دو نوع نگرش درباره خودکشی وجود دارد. دیدگاه سنتی و دیدگاه نسل دومی‌ها. در دیدگاه‌های جدید خودکشی پدیده‌ای بغرنج است و به عوامل متعددی مربوط است. قابل ساده‌سازی به علت واحد نیست. چون مشکلات بغرنج دودوتا چهارتایی نیست.
کد خبر: ۱۱۳۶۶۲۳
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۷ 07 November 2023

نسل دومی‌ها چه عواملی را باعث خودکشی می‌دانند؟
دیدگاه‌های جدید پنج عامل را در بروز خودکشی مؤثر می‌دانند:
1. درد روانی: افرادی که اتصالات پایدار و و خوب و محکمی در کودکی و نوجوانی شکل نداده‌اند، دچار درد روانی می‌شوند. کسانی که در کودکی دل‌بستگی ایمنی را تجربه کرده باشند، تا بزرگ‌سالی و حتی سالمندی هم با حس مثبت می‌توانند حرکت کنند؛ اما وقتی ناملایمات در دوران کودکی زیاد باشد، فرد با درد ممتد روان حرکت می‌کند.

2. احساس در تله افتادن: فرد ممکن است احساس گیر افتادن در مخمصه کند. منشأ این احساس می‌تواند بیرونی یا درونی باشد. تله‌های بیرونی مثل مشکلات عشقی، اقتصادی، شغلی و تحصیلی هستند و برای تله‌های درونی می‌توان از تله هوش و کمال‌گرایی نام برد.

3. بحران: نسل دومی‌ها خودکشی را از جنس بحران می‌دانند. یعنی زمان‌بر نیست و طول نمی‌کشد. یک دفعه سر برمی‌آورد و در این موقعیت به تعبیر غربی‌ها یا فکر خودکشی است که در می‌رود یا فشنگ! یعنی یا از بحران عبور می‌کند یا اقدام به خودکشی می‌نماید. آن‌ها به بحران اعتقاد دارند نه بیماری روانی.

4. اختلالات خواب: اختلال خواب یکی از مهم‌ترین مسائل در بروز مسائل مرتبط با خودکشی است. وقتی فرد خوابش نمی‌برد، فکرهای مختلف سراغش می‌آید و این فکرها پر و بال پیدا می‌کند و اسیر آن‌ها می‌شود.

5. دید تونلی یا تلسکوپی: وقتی فرد آن‌قدر متمرکز بر مشکل می‌شود، دید او فقط روی همان مشکل بسته می‌شود و آن‌قدر فاجعه‌سازی می‌کند که بسیاری از آن‌ افکار ممکن است واقعیت بیرونی نداشته باشد.

سه فاز لازم برای اقدام به خودکشی در نگرش نسل دومی‌ها
دیدگاه‌های جدید ملزوماتی برای خودکشی در نظر می‌گیرند که سه جزء دارد:

1. پیش‌انگیزشی
آن‌ها که دوران رشد و تکامل شاد و اتصالات امن نداشته‌اند. این موضوع به چند بخش تقسیم می‌شود:

- اثر محیط: محیطی که در آن ناشادی و استرس زیاد بوده؛ محیطی که تکامل فردی بد بوده؛ پدر و مادری که حمایتگر نبوده‌اند.

- استرس‌های اجتماعی: ازدست‌دادن عزیزان؛ فقر؛ نابرابری و...

- ذهنی: کسی که تاب‌آوری رشدیافته ندارد؛ درد روانی و...

با اینکه این دیدگاه دوران پیش‌انگیزشی را در دوری از خودکشی مهم می‌داند، کسی را که دچار مشکلاتی در این مرحله است، خودکشی‌کننده نمی‌داند. یعنی داشتن دوران پیش‌انگیزشی نامطلوب لزوماً باعث خودکشی نمی‌شود: کودکی ناشاد و تاب‌آوری پایین صرفاً باعث درد روانی می‌شوند و البته لازم است زخم‌های کودکی درمان شوند.

2. انگیزشی
این مرحله شامل احساس در تله‌افتادن؛ دید تونلی؛ احساس تحقیر در موقعیت بحران به‌خاطر کمال‌گرایی است.

در این مرحله چه چیزی کمک می‌کند؟ حمایت اجتماعی، دوست خوب، کاردرمانگر، پرستار و در کل، کسی که بتوان برای او حرف زد و از استرس‌ها خارج شد، نقش مهمی دارد. این فضای صمیمیت که راهی جلوی پای طرف می‌گذارد و کمی درد را کم می‌کند، گاهی حتی بیشتر از روانپزشک مؤثر است. بعضی افراد همین که در بیمارستان بستری می‌شوند، خوب می‌شوند نه برای داروها بلکه برای دریافت حمایت اجتماعی.

سنگ‌بنای نسل دومی‌ها در مواجهه با خودکشی مداخله در بحران است نه درمان بیماری روانی! پس به کارشناس مداخله بحران نیاز است.

دید تونلی در همین مرحله شکل می‌گیرد و خلاقیت و هوش زیاد در این مرحله بحران را بدتر می‌کند. چون شخص باهوش و خلاق افکار زیادی می‌سازد که احتمال اتفاق افتادنش خیلی کم است ولی ذهن خلاق توانایی ساخت آن را دارد.

در کل چیزهایی که دید تونلی را تقویت می‌کند، عبارت است از خلاقیت مخرب؛ وحشت منهدم‌کننده؛ نداشتن حمایت اجتماعی؛ نشخوار مشکلات؛ نخوابیدن شب.

و آنچه ایجاد بحران می‌کند، عبارت است از شخصیت کمال‌طلب، ناهشیاری و غیرقابل پیش‌بینی بودن بحران.

3. گستاخی اقدام به خودکشی
فقط فکر خودکشی کافی نیست. توانایی انجام آن است که اقدام به خودکشی را ایجاد می‌کند. اما سوال اینجاست که احتمال این جسارت برای چه کسانی بیشتر است؟

1. افرادی که در معرض امور خطرناک هستند
- افرادی که جان خودشان را دستکاری می‌کنند، کم‌کم ممکن است توانایی آسیب جدی به خود را پیدا کنند؛ مثل بدلکارها، چتربازها، تک‌چرخ‌زننده‌ها، خالکوبی بسیار.

- گاهی کسانی که چندین بار تصادف کرده‌اند و مرگ را میلیمتری رد کرده‌اند، از خودکشی دور می‌شوند و شاید به آن نزدیک شوند.

- افرادی که در محیط‌هایی باشند که در اطرافشان زیاد این اتفاقات می‌افتد.

- کسانی که از کودکی زیاد بلا سرشان آمده است.

2. شرایط محیطی آسان برای خودکشی: محدودکردن روش کشتن خود
اعتقاد بر این است که اگر در امریکا آزادی حمل سلاح را بردارند، خیلی از خودکشی‌ها کم می‌شود. چون سلاح دردسترس است و اگر توان افراد در خودکشی را کم کنیم، میزان خودکشی بسیار کم می‌شود. به‌عبارتی راه‌حل محدودکردن روش غالب خودکشی است.

در اینجا سؤال پیش می‌آید که آیا کسی که قصد خودکشی دارد، راهش را پیدا نمی‌کند؟ پاسخ منفی است. فرد در آسیب به خود هم محدود به یک سری روش‌هاست. یعنی ممکن است کسی با اسلحه حاضر باشد خودش را بکشد؛ ولی حاضر نباشد خودش را از بلندی پرتاب کند یا سم بخورد! این روش‌ها به‌راحتی قابل جابه‌جایی نیست.

نکته دیگری که این راهکار را تأیید می‌کند، میانگین جهانی خودکشی از 2000 تا الان است که به میزان قابل توجهی کم شده است. وقتی در آمار دقیق شویم، می‌بینیم در امریکا میزان خودکشی 50 درصد افزایش پیدا کرده است؛ اما در چین و هند کم شده و چون جمعیت این دو کشور فراوان است، تأثیر جدی بر آمار جهانی گذاشته‌اند. اما چرا در این دو کشور میزان خودکشی کم شده است؟ مهم‌ترین دلیل از دسترس خارج‌شدن آفات کشاورزی است. افزایش شهرنشینی و مکانیزه‌شده کشاورزی باعث شده آفات در دسترس نباشند و چون این روش، روش غالب در خودکشی این کشورها بوده است، افراد کمتری سمت خودکشی می‌روند. در حقیقت وقتی رویکردهای خطرساز کم شود، چون فاز اراده گستاخانه برای خودکشی را سخت می‌کند، میزان خودکشی هم کم می‌شود.

باورهای غلط درباره خودکشی
1. آن‌ها که درباره خودکشی صحبت می‌کنند، در معرض خطر نیستند

2. تمام افرادی که خودکشی می‌کنند، بیماری روانی دارند

3. خودکشی بدون هشدار اتفاق می‌افتد

4. پرسش از خودکشی باعث می‌شود فکر آن در سر فرد کاشته شود

5. افراد خودکشی‌کننده به‌طور واضح دلشان می‌خواهد بمیرند

6. وقتی کسی فکر خودکشی پیدا می‌کند، همواره خودکشی‌کننده باقی می‌ماند

7. خودکشی ارثی است

8. خودکشی برای جلب توجه است

9. خودکشی عامل واحدی دارد

10. خودکشی قابل پیشگیری نیست

11. فقط گروه‌های خاص اجتماعی گرفتار می‌شوند

12. بهبودی حال هیجانی از خودکشی پیشگیری می‌کند

13. افکار خودکشی نادر هستند

14. کسانی که با روش‌های سبک به خودکشی اقدام می‌کنند، در خودکشی جدی نیستند

برچسب ها: حودکشی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار