اشتباهات تغذیه ای در کشور ما باعث بروز بیماری قلبی کوتاهی قد پارکینسون نارسایی کلیوی مشکلات غدد داخلی می شود.
کد خبر: ۴۴۴۲۳
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۰ 07 June 2015
به گزارش تابناک یزد،  در مرغ های کشتار تهران سرب وجود دارد؟ اغلب ما با این جملات و اخبار مربوط به آن مواجه بوده ایم. البته این اولین بار نیست که بحث سلامت و امنیت مواد غذایی با درز کردن اخبار این چنینی بر سر زبان ها می افتد، قبل تر هم حرفهایی مبنی بر آلوده بودن برنج ها به آرسنیک و آب تهران به نیترات شنیده شده بود در همین رابطه دکتر رسول خضری، دبیر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی و در واقع مسئول رسیدگی به بحث امنیت غذایی در کمیسیون، نکات بسیار قابل توجهی را از تداخل امر نظارت بر استاندارد غذایی تا میزان غیر متعارف سموم و فلزات سنگین در محصولات دامی و گیاهی و البته انکار مسئولین ارائه می کند.
 دبیر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درباره امنیت غذایی، چالش روز نظام سلامت گفته است: در شرایطی که همه از تحریم ها می نالند، لوکس ترین میوه های وارداتی در تمامی میوه فروشی های سطح شهر دیده می شود. تحریم ها به این بدی که می گویند نیست یا ماجرا چیز دیگری است؟

سوال بسیار خوبی را مطرح کردید. اعتقاد من این است که تحریم های خارجی تنها می تواند بین ۲۰ تا ۳۰ درصد وضعیت کشور را تحت تاثیر قرار دهد. بین ۷۰ تا ۸۰ درصد ما با تحریم های داخلی دست به گریبان هستیم که باعث می شود در مسئله جنگ نرم و ایجاد اقتصاد مقاومتی کم بیاوریم. برای مثال در بحث شکر، برخی از وارد کنندگان، که به منابع بعضاً دولتی هم وصل هستند، علی الرغم تولید شکر با کیفیت و حجم کافی در کشور، همان شکر را با قیمتی چندین برابر وارد می کنند. تولید کننده در کشور ما نیاز به حمایت دارد. امنیت سرمایه برای یک کشاورز حرف اول را در حرفه او می زند. بر اساس سیاست های کلان مملکت، باید روند تولید در کشور به گونه ای رو به خود کفایی پیش برود تا تراز جهاد کشاورزی، بجز در سال ۸۲، در مدت زمان بعد از انقلاب تاکنون در هیچ یک از سنوات به ارقام مثبت نرسیده و همواره زیر صفر باقی مانده است.

بحث حمایت از تولید کننده، باید در زمینه بیمه درمان تامین اجتماعی و بازنشستگی، تخصیص یارانه به خرید کودهای عالی و ارائه نهال های ارگانیک معطوف شود.

از ضریب ۹۴ درصدی امنیت غذایی صحبت می کنند و این دعا را هم دارند که صنعت کشاورزی در کشور باید اتکا به تولیدات داخلی داشته باشد. حال با وجود چنین حجمی از واردات، تا چه حد این رقم ۹۴ درصد، قابل باور است؟

این مسئله را با یک مثال در همین رابطه تشریح می کنم. مسئله برنج های مشکوک به ارسنیک که در سال ۸۸ مطرح شد. در زمان آزمایش این برنج ها آمار و ارقام بسیار ضد و نقیضضی منتشر شد. وزارت بهداشت و بسیاری واحد های دیگر زیر با آلودگی برنج ها نمرفتند واین در حالی بود که آلودگی از سویIGI وزارت امور خارجه تایید شده بود.

نبود مدیریت یکپارچه اینجا هم دردسر سازشده. ۷۰ درصد مشکلات موجود در نظام سلامت کشور با سوء مدیریت ها به وجود می آید، ۲۰ درصد به علت کمبود منابع و ۱۰ درصد هم به علت مشلات ساختاری.این همه داد و فریادی که بر سر کمبود بودجه و منابع است، تنها می تواند ۲۰ درصد برای یک ارگان دردسر ساز باشد؛

آقای دکتر ، سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که، تشخیص وجود سم هایی مانند آرسنیک به نظر کار مشکلی برای آزمایشگاه های مجهز داخلی نمی آید. آیا این ذهنیت برای ارگان های قانون گذار وجود ندارد که چنین آمارهای ضد و نقیضی به شدت موجب ایجاد بی اعتمادی در قشر عظیمی از جامعه می شود؟

نکته بسیار مهمی را اشاره کردید. آرسنیکی که در سال ۸۸ گزارش شد در یک آزمایشگاه یک دهم گزارش شد، یکی ۱۰، یکی ۴۰ و در نهایت آزمایشگاهی رقم ۴۰۰ PPM را برای آرسنیک موجود در این برنج ها ارائه کرد. اختلاف، بسیار فاحش بود. به علت اختلافات بسیار بالا در درصد های ارائه شده وزارت بهداشت در نهایت ناچار شد تا این برنج ها را در خارج از کشور آزمایش کند و تاییدیه نهایی وجود ارسنیک در برنج های وارداتی هم به وسیله آزمایشگاه خارجی صادر شد. آیا در آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو و یا آزمایشگاه IGI وزارت صنعت و معدن امکان وجود چنین آزمایشی با دقت لازم وجود نداشت؟ علاوه بر این متاسفانه میزان حد مجازی که در کشور تعریف شده است نیز، با استاندارد های جهانی فاصله بسیاری دارد .

در کدکس ۱۹۸ که در سال ۱۹۹۵ اعلام شد، میزان حد مجاز برای سرب، کادمیم و آرسنیک صفر است. ولی در کشور ما همین میزان حد مجاز برای کادمیم دو دهم PPM، برای سرب، یک دهم و برای ارسنیک صفر است. ما حتی با استاندارد های جهانی هم خوانش نداریم. در درجه اول مشکل این است که ما در بحث استاندارد غذایی، سازی کاملا مخالف با ساز جهانی می زنیم. به جای اینکه ما این بحث را تازه از آزمون و خطا آغاز کنیم باید تجربیات کشور ها دیگررا مبنا قرار داده و از استهلاک های متحمل در این زمینه بکاهیم، هر چه باشد این آزمون و خطاها در واقع روی جان مردم انجام می شود. آن ها در سال ۱۹۹۵ این استاندارد ها را تعیین کرده اند و ما در سال ۲۰۱۳ هنوز در مرحله آزمون و خطا هستیم.

آقای دکتر ماجرای جایگزینی کودهای ارگانیک به جای شیمیایی به کجا رسید؟ آیا یکی از دلایل محقق نشدن این موضوع وجود چندین متولی در امر نظارت نیست؟

همانطور که عرض کردم تعدد نهاد های سیاست گذار و تصمیم ساز یکی از چالش های بزرگ سلامت است. رئیس جمهور باید در هماهنگی این مسائل در شورایعالی امنیت غذایی در کشور نقش پر رنگ تری داشته باشد. این مسئله دخالت مستقیم رئیس جمهور را می طلبد.

در بحث سموم شیمیایی و کود های نباتی طبق قنون برنامه و قانون اساسی، تمامی مسئولین مربوطه موظف به کنترل استفاده از این مواد هستند. در قانون اساسی موکدا ذکر شده است که استفاده از کودها و سموم شیمیایی نباید تنوعزیست محیطی را بر هم بزند و آلودگی ایجاد کند. همین کودهای شیمیایی که در حال حاضر به وفور در صنعت کشاورزی ما مورد استفاده قرار می گیرد، نه تنها تنوع زیست بومی را از بین می برد، بلکه با آلوده کردن سفره های آب زیر زمینی، وارد آب آشامیدنی مردم نیز می شود. بسیاری از این سموم با تصفیه های معمولی که روی آبهای آشامیدنی انجام می شود،از بین نمی روند. ماده ۱۴۳ بند واو، ه و دال در این رابطه سه بحث را مطرح می کند. اولا این که میزان استفاده از سموم نباتی به سمت و سوی مبارزات بیولوژیکی برود، دوما به جای استفاده از کودهای شیمیایی کودهای ارگانیک جایگزین شود و علاوه بر اینها نهال هایی که در اختیارکشاورز قرار می گیرد باید کاملا ارگانیک و عاری از هر گونه ماده شیمیایی باشد. ما طبق همین ماده مکلف شده ایم که حداقل ۲۵ درصد از محصولات کشاورزی را با همین روند کشت کنیم. همچنین تاکید دیگر این قانون بر این است که باید میزان سهم مصرف کودهای عالی و ارگانیک از مجموعه سموم مصرفی حداقل ۳۵درصد باشد. حد موجود رقمی بسیار کمتر از این ارقام است.

نکته جالب برای من در این رابطه اینجاست که مسئولین اسبق جهاد کشاورزی، با سابقه های چندین ساله فعالیت در این وزارت، معتقد به این ماجرا نبوده اند. وزرایی با این حد از تجربیات، منکر وجود کشاورزی کبتنی بر مواد ارگانیک در کشور های خاجی هستند . علاوه بر اینها عقیده آنها بر این است که در صورت عدم استفاده از کودهای نباتی و سموم شیمیایی، محصولات کاهش پیدا کرده، کشاورز ورشکست می شودو همین مسئله عامل مهاجرت او به شهر ها خواهد شد.

نکته ای که در اینجا به ذهنم رسید، برای مثال در میوه های بوته ای و ریشه ای مانند کاهو، پیاز، هویج و سیب زمینی هر چه این محصولات بزرگتر باشند میزان سموم نباتی بکار رفته در آن ها بیشتر است. این محصولات دارای میزان بالایی از نیترات هستند. مردم باید بدانند که اندازه بزرگ نشان از کیفیت میوه ها ندارد . این میزان نیتراتی که از آن حرف می زنیم. چیزی حدود ده برابر حد مجاز جهانی است.

