ادینیو: هر موقع یاد آن بازی می افتم گریه می کنم!

اشاره:
ادینیو بی شک یکی از محبوب ترین بازیکنان تراکتور در طول ادوار تاریخ است که توانسته جایگاه ویژه ای بین هواداران پیدا کند. جایگاهی که کمتر بازیکنی تا امروز توانسته آن را لمس کند.
آقای گل فصل چهاردهم مهمان ویژه این ماه ما بود و با رویی گشاده دعوت ما را قبول کرد و به دفتر مجله آمد تا یک گپ و گفت دوستانه شکل بگیرد.
گپ و گفتی که بیشتر از آن که ورزشی باشد، سمت و سویی اجتماعی گرفت.
با این بازیکن دوست داشتنی از هر دری حرف زدیم.
از اتفاقات تلخ گذشته تا هنر هفتم!
برای توصیف خصوصیات اخلاقی ادینیو به یک نکته بسنده می کنم: ادینیو یک انسان به مفهوم واقعی کلمه است! انسانی که خدا را همیشه ناظر و شاهد اعمالش می داند و عاشقانه او را می پرستد.
این گفت و گو یکی از بهترین خاطرات نگارنده خواهد بود چراکه احساس پاکی و صداقتی که در وجود این بازیکن سیه چرده جریان دارد در لحظه به لحظه ی مصاحبه قابل درک بود و این بسیار لذت بخش بود.
از همکاری جناب شهریاری معاونت فرهنگی باشگاه و امیر مختاری (مترجم) در شکل گیری این مصاحبه تشکر می کنیم.
باهم این گفت و گو را می خوانیم:


سوالاتم را اینگونه شروع کنم که چرا رفتی؟!
خودتان هم می دانید که حفظ بازیکنان نامی و معروف کمی سخت است مخصوصا که آقای گل هم بشود (می خندد!) من پیشنهادات زیادی از تیم های قطری، چینی و ... داشتم ولی اولویت اولم با تراکتور بود ولی چون به توافق مالی نرسیدیم مجبور به جدایی شدم.
و چی شد که دوباره برگشتی؟
با توجه به عشق و علاقه ای که به تراکتور و هواداران پرشورش دارم، پیشنهاد همکاری مسئولین جدید باشگاه را پذیرفتم و دوباره پیراهن خوشرنگ تراکتور را پوشیدم.
خط فوروارد!
این به نوعی یک اعتراض است؟
وضعیت امروز تیم را چگونه ارزیابی می کنی؟
با همه احترامی که برای دیگر تیم ها قائل هستم امسال ما قهرمان می شویم. اگر نتوانیم با مجموعه ای از ستارگان به قهرمانی دست پیدا کنیم ایراد از ماست و خودمان نخواسته ایم که قهرمان شویم. برای کسب عنوان برتر لیگ، بازیکنان به خیلی از مولفه ها نیاز دارند. تمرین زیاد، استراحت خوب، تغذیه مناسب، احترام به همبازی ها و کادر فنی، احترام به حریف و ... که همه ی این ها را داریم و بهانه ای برای عدم نتیجه گیری نداریم.
یک فلاش بکی بزنیم به جمعه تلخ و سیاه بازی با نفت!
فکر می کنی دلیل اصلی آن اتفاقات چی بود؟


اگر فردا صبح از خواب بیدار شوی و ببینی که دو تا خورشید در آسمان می درخشد، چه عکس العملی نشان می دهی؟
یعنی هیجان زده نمی شوی؟ نمی ترسی؟
بزرگترین نگرانی که در زندگی داری؟
در چند سالگی ازدواج کردی؟
من وقتی که خودم را از لحاظ شخصیتی و جسمانی آماده دیدم ازدواج کردم و هم اکنون دو فرزند به نام های آنجل که (5/3ساله) و اندری که (5/2 ساله) است، دارم و با همسرم هم همسن هستم!
اگر 24 ساعت برای زندگی کردن فرصت داشته باشی، چکار می کنی؟
دوستی داری که سال هاست او را ندیده ای؟
اگر فردا از خواب بیدار شوی و متوجه شوی که همه ی این اتفاقات را در خواب دیده ای و انسان دیگری با شغلی متفاوت (مثلا پزشک) هستی، چکار می کنی؟
یعنی ناراحت نمی شوی که ادینیوی فوتبالیست نیستی؟
بزرگترین حسرت و افسوسی که در زندگی داشته ای؟
(با مکث طولانی) خداوند آنقدر به من لطف داشته است که هیچ کمبودی ندارم و به نوعی، هیچ چیزی را آرزو نمی کنم. شاید سال ها پیش آرزوی خانه، ماشین، همسر و فرزند را داشتم ولی امروز همه ی آن ها را دارم و به درگاه خدا شاکرم که این بنده اش را خیلی دوست دارد.
اگر همین الان یک فرشته ظاهر شود و سه تا آرزوی تو را برآورده کند، چه آرزوهایی می کنی؟
وای! سوالات شما خیلی دوست داشتنی است! اول سلامتی خودم و خانواده ام را آرزو می کنم. پس از آن از خدا می خواهم که عمر زیادی به من بدهد تا لااقل 18 سالگی دختر و پسرم را ببینم و پس از آن شادی و خوشحالی همه ی مردم ایران را آرزو می کنم. البته فکر نکنید که چون در ایران بازی می کنم این حرف ها را می زنم. من در این 9سالی که اینجا (ایران) بودم محبت و لطف زیادی دیده ام و آرزوی بهترین ها برای ایرانی ها کمترین کاری ست که من می توانم انجام دهم..اوقات فراغت ات را چگونه سپری می کنی و بزرگترین سرگرمی ات چیست؟
اوقات فراغتم را با خانواده ام می گذرانم! (می خندد) از طریق شبکه های اجتماعی (فیس بوک، اینستا، واتس آپ و فیس تایم) با آنها در ارتباطم و ساعت ها حرف می زنیم!
بهترین خاطره ای که از تبریز داری؟
مردم!
رمز موفقیت خودت را چه چیزی می دانی؟
صادق بودن، روراست بودن، بدون غرور و تکبر بودنم (خاکی بودن)، تلاش و تمرین زیاد و به خدا نزدیک شدنم را رمز و راز موفقیتم می دانم.
سال ها پیش فیلمی دیدم با نام "شهر خدا" که تصویری متفاوت و ترسناک از جامعه برزیل به نمایش گذاشته بود. این فیلم را دیده ای؟
یعنی واقعا به همان اندازه ترسناک است و آمار وقوع جرم و جنایت بالاست؟
بله! باور کنید که نزدیک شدن به آن محدوده ها هم، دل شیر می خواهد. من می توانم شما را فردا ببرم برزیل و از نزدیک آنجا را ببینید. فقط من خودم نزدیک نمی آیم (می خندد). نمی دانم تبریز هم چنین محله هایی دارد یا نه؟! ولی همانجور که لاله پارک، ولیعصر و ال گلی را دارید ممکن است چنین محله های جرم خیزی هم داشته باشید. البته ریو جاهای بسیار زیبا و دیدنی دارد که حتما یک روز شما را با خودم خواهم برد.
خوشحال شدم (از ته دل می خندد)


تا حالا دسته گل به آب دادی؟
اشتباه خاصی نداشتم در زندگی ولی یک بار خواسته های پدر و مادرم را رد کردم و تا مدت ها ناراحت بودم. هرموقع اشتباهی از من سر بزند، اعصابم خرد می شود و روحم زخمی میشود و تا از خودم و طرف مقابل عذرخواهی نکنم آرام و قرار نمی گیرم. خدا ما انسان ها را برای محبت کردن به یکدیگر آفریده است و اگر با قلبی پاک زندگی کنیم خدا همه چیز به ما خواهد داد. داشتن زندگی سالم می تواند دروازه ای برای رسیدن به خوشبختی باشد.
صحبت پایانی؟
ابتدا باید بخاطر حرفه ای بودن تان به شما تبریک بگویم. اولین مصاحبه ای است که احساس صمیمانه و فوق العاده خوبی را تجربه کردم و همیشه آماده ام تا اگر سوالی داشتید پاسخگو باشم. شما را هیچوقت فراموش نمی کنم و همیشه در قلبم خواهید بود و خواهش می کنم که این صحبت هایم را چاپ کنید. از هواداران و مردم هم که همیشه مرا مورد لطف و حمایت خودشان قرار می دهند صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم که امسال بتوانیم با جام قهرمانی دلشان را شاد کنیم.
سوالات تک کلمه ای:
اولین کلمه ای که به ذهنت می رسد را بگو
خدا: همه چیز
خانواده: همه چیز من
برزیل: کشورم
تبریز: خانه دوم من
تراکتور: عاشقش هستم
عشق: خانواده ام
فوتبال: همه چیزم
شانس: دارم
سینما: هیچوقت نرفته ام
فقر: غم
بی پولی: پول همه چیز نیست
اعتیاد: وحشتناک
تفریح: بخشی از زندگی