
به گزارش خبرنگار تابناک از استان فارس، شیراز روزهای دشواری را پشت سر میگذارد؛ روزهایی که مردم این شهر را با نگرانی و خستگی از ناکارآمدی مدیریت شهری یاد میکنند. تابستان گذشته بحرانهایی چون بیآبی، قطعی برق، گرانی و اختلال در خدمات شهری، زندگی روزمره شهروندان را بههم ریخت. امروز اگرچه خاموشی خانهها کمتر دیده میشود، اما نشانههای نارضایتی اجتماعی در همه جای شهر جریان دارد؛ از گلایه کسبه تا نگرانی خانوادههایی که با کوچکترین بحران، زندگیشان از ریتم میافتد.
در خیابانها و محلهها، پروژههایی دیده میشود که ماههاست نیمهکاره رها شدهاند؛ حفاریهای کشدار، معابر بیسامان و ترافیک خستهکنندهای که هر روز زمان و آرامش مردم را میبلعد. شهرداری شیراز با وجود وعدههای متعدد، نتوانسته چهره شهری را بهبود دهد و حتی سادهترین خدمات از نظافت تا ساماندهی حملونقل با تأخیر و بینظمی انجام میشود. نتیجه این عملکرد، شکلگیری این تصور در شهروندان است که مدیریت شهری از نیازهای واقعی مردم فاصله گرفته و بیشتر درگیر نمایش و پروژهسازی است تا حل مشکلات.
در کنار این بحران شهری، اقتصاد شیراز نیز نفسنفس میزند. واحدهای صنعتی همچنان با قطعیهای برنامهریزیشده برق مواجهاند؛ اتفاقی که تولید را متوقف، هزینهها را سنگین و آینده اشتغال را مبهم کرده است. کارآفرینان و صنعتگران میگویند وقتی حتی انرژی پایدار در اختیارشان نیست، چگونه میتوان انتظار داشت سرمایهگذاری جدید در فارس شکل بگیرد یا صنعت موجود توسعه پیدا کند؟
در کنار این مشکلات، بحران آب نیز تهدیدی در سایه نیست؛ کاملا واقعی و قابل لمس، که آرام آرام پیشروی میکند. خشکی تالابها، افت سفرههای زیرزمینی و فشار بر منابع آبی، نه تنها کشاورزی حاشیه شیراز را فرسوده کرده است، بلکه بیم آن میرود که در آیندهای نهچندان دور، آب شرب شهر نیز با محدودیت روبهرو شود. با اینحال، اصلاح الگوی مصرف و مدیریت این بحران، هنوز در حد شعار باقی مانده است.
گردشگری، مزیت بزرگ شیراز، نیز از این آسیبها دور نمانده است. شهری با چنین ظرفیت فرهنگی و تاریخی، باید مقصدی جذاب برای گردشگران باشد؛ اما چهره نابسامان شهر، کیفیت پایین خدمات و رشد هزینههای زندگی، این ظرفیت را کماثر کرده و فرصتهای اقتصادی آن را میسوزاند.
در چنین شرایطی، فاصله میان گفتههای مسئولان و واقعیت روزمره مردم هر روز بیشتر میشود. از پشت تریبونها سخن از کنترل شرایط و اجرای برنامههاست، اما در میدان شهر، آنچه دیده میشود آشفتگی و عقبماندگی است. این ناهمخوانی، اعتماد عمومی را بهشدت تضعیف کرده و نارضایتی گستردهای را زیر پوست شهر پرورش داده است.
شیراز امروز در دو راهی قرار دارد: یا مدیریت شهری راهی تازه را آغاز میکند، تصمیمهای سخت، شفافسازی، پاسخگویی واقعی و اصلاح فوری خدمات، یا این کلانشهر فرهنگی بهسوی آیندهای پر از مهاجرت اقتصادی، فرار سرمایه، افت گردشگری و بحرانهای اجتماعی حرکت خواهد کرد.
شهری با عظمت شیراز نباید قربانی سوءمدیریت و برنامهریزی ضعیف شود. مردم از مدیران خود عمل میخواهند، نه شعار. آینده این شهر بیش از آنکه نیازمند حرف باشد، محتاج تصمیمهای دقیق و فوری است؛ پیش از آنکه دیر شود.
انتهای پیام/