نکته دیگری که نظر بنده را در خصوص نظرات دست اندرکاران این حوزه جلب کرد، تاکید بر عدم وجود فلزات سنگین در محصولات غذایی است. در حال حاضر از سه نوع کود اوره ای، ازن و فسفاتی در کشور استفاده می شود. این کودهای فسفاتی در ترکیب با خاک تبدیل به کادمیم می شوند که سمی بسیار خطرناک و سرطان زا است و بدون هیچ ملاحظه ای هم مصرف می شود. یک کشاورز، اطلاع ندارد که چه اتفاقی در محصولات او باعث بالا رفتن اندازه ها و میزان محصول می شود و همین موضوع هم مزید بر علت استفاده بی رویه از این کودها خواهد شد. هر چه مخیوه بزرگتر باشد درصد بیماری زایی در آن بالاتر خواهد رفت.

در خصوص مرغ های مصرفی در کشور هم نکته ای را در اینجا مطرح کنم . بسیاری از مرغداری ها در حاشیه شهرها و نزدیکی بزرگ راهها به ویژه در مجاورت کارخانه های رنگ سازی قرار دارند، گوشت مرغ های پرورشی در این مراکز به شدت آلودگی به سرب دارد. به طوری که حتی اگر ما به استاندارد یک ppm با وجود فاصله آن از استاندارد جهانی هم قانع شویم باز این مرغ ها رقمی در حدود ۱۰ ppm از سرب را در خود دارند. علاوه بر این ها زمانی که برای دام ها یا محصولات کشاورزی از کود، آنتی بیوتیک .و یا هر گونه ماده شیمیایی دیگری استفاده می شود برای استفاده از محصول یک تنفس چند وقته اعلام می شود تا در پی متابولیزه شدن تاثیر سوء مواد به کار برده شده ، به حداقل برسد. اما متاسفانه این مسئله نیز به علت جلوگیری از کاهش اندازه محصولات چه در دام و چه در گیاهان، رعایت نشده و در ناسالم بودن مواد غذایی داخل کشور تاثیر چشم گیری می گذارد.

آیا برآورد هزینه ای از در بحث استفاده از کودهای ارگانیک به جای کودهای شیمیایی انجام شده است؟

واقعیت این است که این مسئله در تناسب با میزان تولید تعریف می شود. اگر میزان تولید کاهش پیدا کند استفاده از کودهای ارگانیک هزینه ی بالایی را به دنبال خواهد داشت. علاوه بر این از طرف دولت نیز باید سوبسیت و یارانه نیز از کودهای شیمیایی به کودهای ارگانیک انتقال داده شود. ۸۰۰ میلیاردی که سالانه برای کودهای شیمیایی هزینه می شود. باید به خط تولید با مواد ارگانیک انتقال پیدا کند پیشگیری همیشه بهتر از درمان است در این قسمت حتی اگر یارانه تا سه برابر هم بیشتر پرداخت شود باز هم از هر نظری صرفه خواهد داشت. در انتهای مسیر استفاده از کودهای ارگانیک کاهش چشم گیر میزان بیماری های غیر واگیر را خواهیم داشت.

آقای دکتر به عنوان پایان بندی چه توصیه هایی برای خوانندگان دارید؟

دو نکته همیشه در بحث امنیت غذایی برای من اهمیت بسیار داشته، اول نان مصرفی، استفاده بی رویه از جوش شیرین در این ماده غذایی که بخش اعظم سبد غذایی خانوار را تشکیل می دهد در مدت زمان نه چندان طولانی می تواند باعث بروز بماری های شدید گوارشی به ویژه سرطان های دستگاه گوارش شود.

دومین نکته بوفه مدارس است. متاسفانه صبحانه عملا از برنامه غذایی دانش آموزان حذف شده و آمار ها نشان می دهد تنها ۱۰درصد از دانش آموزان وعده صبحانه را در برنامه غذایی خود دارند. اقلامی که در بوفه مدارس ارائه می شود، مانند نوشابه های گاز دار که دارای میزان بالایی از قند کالری بالا و ارزش غذایی پایین است و علاوه بر ایجاد چاقی و میزان بالای دفع کلسیم باعث بروز سنگ کلیه و پوکی استخوان می شود ولی واقعا در دو بخش مشکل بسیار بزرگی داریم. شیر و لبنیات باید ۲۴۰ گرم از سبد غذایی هر فرد را تشکیل دهد، اما در سرشماری ها مشخص شده است که تنها ۱۳۰ گرم لبنیات در سبد غذایی روزانه جامعه مصرف می شود.

اشتباهات تغذیه ای در کشور ما باعث بروز بیماری قلبی کوتاهی قد پارکینسون نارسایی کلیوی مشکلات غدد داخلی می شود. از این رو مسئولین در نظام سلامت باید توجه بسیار ویژه ای را در امر امنیت غذایی معطوف کند تا روز به روز شاهد کاهش آمار ابتلا به بیماری های غیر واگیر با زمینه تغذیه ای در کشور باشیم
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار