با تدبير بيشتر و همچنين تغيير در مناسبات منطقه‌اي مي‌توان اوضاع را مديريت کرد. آمريکا در مسائل خاورميانه نمي‌تواند ايران را ناديده بگيرد، شرايط بسيار حساس است و نبايد زمان را از دست بدهيم. هرچه زمان بگذرد، طرف‌ها مي‌توانند با وارد کردن روسيه و چين به اردوگاه خودشان، فشار را بيشتر کنند. بايدن طي مذاکره با رئيس‌جمهور چين و صحبت تلفني با پوتين و پيش کشيدن آنها تلاش دارد آنها را به خود نزديک کند.

رئیس‌جمهور بی‌اختیار یا بااختیار؟
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: وقتی رئیس‌جمهور محترم در روز ۲۲ بهمن امسال فهرستی از اقدامات دولت را برمی شمرد، ذهن نگارنده مرتب بین بی‌اختیاری و این همه کار رفت و برگشت می‌کرد. پس از سال‌ها مطالعه دریافتم وقتی طیف فوق‌الذکر می‌گویند رئیس‌جمهور فاقد اختیار است، یعنی سه کار را نمی‌تواند انجام دهد: ۱- اختیار تغییر نوع نظام سیاسی را ندارد. ۲- یکطرفه نمی‌تواند مقابل غرب زانو بزند. ۳- اختیار وارد کردن اپوزیسیون (توسعه سیاسی) را به قدرت و حکومت ندارد. اصلاح‌طلبان عارف را به‌دلیل ورود نکردن وی به این سه مقوله عقب کشیدند و بعداً شکوری‌راد، دبیرکل حزب پیشرو اصلاح‌طلبان با صراحت نوشت «عارف وفادار به نظام است نه اصلاح‌طلب.» بنابراین وقتی از رئیس‌جمهور شجاع حرف می‌زنند یا اکثر کاندیدا‌ها به دل‌شان نمی‌نشیند، منظور اقدام در آن سه مقوله است و عبور از خاتمی هم به خاطر همین سه اصل کلید خورد. اما کاش یکپارچه می‌گفتند رئیس جمهور فاقد اختیار است. اظهارنظر طیف ذکر شده در این باره شتر گاو پلنگی است که می‌توان علت آن را خلط شدن واقع‌گرایی در سیاست‌ورزی سکولار و روشنفکری برون‌گرا دانست. حتی آنان که قرابت فکری حداکثری با هم دارند، در این موضوع بعضاً به تضاد ۱۸۰ درجه می‌رسند، اما، چون بر فیل روشنفکری سوار هستند، ابایی از تناقض‌نمایی هم ندارند.

رئیس‌جمهور بی‌اختیار یا بااختیار؟ /بستن دو دریچه برای برجام؟ /چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟

علوی‌تبار که نسبت خود با جمهوری اسلامی را نسبت یک شهروند مسیحی می‌داند، درباره بی‌اختیاری رئیس‌جمهور در همین هفته می‌نویسد: «اگر از وضع موجود ناراضی هستید، افراد و نهاد‌ها را به ترتیب میزان اختیاری که در تصمیم‌گیری دارند، فهرست کنید و از آن‌ها پاسخ طلب کنید. رئیس‌جمهور در تنظیم روابط خارجی، چه در سطح منطقه و چه در سطح قدرت‌های بزرگ اختیاری ندارد. در تنظیم بودجه سالانه دارای اختیاری نیست...» آنچه از آن شانه خالی می‌کند مشکل مردم است که بین ۶۰ تا ۸۰ درصد در ۲۳ سال گذشته، مسئله اصلی‌شان بوده است. آیا مسئله مردم این است که چرا در منطقه بین وزارت خارجه (ظریف) و نیروی قدس (حاج قاسم) تقسیم کار شده است و یکپارچگی مدیریت وجود دارد؟ خیر. این جماعت رئیس جمهور با اختیار را کسی می‌دانند که به سیاست‌های کلی نظام بی‌اعتنا باشد یا علیه آن شورش کند. این دیدگاه آنقدر نخ‌نما شده است که روحانی نیز وقتی تحت فشار این جماعت قرار می‌گیرد با حمله به این و آن به این جماعت مسکن تزریق می‌کند.

بیشتر بخوانید:

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار