کد خبر: ۱۰۲۷۴۸
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۹ 29 September 2015

مسائل پیش آمده در حج تمتع امسال در منا که منجر به کشته شدن بیش از 2000 نفر و همچنین شهید شدن 155 نفر از هموطنانمان شد که به دستور مقام معظم رهبری 3 روز عزای عمومی در کشور اعلام شد خود گواه بر این قضیه است که دولت آل سعود دچار آشفتگی و آنومی رفتاری و فرهنگی در امر کارگزاری حج و تامین امنیت جان حجاج بیت الله الحرام که ناشی از سوء تدبیر و ناپختگی و عدم مدیریت صحیح حکومت ملک سلمان است می باشد و باید مسئله حج که مختص به همه مسلمانان جهان است بصورت شورایی و گروهی و با همکاری چند کشور اسلامی برگزار شود تا از پیش آمدن حوادثی نظیر فاجعه منا پیشگیری شود به اذعان کارشناسان و تحلیلگران رسانه زمان وقوع حادثه دوربین های مدار بسته دولت سعودی که قریب 5 هزار می باشد بوسیله شاه عربستان از کار انداخته می شود اگر همان تصویر ها برای تنویر افکار جامعه جهانی نمایش داده شود سهل انگاری رژیم آل سعود و بی تدبیری آنها بر همگان روشن می شود.

تأمین امنیت شهروندان اولویت نخست هر حاکمیت است. برای تأمین امنیت، واحدهای سیاسی به شاخص های بسیاری توجه خویش را مبذول می کنند. توجه به محیط پیرامونی و رصد اوضاع نظامی و سیاسی کشورهای عضو محیط امنیتی، در زمره بدیهی ترین اموری است که هر واحد سیاسی بدان توجه می کند. بی تردید کاستی یا فزونی هزینه های نظامی کشورهای مؤثر در محیط امنیتی تأثیر مستقیمی بر سایر اعضا باقی خواهد گذاشت. تخصیص هزینه متناسب با نیازهای امنیتی، نماد و شاخص مناسبی برای میزان توجه و اهتمام کشورها به مسئله امنیت محسوب می شود. بنابراین واحدهای سیاسی علاوه بر توجه به حجم، میزان، شدت و عمق تهدیدات احتمالی، روند تخصیص هزینه به حوزه نظامی در کشورهای پیرامونی را رصد کرده و مورد توجه قرار می دهند.

واکاوی حادثه منا

بنیان های نظام سیاسی پادشاهی عربستان سعود بر پایه دو تحول اساسی تاریخی طی سال های 1932 و نیز 1938 شکل گرفته است. تاریخ ساز عبدالعزیز ابن الرحمن السعود بود که پس از وحدت قبیله سعود با قبیله وهابیون با متور تولید مشروعیت عربستان سعودی را پس از انفکاک نجد و حجاز از خاندان هاشمی بنا نهاد و پس از آنکه تعداد همسران خود را به 17 زن از قبایل مختلف افزایش داد صاحب 44 اولاد ذکور شد. تاکنون پنج نفر از فرزندان او پی در پی به پادشاهی رسیده اند و دربار افسانه ای امروزه با حدود شش هزار شاهزاده میلیونر عربستان سعودی را اداره می کند. می گویند ردیابی یک خبر از دربار سعودی از پیگیری روابط آدم ها در کاخ کرملین دوران جنگ سرد دشوارتر است. تحول دوم اکتشاف و سپس تولید نفت بود که با همکاری آمریکایی ها منجر به تشکیل شرکت شرکت آرامکو در سال 1944 شد و متعاقب آن بهره برداری از بزرگترین ذخایر هیدروکربن کره ارض آغاز گردید. ذخایری که در سال 2005 با نفت حدود بشکه ای 50 تا 60 دلار درآمد ناخالص ملی سالانه ای معادل 400- 300 میلیارد دلار را برای کشوری با جمعیت حدود 23 میلیون نفر به ارمغان آورد. با افزودن دو عامل دیگر شاکله عربستان سعودی بهتر مفهوم می شود. اولی حضور حرمین شریفین مکه و مدینه در این کشور است که هویتی مذهبی را بر کلیه تحولات سیاسی اجتماعی این کشور تحمیل می کند و مداخله یا مشارکت، یا حتی ملاحظه شریعت را به عنوان یک ترمز اساسی در همه امور به نحوی الزامی می سازد. دوم، روابط استراتژیک آمریکا با عربستان سعود که در واقع طی نیم قرن گذشته و حداقل تا 5/1 دهه پیش بر اساس usinterrests first یعنی «اول منافع آمریکا» سیاست خارجی ریاض را مانند موم در دست آمریکا قرار داده است با اینکه شاهزاده ملک سلمان از پارسال پادشاهی عربستان سعودی را رسماً بر عهده گرفته است پس از سکته مغزی ملک عبدالله عملاً بسیاری از امور را اداره می کرد. در واقع عربستان امروزه ترکیبی است که سلایق شخصی فهد و ملک عبدالله آن را شکل داده ولی امواج ناشی از بنیادگرایی پس از انقلاب ایران پیوسته به گوشه و کنار زوایای سیاسی امنیتی آن ضربه وارد کرده است.

سیاسی شدن طیف هایی از مذهبیون سابقاً گوشه گیر و منزوی که دلارهای نفتی و بلندپروازی های فهد آنها را از گوشه مساجد بیرون کشید و به یک باره روابط خارجی آنها از مدرسه های سرحدات پاکستان و اردوگاه های نظامی طالبان، چچن، بوسنی و روابط با القاعده به رهبری بن لادن سر در آورد نوع خاصی از چالش های سیاسی اجتماعی را در عربستان سعودی موجب گردیده است.

چالش هایی که سیمای عربستان را بین تمدن و تحجر و نیز بین مدرنیسم و واپس گرایی در نوسان نگه داشته است.

سیاست و حکومت در عربستان سعودی جمع نقیضین و نیز حضور همزمان افراط و تفریط در بسیاری از امور از کوچک تا بزرگ است برای پی بردن به این واقعیت ذاتی و نیز مشاهده آشتی ناموفق بین شریعت و دلار نفتی مرور اجمالی برخی از روابط خصوصی و عمومی ملک فهد کمک قابل توجهی است مادر او از قبیله سریری هفت پسر داشته است که در عربستان به «برادران سریری» شهرت دارند. این هفت برادر همواره هفت پست اصلی سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی عربستان را بر عهده داشته اند. وی از سال 1982 اداره پادشاهی سعودی را بر عهده گرفت. از دوران ولایتعهدی در اروپا به prince of playboy شهرت داشت و از سرویس و خدمات شرکت های پورنو بهره می برد. درهای دربار عربستان سعودی به روی هر ناظر داخلی و خارجی بسته است اما خبرهای الکی بودن و شرکت او در قمارخانه های مونت کارلو اخبار عادی پیرامون زندگی خصوصی او بوده است.

وی انکار نمی کرد که ثروتمندترین مرد جهان است و هزینه های زندگی شخصی اش عملاً بر این امر دلالت می کرد. برای او کلکسیونی ازکاخ در نقاط مختلف عربستان سعودی ساخته شده بود کاخ های بسیاری را نیز در سراسر دنیا خریداری کرده بود. یکی از مشهورترین کاخ های او کپی دقیق نقشه و معماری کاخ سفید در واشینگتن در ریاض است که البته بنا بر ملاحظات سیاسی هیچ گاه در آن ساکن نشد . هرگاه احساسات بیابانگردی اشراف سعودی در او بروز می یافت ناوگانی از کامیون های مرسدس 18 چرخ راهی صحرا می شد تا اردوگاه صحرایی او را برپا کنند. در سال 1987 یک شرکت آمریکایی را که در طراحی شهرهای فضایی تخیلی تخصص داشتند استخدام کرد تا بوئینگ 707 شخصی اش را با به کار بردن ورقه های طلا دوباره تزئین کند و در آن چلچراغ کار بگذارد و نیز آسانسور سه طبقه ای را در آن تعبیه کند. در سال 1974 گل ماه رمضان را در اروپا گذارند که محافظه کاران سعودی اقدام او را توهین تلقی کردند. می گویند بشتر روزها را می خوابیده و جلسات هیات دولت را نیمه شب برگزار می کرده است مواضع سیاسی ملک فهد نیز همواره دچار نوسانات قابل توجه بوده است بعد از حمله اتحاد شوروی به افغانستان در سال 1979 فهد با همه امکانات مالی و لجستیکی خود به یاری کسانی شتافت که در افغانستان علیه کفار کمونیست می جنگیدند. «هیوم هوران» سفیر سابق آمریکا در عربستان سعودی در مقاله ای که دو سال پیش برای موسسه امریکن اینتر پرایز نوشت، آورده است که ویلیام کیسی رئیس سابق سیا پس از حمله شوروی به افغانستان در دیداری با فهد کلاشینکفی را به پادشاه عربستان سعودی اهدا کرد که روی آن یک پلاک برنزی داشت که بر آن نوشته شده بود: این اسلحه از روی جسد یک افسر شوروی برداشته شده است . فهد اسلحه را برداشت و به حالت خبردار نظامی ایستاد. این اقدام کسی به شدت پادشاه عربستان سعودی را تحت تأثیر قرار داد و زمینه ساز جاری شدن سیل کمک های مالی عربستان به مجاهدان افغان شد. اقدام او زمینه ساز شکل گیری طیف هایی در جامعه سعودی گردید که بعداً بافت سیاسی این کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داد و متحول کرد .

لشگر مجاهدانی که حمایت های ایدئولوژیک وهابیون سعودی را با خود داشتند و کمک های مالی دولت سعودی کلیه فعالیت های ماورای مرزی آنان را تأمین می کرد کم کم از افغانستان به آشیانه خود بازگشتند و خواستار سرنگونی خود خاندان سلطنت شدند.

13 نوامبر 1955 مرکز گارد ملی عربستان که مرکز اقامت هیات آمریکایی نیز بود با یک اتومبیل بمب گذاری شده مورد حمله قرار گرفت که چهار آمریکایی را کشت و شصت نفر را زحمی کرد با این عملیات گروه هایی که اسامی شبیه مجاهدان افغانی داشتند به تدریج اعلام موجودیت می کردند و البته اعضای آنها هم یکی پس از دیگری دستگیر و اعدام می شدند. 25 ژوئن 1996 کامیونی با حدود 2500 کیلو مواد مفنجره اقامتگاه سربازان آمریکایی را در خبر هدف قرار داد. 19 آمریکایی کشته و 500 نفر زخمی شدند و در ارتباط با این حمله هیچ کس دستگیر نشد. 12 مه 2003 سه کامیون انتحاری به ترتیب موفق به شکستن اولین، دومین و سومین سد حفاظتی مرکز اقامتی خارجی ها در ریاض شدند که به کشته شدن 35 نفر از جمله 10 آمریکایی و هفت تبعه سوری منجر شد. این حمله که سیستم امنیتی و حفاظتی سعودی ها را به شدت شرمسار کرد بعداً 11 سپتامبر سعودی ها یا «پول هاربر سعودی » نام گرفت. 11 سپتامبر 2001 دو هواپیمای مسافربری آمریکایی لحظاتی پس از بلند شدن از باند فرودگاه لحظاتی پس از بلند شدن از باند فرودگاه نیویورک با برج های دوقلو برخورد کردند و لحظاتی بعد برج های دو قلو ریختند هواپیمای سوم ، پنتاگون را هدف قرار داد و هواپیمای چهارم قرار بود کاخ سفید را هدف قرار دهد ولی سقوط کرد . با انتشار نتایج اولین تحقیقات معلوم شد که 16 نفر از 19 برنامه ریز و مجریان اصلی حملات انتخاری 11 سپتامبر 2001 همگی تبعه سعودی بوده اند و بدین ترتیب موجی علیه اعراب و سعودی ها سراسر آمریکا را فرا گرفت و به یک باره روابط دوستانه و استراتژیک دو کشور به روابطی آکنده از خشم و عصبانیت آمریکایی ها علیه سعودی ها منجر شد .

به این ترتیب «سعودی ها» که همواره در افکار عمومی جهانی به عنوان دارنده بزرگترین ذخایر نفتی جهان شناخته می شدند به دارنده بزرگترین تانکر گروه های فعال تروریستی ضد آمریکایی تغییر شهرت دادند.

بومی شدن حملات تروریستی در عربستان سعودی و نیز تبدیل این کشور به ذخیره انسانی استراتژیک گروه های تروریستی، ضرورت اصلاح نظام سیاسی این کشور و برنامه ریزی برای اصلاحات را ضروری ساخته است. آمریکایی ها نیز طی یک دهه گذشته به شدت اصرار داشته اند تا نظام سیاسی عربستان سعودی قبل از اینکه در اثر فشارهای داخلی دچار ترک های عمقی شود خود اصلاحات سیاسی را آغاز کند.

در واقع معضل اساسی عربستان سعودی امروز به نوعی همان مشکل پادشاهی ایران در سال 1979 است. هر دو کشور در اثر فوران درآمدهای نفتی با وجود اسراف و تبذیرهای کلان اقتصادی موفق به ارتقای بسیاری از پارامترهای ساخترای گردیدند. با این وجود حاکمیت سیاسی از یک سو از تن دادن به بسیاری از ضرورت های اجتماعی جدید ناشی از توسعه اقتصادی اولیه امتناع می کرد و از سوی دیگر برای بسیاری از پیامدهای سیاسی اجتماعی توسعه هیچ برنامه ای تدارک ندید. برای مثال گسترش نظام آموزشی منجر به ورود اقشار وسیعی از افراد تحصیلکرده به جامعه می شود که با ایده های فکری سیاسی جدید آشنا شده اند و نظام حاکم کشور خود را با الگوهایی که در کلاس درس خوانده اند مقایسه می کنند. موج تحصیلکردگان جوان، فساد سیاسی نظام حاکم را نمی پذیرند و همچون شهروندان جوامع توسعه یافته خواهان مشارکت سیاسی هستند تا در رقابتی سالم به تعامل به تعامل با گروه های حاکم بپردازند. در هر دو سیستم ایران و عربستان سعودی نظام سیاسی بسته تحمل فضای باز سیاسی را نداشت و ترجیح می داد در معرض انتقاد نسل جدید تحصیلکرده قرار نگیرد . به همین دلیل نه تنها از جریانات فکری و تحولات خودجوش اجتماعی حمایت نکرد بلکه به مقابله با آن نیز پرداخت. بر همین اساس در ایران دهه هفتاد و عربستان دهه های 1990 تا 2010 با نسل جوان تحصیلکرده ای مواجه هستیم که مجاز به تشکیل هیچ حزب و گروه یا سندیکا و صنفی نبودند و از نقد قدرت سیاسی منع می شدند. چنین جمعیتی که به موج تحصیلکردگان ناراضی ملحق یا تبدیل می شوند زمینه مساعدی را برای رشد جریانات فکری تند و افراطی فراهم کردند که در ذات خود ضد توسعه سیاسی اجتماعی عمل می کنند. از همه بدتر اینکه اینکه هیچ تدبیری برای اشتغال و امرار معاش موج جوانان تحصیلکرده دختر و پسر تدارک دیده نشد و به تدریج تحصیلکردانی که باید می توانستند با مشارکت در سازندگی و تولید اقتصادی هزینه هایی را که صرف تحصیلشان شده برگردانند برعکس به موتور بحران اجتماعی تبدیل شدند.

عربستان سعودی امروز با رشد جمعیتی معادل 3/2 درصدی و جمعیت 28 میلیون نفری مواجه است. حدود 40 درصد جمعیت این کشور بین 14-0 سال هستند. هم اکنون جوانانی که از دانشگاه های داخل و خارج فارغ التحصیل شده اند نیازمند شغل هستند و بوروکراسی دولتی در جذب این تحصیلکردگان موفقیت چندانی از خود نشان نداده است.

و بهار عربی در ژانویه 2011 هیمیه آنها را با چالش جدی در خاورمیانه مواجه ساخته است و پس از حمله به یمن که 6 ماه هست در آن باطلاق گیر افتاده اند وجه بین المللی آنها را خدشه دارتر کرده است.


اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ولی از ایلام
|
-
|
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
حجی که می توانست با خیر و خوشی به اتمام برسد و امروز حاجیان با خوشحالی تمام به وطن خود برگردند اما بی مسئولیتی و ناتوانی مجریان سعودی حج، غم بزرگی را بر جهان اسلام تحمیل کرد که آثار آن تا سال ها در امت اسلامی ماندگار است و خانواده های بسیاری را در اندوهی فرو برد که زخمهای بجای مانده از آن بر تنها باقی می ماند و یاد و خاطره ی جانگداز آن به این سادگی قابل فراموش شدن نیست؛ اما آنچه این روزها آتش آن در دل مسلمانان شعله ور است و زبانه ی آن بر درد دلها می افزاید فرا فکنی و جوابگو نبودن خاندان آل سعود و گناه کار را به گردن دیگران انداختن است هر چند کسی با نیات پلید این خاندان آشنا است به روشنی مشخص است که آنان هدفی جز از بین بردن آثار اسلامی و دینی و خالی کردن اطراف مسجدالحرام از مسلمانان ندارد. امید است تلخی این روزها به شیرینی ظهور مولا و مقتدایمان حضرت امام عصر و زمان حجة ابن الحسن العسکری (عج) تبدیل شود و حلاوت آن مرهمی باشد بر تمامی زخم هایی که جهان اسلام و خصوصاً ملت دردمند ما از این حادثه ناگوار به جان کشیده است.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار