در چند روز گذشته موضوع مصاحبه سخنگوی باشگاه استقلال در بین حامیان و بازیکنان این تیم مورد توجه و باعث حاشیه سازی شده است. ماجرا تا آن جا پیش رفت که امروز مدیرعامل استقلال اعلام کرد سید سعید افجهای نه تنها از این پس سخنگوی این باشگاه نخواهد بود، بلکه وی درخواست کرده تا او از عضویت استقلال نیز خارج شود.
اینکه اساسا یک مدیرعامل که خود منصوب هیات مدیره است میتواند از مقام بالاتر درخواست لغو عضویت عضوی از هیات مدیره را داشته باشد یا خیر خود بحثی جدا میطلبد اما نکته قابل توجه اینجاست که مقدار عصبانیت مدیرعامل استقلال در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا این نکته را نمایان میسازد که موضوع برای مدت زیادی است که مطرح شده است. چرا که وی در بخش دیگری از مصاحبه خود اشاره دارد: پیش از این بارها به افجهای اعلام کردیم کمتر مصاحبه کند، اما وی توجهی به این مساله نداشته و از این به بعد اگر قرار به همکاری افجهای با استقلال باشد او در سنگری دیگر در خدمت باشگاه خواهد بود.
حال اینجاست که باید از مدیرعامل این باشگاه تهرانی پرسید چگونه از کسی که سخنگوی باشگاه است میخواهد که کمتر مصاحبه کند و اگر قرار است که وی سخن نگوید و یا اطلاعات اشتباه در اختیار رسانهها قرار دهد چرا اصلا سخنگوست و اگر او سخنگو نیست چه کسی سخنگو است.
به همین منوال در چند روز گذشته فردی با عنوان سخنگوی اموزش و پرورش شهر تهران روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا گفته بود: دانش آموزان مدارس شهر تهران امسال نیز همچون سال گذشته تکلیف سراسری با عنوان پیک نوروزی ندارند.
وی ادامه داده بود: در راستای اجرایی کردن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی و تاکید بر رویکرد مدرسه محوری، راهنمای تدوین فعالیت های یادگیری دانش آموزان در ایام تعطیلات نوروزی با هدف بهره گیری معلمان در سطح منطقه و مدرسه تدوین و منتشر شده است.
اما در کمال تعجب به گزارش فارس، از یک دو روز گذشته پای پیک نوروزی 94 به برخی مدارس تهران باز شده است، اما این بار این پیک نوروزی نه از طرف ادارات آموزش و پرورش بلکه از طرف نهادها و مؤسسات خارج از آموزش و پرورش پایهگذاری شده است.
خبر فارس ادامه میدهد: اکنون «پیک نوروزی 1394 مدرسه ما» مخصوص پایههای مختلف تحصیلی وارد برخی مدارس شده است و مشخص نیست این کار با مجوز و اطلاع ادارات آموزش و پرورش انجام شده است یا به صورت غیر قانونی است.
باید به این نکته توجه داشت که هدف از وجود سخنگو در دستگاههای خصوصا اجرایی برای سرعت در انتقال اطلاعات و اطلاع رسانی و همچنین یکپارچه سازی در گفتار مسئولین آن دستگاه است به نحوی که مثلا در حوزه سیاست خارجی و یا در مسایل عمومی دولت این سخنگویان هستند که حرف آخر را به مخاطبین منتقل میکنند و مدیران و کارشناسان از نظر اداری موظف هستند خود را با آن مواضع تطبیق دهند.
وجود سخنگو در اکثر ارگانهای خصوصا دولتی به درستی درک نشده است چرا که برای دریافت اطلاعات در بعضی سازمانها باید مدتها منتظر و معطل و سر درگم بود و در بعضی دیگر این سخنگویان هستند که خود عامل گمراهی هستند و شاید یکی از غیر مطلع ترین افراد آن سازمان همان سخنگویان باشند.