به گزارش تابناک هرمزگان؛هفته بسیج بود و مثل هر سال دلمان هوایی شده و باز هوای هورالعظیم و فاو و دوکوهه کرده بود، اما امسال تفاوتی بزرگ داشت، عزیزی در راه بود که بوی همت و باکری و خرازی و عطر شهادت میداد، خط شکنی غیور از تبار دلیرمردان، همان که عزیز و امین امام راحل بود و معتمد رهبری، مردی که در سالهای دفاع مقدس حضورش نویدبخش فتح و رشادت بود و وجودش بذر عشق و ایمان به ولایت و امامت در بین جوانان عاشق روحالله می پراکند، حال و هوای سنگر ما را پیش از ورودش متحول کرده بود. گویی مردی از جنس رشادت آمده بود تا نماد خودباوری را باز در بین جوانان متخصص این مجموعه تقدس بخشد و قدردان رشادتهای جوانانی باشد که در خط مقدم نبرد اقتصادی توانسته بودند خیال باطل استکبار جهانی را نقش بر آب کرده و آن را به سپیدی سحر خودباوری و اعتماد به نفس جوانان ایرانی مبدل نمایند و برگ زرین دیگری را در دفتر انقلاب اسلامی ایران رقم بزنند.
راهی که فاصله میان ناشدنیها تا ما توانستیم را بر مبنای آرمانهای امام راحل مان به نمایش میگذارد. آنجا که شهادت افتخار است، همان سنگری که حاج قاسم سلیمانی و یارانش پرچم مکتبش را پس از جنگ بر افراشته نگه داشت و در جبهه دیگر، ما پیروان همیشگی مکتب معمار انقلاب و سربازان رهبر عظیم الشان و گرانقدرمان در جبهه تولید و سازندگی در بزنگاه جنگ نابرابر اقتصادی بر افراشتیم.
صبح پنجشنبه 4 آذرماه تلاشگران عرصه جهاد و استقامت در پالایشگاه ستاره خلیج فارس شور و حال دیگری داشتند چرا که مردی از جنس خودشان که تمام عمر گرانقدرش را صرف انقلاب اسلامی و اعتلای ایران اسلامی نموده بود در هفته مقدس بسیج مهمان آنها بود و چه حلاوتی از این شیرینتر که این عزیزان عنوان بسیجی را با خود یدک میکشند و بی ادعا مانند جوانان جنگ تحمیلی صبح و شب نمی شناسند، خطر می کنند از جان و عمر و خانواده خود مایه می گذارند تا قامت ایرانی استوار و گردنش افراشته باشد و امنیت سبد سوخت جمهوری اسلامی ایران تأمین شود و چه مثالی اشبه تر از پالایشگاه ستاره خلیج فارس به جبهههای جنگ 8 ساله حق علیه باطل، آنجا که ایرانی از کرد، ترکمن، فارس، بلوچ، ترک، لر، عرب و ... فارغ از قومیت، مذهب و طبقههای مرسوم اجتماعی به مثابه ید واحده در کنار هم قرار گرفتند و دوشادوش هم جنگیدند تا ایران و ایرانی برقرار بماند و درخت نو رس انقلاب اسلامی را با خونهای پاکشان آبیاری نمودند. آنجا که خبری از منیت نبود و صمیمیت و یکدلی موج می زد.
جایی که دکتر محسن رضایی در مسجد النبی (ص) پالایشگاه چهار زانو روی زمین نشسته بود و مدیران پالایشگاه گرد ایشان حلقه زده بودند، یادآور صحنههایی بود که بسیاری از ما آن را تنها در عکسها و فیلم های روایت فتح و خاطرات پدران و اعضای خانوادههایمان دیده و شنیده بودیم. جایی که ارشدترین فرماندهان جنگ بیآلایش روی خاک مینشستند و در گرمای سوسنگرد تا سرمای ارتفاعات قلاویزان برادرانه و متواضعانه صحبتها و دردل های فرمانده تا سرباز را میشنید و رهنمودهای خود را ارائه میکرد و عملیات پیش رو را فرماندهی می نمود تا حماسههایی بیبدیل خلق شود، حماسهای که فتح و پیروزی تنها یک دستاورد آن بود.
امروز نیز با گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ تحمیلی گویی دکتر محسن رضایی همان برادر محسن آن سالهاست؛ چراکه بی هیچ تکلفی جلسه خود را در مسجد النبی (ص) پالایشگاه برگزار کرد و این نشانهای بود برای تمامی ما کارکنان پالایشگاه ستاره خلیج فارس و این پیغام را میداد که جنگ هنوز تمام نشده است و تنها جبهه است که تغییر کرده است و حفظ سنگر و نگاه هوشمندانه به جلو و پیشروی آگاهانه اولویت امروز ماست. جبههای که خط شکنان آن کارکنان، مدیران و مسئولان صنایع کلیدی هستند که تخصص و توان دانشمندان و متخصصان داخل کشور را جایگزین دستهای نیازمند به غرب و شرق نمودند و در این سنگر مشغول جانفشانی رشادت مندانه ذیل پرچم ولایت فقیه هستند.
پس از فرمایشات ایشان در زمینه افق پیشرو، سیاستهای کلی نظام و همچنین اهداف دولت سیزدهم و جایگاه پالایشگاه ستاره خلیج فارس که ایشان بزرگوارانه نام فرماندهان و رزمندگان جنگ اقتصادی را بر روی جهادگران این سنگر نهادند راهی بازدید میدانی از تأسیسات بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان که نشان از ابتکار، تخصص، دانش متخصصان این مرز و بوم است شدند و خطرناکترین قسمتهای پالایشگاه را مشابه پایش مواضع دشمن در جنگ تحمیلی پیمودند و با ستودن این اقدامات شگرف و جهادی نور امیدی تازه به روحیه تلاشگران جبهه اقتصاد مقاومتی در ابرپالایشگاه ستاره خلیج فارس تاباندند.
دکتر محسن رضایی پس از بازدید از بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان در خصوص اقدامات جهادی صورت گرفته در این مجموعه فرمودند:
پالایشگاه ستاره خلیجفارس یکی از نمونههای مدیریت جهادی در کشور ما در عرصه صنعت است؛ زمانی بنا بود خارجیها با ایجاد کنسرسیوم چند کشور اروپایی این مجموعه را بسازند، اما در تحریمهای اقتصادی ساخت این پروژه را رها کردند و از کشور رفتند و پس از آن جوانان متخصص کشور آستین همت را بالا زدند و یکی از پیچیدهترین پالایشگاههای مدرن روز جهان را در این محل ساختند که در حال حاضر بیش از 40 میلیون لیتر بنزین و احجام زیادی فرآورده دیگر را تولید و به مردم عرضه میکند.
اکنون مردم، کشور و دولت ما از دستاوردهای این پروژه ملی بهره میگیرند و از این کار بزرگی که صورت گرفته است استفاده میکنند. مهمتر از هر چیز دیگر دانش فنی است که ما در ساختن این نوع پالایشگاهها به دست آوردهایم و در شرایط حال، جوانان با تجربه و دارای دانش کامل در زمینه احداث و راهاندازی پالایشگاههای مدرن فرآوری میعانات گازی را در اختیار داریم و تعداد زیادی از چنین واحدهایی را میتوانیم بسازیم و صادرات بهتری از انرژی داشته باشیم.
صادرات خام نفت و گاز آتش زدن به ثروت ملی کشور است که با ساخت چنین پالایشگاههایی میتوانیم از ضایع شدن این نوع مواد خام و ثروت کشور جلوگیری به عمل آوریم.