هر گاه کلمه ضربه گیر را می شنویم ناخودآگاه به برخورد سخت مانند تصادف خودرو یا مشت و لگد در ورزش و جنگ و دعوا می افتیم مثلا از سپر خودرو به عنوان یک ضربه گیر یا استفاده از برخی ابزار برای کاهش ضربات در ورزش های سنگین یاد می کنیم ! اما در هر صورت در همه موارد معنی و کاربرد این ضربه گیر کاهش صدمات به یک موقعیت مهمتر به وسیله یک موقعیت کم اهمیت تر است .
در دنیای سیاست و در روابط بین الملل مصداق استفاده از ضربه گیر می تواند اقدام ایران در مواجهه با تحریم های به اصطلاح فلج کننده غربی ها باشد . جایی که روزنامه فایننشالتایمز، استراتژی ایران برای نزدیکی به اقتصاد چین را ضربهگیر تحریمها معرفی کرد.
استراتژی ضربه گیر در دنیای سیاست خرد و داخلی هم گاهی بسیار جوابگو بوده است مثل آنچه که در دوره مدیریت هادی زارع پور در اداره کل آموزش و پرورش به خوبی عمل کرد و البته در این دوره مدیریت مدیر کل و ضربه گیر وی به یک بازی برد – برد رسیده بودند .
اردشیر یاری به عنوان معاونت پشتیبانی به گونه ای اختیارات و اقدامات را داشت که تقریبا دروازه ورود به آموزش و پرورش بود ضمن اینکه سپر خنثی کننده حملات به این دستگاه هم بود .
هادی زارع پور به دلیل اعتماد و تفاهم نانوشته ای که با اردشیر یاری داشت ، با فاصله گرفتن از حوزه هایی که به جایگاه وی لطمه می زد عملا خود را از بسیاری حواشی دور کرده بود . بر اساس این سیاست ، یاری هم اقدام می کرد و هم مسئولیت می پذیرفت و هم ضربه می خورد اما چرا یاری به این وضعیت رضایت داشت ؟ شاید دلایل متعددی را بتوان مطرح کرد از جمله مسائل سیاسی و قومیتی اما ساده و ابتدایی ترین دلیل این بود که یاری در واقع خود را همه کاره می دید و این همه اختیارات به ایفای نقش ضربه گیری می ارزید !
زارع پور که ذاتا انسان اخلاق مدار و آرامی در حوزه سیاسی و کاری بود ، در این دوره مدیریت آنچنان اختیارات را به معاونین (البته همه کاره اردشیر یاری بود) خود تفویض کرد که ضمن احاطه بر حوزه مدیریت خود و انجام همه انچه که لازم بود که گاها اعتراضات نسبت به اقدامات هم شدید بود اما تقریبا هیچ حاشیه و ضربه جدی ندید و به شخصیت موجه وی خللی وارد نشد .
تشریح و تحلیل استفاده از این استراتژی با ورود به جزئیات دوره مدیریت زارع پور بیشتر روشن می شود اما آنقدر این موضوع واضح بود و آنقدر خوب اجرا شد که نیازی به توضیح بیشتر آن نیست .
مدیر کل جدید و استراتژی ضربه گیر !
حسنعلی عزت خواه بعد از پایان دوره مدیریت زارع پور اکنون ، بر صندلی مدیرکلی تکیه داده است و خود را در فضایی جدید می بیند که باید طیف وسیعی از جامعه را مدیریت کند . (مدیریت در آموزش و پرورش به طور مستقیم و غیر مستقیم حداقل به بیش از نیمی از مردم جامعه مرتبط است )
گفته می شود در همه ادوار معاونت پشتیبانی به نوعی نقش ضربه گیر را بازی کرده است اما در برخی دوره های مدیریتی بر عکس عمل کرده است و بر حسب نوع اقدامات و تعاملات مدیر کل و معاون پشتیبانی ، منجر به چند برابر شدن ضربه های وارده به مدیر کل و اداره کل شده است !
حال عزتخواه مانده است و یک پهنه وسیع مدیریتی که البته در مورد ضربه گیر به نظر می رسد فعلا اختیارات چندانی ندارد و احتمالا همانند دوره مدیریت زارع پور از چنین قدرتی برخوردار نباشد چرا که شرایط از جمله ، اقتدار نماینده ، حرف شنوی دولت از نماینده و بسیاری از شرایط ریز و درشت دیگر همانند زمان شروع کار مدیر کل سابق نیست !
گفته می شود پس از تعامل نمایندگان دو حوزه کهگیلویه و بویراحمد و رضایت به مدیر کلی عزت خواه ، امتیاز ضربه گیری به سید محمد موحد داده شده است که اگر اینگونه باشد قطعا آن دوره رویایی زارع پور برای عزت خواه متصور نیست !
برخی هم بر این نظر اصرار دارند که یکی از رقبای مدیر کل احتمالا پست معاونت پشتیبانی را خواهد داشت که در این صورت واقعا سخت خواهد بود استراتژی "ضربه گیر به نحو مطلوب عمل کند و حتی احتمال رقابت مجدد و به هم ریختگی در مدیریت نیز وجود خواهد داشت !
به هر جهت به نظر می رسد آموزش و پرورش در کهگیلویه و بویراحمد ، همچنان کانون داغ تحولات سیاسی پسا انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی رئیسی باشد . ضمن اینکه عرصه رقابت برای تغییرات در ادارات شهرستانی خود فصل سنگین دیگری از مشق شب و روز مدیر کل و نمایندگان است که باید منتظر ماند و دید که چه خواهد شد ؟!