بسته حوادث و اتفاقات ناگوار
تابناک: صفحه حوادث و اتفاقات ناگوار روزنامه ها همیشه از روزنامه جدا می کنم چرا که هیچگاه دوست ندارم از کشته شدن یا مرگ و ناخوشی های مردم بدانم اما به هر حال عده ای به این موضوعات علاقه دارند و از همین رو تابناک در نظر دارد یکشنبه ها به بررسی مهم ترین اخبار حوادث و اتفاقات در هفته ای که گذشت بپردازد.
کد خبر: ۵۰۴۳۵
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۴ 21 June 2015

به گزارش تابناک اصفهان، صفحه حوادث و اتفاقات ناگوار روزنامه ها همیشه از روزنامه جدا می کنم چرا که هیچگاه دوست ندارم از کشته شدن یا مرگ و ناخوشی های مردم بدانم اما به هر حال عده ای به این موضوعات علاقه دارند و از همین رو تابناک در نظر دارد یکشنبه ها به بررسی مهم ترین اخبار حوادث و اتفاقات در هفته ای که گذشت بپردازد.

**داستان مردی که فرزندش را با اعتیادش کشت**

مرد جوان در حالي‌كه به آرامي گريه مي كرد، در تائيد صحبت‌هاي همسرش گفت: " 10 سال معتاد بودم و به خاطر اعتيادم، چندماه قبل اقدام به خريد شربت متادون براي خود كردم، مقداري از آن را در شيشه شربت سرماخوردگي ريختم تا به مرور زمان مصرف كنم؛ غافل از آن‌كه ...

به گزارش تابناک اصفهان به نقل از ايمنا، زن جواني كه به همراه شوهر خود به دايره مشاوره و مددكاري اجتماعي مراجعه كرده بود، در توضيح ماجراي مشكل خود اينگونه گفت: "به خاطر سهل انگاري ما، اميرعلي عزيزمان از دست رفت و حالا آمده ايم تا درباره اعتياد شوهرم چاره‌اي بيابيم.

اميرعلي 5 ساله و اميرحسين 8 ساله چند روزي بود كه سرما خورده بودند و سرفه مي كردند. هر روز بدتر از ديروز مي‌شدند؛ من هم به دليل مشكل مالي سركار مي‌رفتم؛ صبح كه مي‌رفتم شب برمي گشتم و پول و وقت كافي نداشتم كه آنها را به دكتر ببرم؛ به همين دليل تصميم گرفتم از شربت سرماخوردگي كه داخل يخچال گذاشته بودم به آنها بدهم؛ من كه از همه جا بي خبر بودم به هر كدام از آنها دو قاشق شربت دادم تا زودتر خوب شوند و بهبود يابند، نيمه هاي شب كه بيدار شدم ديدم كه بچه هايم حال‌شان بد شده است؛ به سرعت با اورژانس تماس گرفتم و آنها را به بيمارستان بردم.

متاسفانه با همه تلاشي كه پزشكان انجام دادند اميرعلي دچار مرگ مغزي شد؛ ولي خوشبختانه اميرحسين بهبود پيدا كرد؛ در آزمايشات صورت گرفته توسط مسوولان بيمارستان بر روي اميرعلي متوجه شدند كه به خاطر خوردن شربت متادون جان خود را از دست داده است.

بعد از گذشت چند روز، يكي از پزشكان با من و پدر اميرعلي صحبت كرد و گفت « ديگر هيچ اميدي به برگشت فرزندتان نيست ولي مي توانيد با اهداي اعضاي بدن اميرعلي احساس كنيد كه او هميشه زنده است و قلبش هنوز مي تپد. ما هم حرف دكتر را پذيرفتيم و 5 عضو از اعضاي بدن فرزندم را اهدا كرديم" .

پدر اميرعلي با شنيدن حرف‌هاي همسرش به آرامي گريه مي كرد و در تائيد صحبت‌هاي او گفت: " 10سال معتاد بودم و به خاطر اعتيادي كه دارم چندماه قبل اقدام به خريد شربت متادون براي خود كردم، مقداري از آن را در شيشه شربت سرماخوردگي ريختم تا به مرور زمان مصرف كنم. شيشه شربت محتوي متادون را در يخچال گذاشته بودم و به همسرم هم در اين مورد چيزي نگفتم؛ اعتياد من به مواد مخدر منجر به مرگ فرزند خردسالم شد و من به خاطر اين موضوع هيچ وقت خودم را نمي‌بخشم و حالا تاسف مي خورم كه اي كاش قبل از مرگ پسرم به فكر ترك اعتيادم افتاده بودم. "

به معتاد براي ترك اعتيادش، اعتماد به نفس بدهيد

كارشناس مشاوره خانواده در اين باره گفت: زماني كه گفته مي‌شود اعتياد بلاي خانمان سوز است برخي آن را شعار مي‌دانند در صورتي كه اعتياد واقعيتي است كه به هر نحو ضربه خود را وارد نموده و غير مستقيم مي‌تواند كشته بدهد. اين رويداد و اتفاق تلخ، نمونه واضحي از خطرات غير مستقيم اعتياد است. خانواده ها بايد وجود اعتياد را در منزل به عنوان يك بحران در زندگي جدي بگيرند و جان خود و فرزندان‌شان را بيهوده در معرض خطر قرار ندهند.

وي افزود: شروع به ترک اعتياد به معني کنار گذاشتن مطلق اعتياد نيست، ممکن است معتاد در طول ترک دچار لغزش و حتي عود گردد، اما آنچه انسان را به موفقيت اميدوار مي‌کند اين است که فرد پشيمان شود و به درمان بازگردد. در چنين زماني نبايد نا اميد شد و احساس ناتواني کرد؛ نبايد برخورد نامناسب و پرخاشگرانه داشت و فرد معتاد را تحقير کرد بلکه برعکس مي بايست اعتماد به نفس را در او تقويت و وي را به درمان بازگرداند.

اين كارشناس مشاوره خانواده تصريح كرد: بايد توجه داشت که ترک اين عادت به تلاش و زحمت نياز دارد آن هم زمان طولاني؛ هر هزينه‌اي که براي ترک اعتياد صورت مي گيرد نوعي سرمايه گذاري و پس انداز است و در هر شرايطي کمتر از هزينه مصرف مواد مخدر خواهد بود.

وي با بيان اينكه زندگي با معتاد صبر و حوصله فراوان مي خواهد، گفت: اعتياد و يا بهتر بگوييم عادات جزئي از زندگي ما انسان‌ها هستند و مبارزه با عادات ناپسند و زشت هم جزئي ديگر از آن. از تجربه اعتياد و ترک آن بايد حداکثر استفاده را به خصوص در تربيت فرزندان نمود.

اين كارشناس مشاوره خانواده تاكيد كرد: خانواده هاي متشنج و نا آرام، والدين ايراد گير، والدين متعصب و بدون انعطاف، والدين بي خيال و... زمينه بروز اعتياد فرزندان را بيشتر فراهم مي سازند. براي آنکه خانواده هاي معتاد در ترک اعتياد موفق باشند، بايد هدف متعالي داشته، با اشتياق براي رسيدن به هدف قدم بردارند و از سختي ها نترسند؛ در همه حال اميدوار بوده، عوامل شکست خود را شناسايي و آن را کنار بگذارند. در عين حال عوامل موفقيت خود را تقويت كنند.

وي اظهار كرد: بايد منظم و اميدوارانه زندگي کرد و عادات خوب را در زندگي تقويت نمود تا عادات زشت ايجاد نشود؛ تا جامعه اي به دور از اعتياد، پويا، پر انرژي، شاد و سراسر کار و تلاش داشته باشيم.

**طلسم كلاهبرداري هاي زن طلسم نويس شكسته شد**

فرمانده انتظامي شهرستان خميني‌شهر اصفهان اعلام كرد: زن مسني كه به بهانه رمالي و دعانويسي با دريافت وجوه بالا از مشتريان خود كلاهبرداري مي‌كرد، توسط پليس امنيت عمومي خميني‌شهر شناسايي و دستگير شد.

به گزارش تابناک اصفهان به نقل از ایمنا، سرهنگ خسرو احمدي اظهار كرد: در پي كسب خبري مبني بر اينكه زن 56 ساله اي در منزل خود با رمالي و دعانويسي از مشتريانش كلاهبرداري مي‌كند موضوع به صورت ويژه در دستور كار پليس امنيت عمومي فرماندهي انتظامي شهرستان خميني‌شهر قرار گرفت.

وي افزود: ماموران پس از انجام تحقيقات گسترده و كسب اطمينان از صحت خبر و ضمن هماهنگي با مقام قضايي، منزل وي را مورد بازرسي قرار دادند و آلات و ادوات دعانويسي از جمله يك جلد كتاب، 17 هزار برگ چاپي با موضوع رمالي و دعانويسي و 185 عدد طلسم فلزي و تعدادي نعل اسب كه به وسيله آن اقدام به طلسم و دعانويسي مي‌كرد كشف كردند.

فرمانده انتظامي شهرستان خميني‌شهر اصفهان گفت: اين متهم در بازجويي ها به اغفال شهروندان از طريق رمالي و فال گيري اعتراف كرد.

سرهنگ احمدي تصريح كرد: در اين خصوص پرونده تشكيل و متهم براي سير مراحل قانوني به مرجع قضايي تحويل داده شد.

وي خاطرنشان كرد: ‌افراد رمال و فالگير كلاهبرداراني بيش نيستند، ضمن اينكه بارها در اين زمينه به مردم هشدار داده شده كه از مراجعت به اينگونه افراد جدا خودداري كنند و در صورت مشاهده فعاليت اين افراد موضوع را به پليس اطلاع دهند.

**سرگذشت عشق های خیابانی**

دیگر هیچ علاقه‌ای نه به او و نه به زندگی‌ام دارم، من دیگر او را دوست ندارم، از او سرخورده شدم...

به گزارش تابناک اصفهان، خانم 30 ساله‌ای با مشکل خانوادگی به مرکز مشاور آرامش معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان مراجعه کرد و گفته‌های خود را اینگونه بیان کرد: مدت هشت سال است که ازدواج کرده‌ام و یک دختر شش ساله دارم. در طی این مدت لحظات خوبی با همسرم نداشتم. همسرم بسیار نسبت به من و دخترم بی‌توجه است و به ما اهمیتی نمی‌دهد و برایش مهم نیست که اوضاع زندگی ما چطور می‌گذرد تا حدی که می‌توان گفت من برای او مانند یک ابزاری هستم که فقط احتیاجات او را برآورده می‌کنم دریغ از اینکه به نیازها و احتیاجات من توجه کند و فقط نیازهای خود را مدنظر دارد.

او ادامه داد: ما با هم از نظر رفتاری و اخلاقی مشکل داریم و مدام بر سر هر موضوع کوچکی با یکدیگر جرو بحث می‌کنیم. رفتارهای او من را آزار می‌دهد و کم کم باعث شد که من نسبت به زندگی‌ام دلسرد شوم. دیگرهیچ علاقه‌ای نه به او و نه به زندگی‌ام دارم. من دیگر او را دوست ندارم و از او سرخورده شدم و در مشکلی که برایم به وجود آمده او را نیز مقصر می‌دانم چرا که رفتارهای او باعث شد تا من دست به کاری بزنم که زندگیم خراب شود.

این خانم گفت: همسرم تا حدی بی اهمیت و بی مسؤولیت است که اگر من از بیماری و درد ابراز ناراحتی کنم هیچ عکس العملی نشان نمی دهد و حتی در آن لحظه غر زدن‌هایش بیشتر می‌شود که چرا من برایش غذا آماده نکرده‌ام.

او افزود: زندگی من با همین روال گذشت تا اینکه این مسائل من را از زندگی با او سرد کرد و روزی به طور اتفاقی با پسری آشنا شدم. او در ابتدا برعکس همسرم به من بیش از اندازه توجه می‌کرد ولی بعد از گذشت مدتی توجه‌های افراطی او مرا کلافه کرد به طوری که در همه کارهای من مداخله می‌کرد. اکنون مدت دو سال از دوستی ما می‌گذرد و هر موقع من به خاطر عذاب وجدان تصمیم به قطع رابطه می‌گیرم او مرا تهدید می‌کند تا حدی که یک بار جلوی دخترم من را کتک زد و حتی دوستانش نیز برایم مزاحمت ایجاد می‌کنند.

این خانم تصریح کرد: روز قبل که با او دعوا کردم و قصد قطع ارتباط را داشتم دوستانش در خیابان با خودرو دنبالم کردند و باعث تصادف و خسارت به خودروی من شدند و این کار باعث نگرانی من شد و به همین دلیل به مشاوره مراجعه کردم. نمی‌دانم چه کنم؟ از طرفی تهدیدات و آزارهای او را نمی‌توانم تحمل کنم و از طرف دیگر می‌ترسم اگر از او جدا بشوم به دخترم آسیبی برساند.

تحلیل روانشناسی:

روابط سرد و خشک و بی‌توجهی نسبت به همسر از دلایل عمده شروع روابط یکی از زوجین با فردی خارج از خانواده و تبلور بی وفایی زناشویی است. قاعدتاً خانواده مکانی است برای رفع نیازهای همسران و فرزندان در حوزه‌های مختلف و زمانی که کارکرد رویه‌ای ضعیف و نامناسب داشته باشد، افراد مسأله دار از این شرایط بهره می‌برند. آنچه در این پرونده مشاهده می‌شود، حاکی از آن است که سیستم ارتباطی ناسالم و آسیب زای زوجین باعث پناه بردن زن به مرد دیگری غیر از همسر خودش برای رسیدن به آرامش شده و بدون در نظرگرفتن پیامدها و آثار و عوارض فردی و اجتماعی و خانوادگی، این رابطه به مروز زمان توسعه و پیشرفت نموده تا جایی که در حال حاضر نا امنی شدیدی را برای زن و خانواده‌اش به ارمغان آورده و او را به ورطه استیصال و بیماری کشانده است. در واقع اگر زوجین در آغاز بروز مشکلات زناشویی از افراد متخصص در این حوزه کمک بگیرند قادر خواهند بود تا با کسب مهارت‌های ارتباطی و درمان مشکلات فردی، مشکلاتشان را حل نمایند و گرفتار افراد سودجو نشوند.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :