به نظر می رسد داعش همانند یک ربات برنامه ریزی شده در زمانها و مکانهای تعیین شده عملکرد خاصی که برایش تعیین شده را از خود بروز می دهد.
ضربه به ساختارهای عمرانی، اجتماعی و دفاعی سوریه و عراق و به حداقل رساندن توانایی های این دو کشور محور مقاومت از یک سو و ایجاد و گسترش موج اسلام هراسی در کل دنیا و همچنین بهانه دادن به قدرتهای خارج از منطقه و اینک قدرتهای منطقه ای برای دخالت مستقیم و غیرمستقیم در خاورمیانه اسلامی، از مهمترین برنامه های طراحی شده برای داعش می باشد.
پول فراوان برای جذب نیرو و تأمین تجهیزات و آموزش از سوی عربستان، قطر و ترکیه و تغذیه فکری از سوی تکفیری های عربستان، داعش را به ارتشی وحشی و دست ساز برای اهداف خاص تبدیل کرده است.
هر چند لجستیک و تغذیه ایدئولوژی داعش توسط تأمین کنندگان منطقه ای فراهم می شود ولی کنترل عملیاتی و نقشه راه شان در اختیار صهیونیستهای مسیحی غرب است. آنان با برنامه مشخص و از پیش طراحی شده ابتدا اقدام به تخریت زیرساختهای سوریه و عراق کرده تا همیشه در برابر اسرائیل ضعیف باشند و همزمان چهره ای هولناک از اسلام و موعود اسلامی به جهانیان عرضه کردند و توسط شبکه های خبری و اجتماعی گسترده غربی – صهیونیستی به تمام جهان منتقل و تبلیغ کردند. جالب اینکه تمامی ملتها و دولتهای ذی نفوذ در دنیا از وحشیگری های داعش بی نصیب نمانده و بسیار حساب شده اروپائیان و آمریکایی ها را درگیر خشونتهای بی پایان کرده واخیر گروگانهایی از ژاپن را سربریدند تا شرق را نیز علیه منطقه و اسلام تحریک کنند و اینک در جدیدترین جنایت خود فیلم زنده سوزی انسان را به نمایش گذاشته اند تا نزدیکترین کشور به صحنه نبردها را نیز وادار به دخالت نمایند.
ارتکاب چنین اعمال وحشیانه ای از سوی کسانی که می خواهند در جایی ماندگار باشند و خلافت تشکیل دهند و به اهداف سرزمینی مشخصی برسند بعید به نظر می رسد. این اعمال مسلماً عزم دیگران را برای نابودی جنایتکاران جزم خواهد کرد و آنان را به صحنه خواهد کشاند و دشمنان جدیدی خواهد ساخت تا بر علیه جنایتکاران وارد صحنه درگیری شوند، مگر اینکه از قبل چنین قصد و برنامه ای در پس همه اهداف طراحی شده باشد، که به نظر می رسد چنین است.
آمریکا بعد از جنگهای افغانستان و عراق به این نتیجه رسیده که بایستی برای کاهش تلفات در نبردهای بعدی از دخالت زمینی اجتناب کند و این مهم را به طور نیابتی به بازیگرانی از منطقه بسپارد و فقط نقش حامی و هدایتگر داشته باشد.
صهونیست های مسیحی که پشت پرده سیاستهای غرب و آمریکا را مدیریت می کنند اینک خطر و مانع واقعی تسلطشان بر دنیا را از ناحیه اسلام می دانند آنهم نه اسلامی که از سوی عربستان و مصر و .... عرضه می شود و به تعبیر امام خمینی(ره) اسلام آمریکاییست، بلکه از اسلام خالص و ولایی می ترسند. دیگر شرق و مشخصاً چین و ژاپن و کره و... برایشان خطری ندارند چون در فرهنگ غرب هضم و جذب شده و جزیی از آنها به حساب می آیند و فقط و فقط رقیبان اقتصادی هم محسوب می شوند. گواه این مدعا برگزاری جشنها و مناسبهای غربیان مسیحی باشکوهتر از خود آنان است. بنابراین خطر اصلی برای فرهنگ سلطه خواه غربی مسلمانانی هستند که از اسلام آمریکایی نه پیروی می کنند و نه الگو می گیرند. اینانند که باید تضعیف شده و سپس نابود شوند و یا اینکه مطیع غرب شوند.
به نظر می رسد تمام برنامه های پیاده شده در خاورمیانیه توسط عوامل تکفیری – صهیونیستی برای این منظور مهم تدارک دیده شده است. آنان برای این منظور ابتدا توسط عوامل خود اسلام هراسی را بدست تکفیری ها به راه انداختند و در بین گروههای تکفیری داعش بهترین دست ساخته آنان بود. به دست داعش آنان هدفهای خود را بسیار ظریف و از قبل طراحی شده به پیش برده اند. اینک هیچ منطقه ای از دنیا نیست که از خشونت داعش به نام «اسلام اصیل» ثمره ای نبرده باشد و ملتهایشان بر علیه اسلام و مسلمین تحریک نشده باشد.
بعد از این کارکرد تبلیغی ضد اسلامی، منهدم کردن توان کشورهای غیرهمسو با غرب خصوصاٌ محور مقاومت در سوریه و عراق از دیگر کارکردهای منطقه ای داعش است.
اینگونه به نظر می رسد که در حال حاضر بیشتر اهداف طراحی شده برای داعش عملی شده و آنان به پایان نقش خود رسیده اند و منطقه خاورمیانه در آینده نزدیک و شاید تا بهار پیش رو دستخوش اتفاقات جدیدی خواهد بود. این اتفاقات مسلماٌ بی ربط به اردن و عربستان و نقش جدیدی که باید ایفا کنند نخواهد داشت.
زمانی که غرب صهیونیست، ترکیه را در رویاهای تجدید امپراطوری عثمانی دید، اتکا به ترکیه در تأمین و آموزش نیرو و تجهیزات برای نبردهای نیابتی در عراق و سوریه را کم کرد و ناچاراٌ توجهات ویژه به اردن جلب شد. اردوگاههای مختلف آموزشی برای جنگجویانی که غرب از آفریقا، پاکستان، افغانستان، یمن، عربستان، کشورهای خلیج فارس، آسیای میانه و... استخدام کرده بودند به راه انداختند و تجهیزات جدید نظامی را از این طریق به جنگجویانی که اینک نامی غیر از داعش دارند و در آینده نزدیک رونمایی می شوند رسانده و آنان را سازماندهی و برنامه ریزی می کنند تا به محض فراهم شدن زمینه از جنوب سوریه که نزدیک ترین مسیر به دمشق است آنان را وارد کارزار نمایند و صدالبته دیگر گروههای درگیر با دولت سوریه خصوصاٌ داعش را نیز زیر بیرق اینان درآورده و منسجم به سمت اهدافشان خیز بردارند.
بنابراین ماههای آینده آبستن حوادث پیش بینی شده و پیش بینی نشده ای است که به محوریت جنوب سوریه و شمال اردن اتفاق خواهد افتاد.
پخش فیلم زنده سوزی خلبان اردنی آنهم بعد از یک ماه از وقوع آن، نشان از آماده سازی روانی ملت اردن و سایر ملتها برای این اقدام مهم است. مسلماٌ داعش و اقدام جنایت کارانه اش فقط بهانه برای دخالت در سوریه است.
