به گزارش تابناک کرمان، هر ساله همایش سنگرسازان بی سنگر در استان کرمان برگزار میگردد. از آنجائیکه سالهای 61 و 62 در استان ایلام بعنوان مسئول ستاد بازسازی و نوسازی کشاورزی مناطق جنگلی ایلام بصورت داوطلبانه خدمت میکردم. با امکانات ویژه مکانیزه یعنی دهها دستگاه بولدوزر، لودر، گریدر، کامیون، تراکتور و پرسنلی در حد دویست نفر در حوالی امامزاده عباس جاده ابوقریب مستقر و در خدمت جبهه و جنگ به گواهی فرماندهان نظامی، سیاسی، بخشداریها و فرمانداریهای محلی همراه با تشویقنامههای عدیده آنها با این مسئولیت و امکانات مطرح شده در اولین قدم به فکر راهاندازی منابع آبی مناطق جنگی افتادم، در این منطقه هفتاد و پنج فقره چاه عمیق حفاری شده بود که با هفتاد و پنج دستگاه موتور پمپ آب پمپاژ و مالکان آنها قبل از وقوع جنگ از آنها برای باغکاری، زراعت و پرورش دام استفاده مینمودند. در زمان جنگ عراقیها، موتور پمپها را منفجر و باغها را به آتش کشیده بودند. با هماهنگیهای انجام شده با مسئولین بازسازی استان ایلام، تمامی موتور پمپها تعویض و راهاندازی و برای آنها مشاعهائی از ساکنان همان مناطق تشکیل گردید.
مسئله انتقال آب از محل موتور پمپ تا مزارع را با برنامه ریزی و ساخت یک و نیم کیلومتر کانال زیرسازی و مدرن برای هر چاه تلمبه حل نمودیم، با وجود سنگرها و خاکریزها در سطح چهل و پنج کیلومتر مربع محدوده کاری منطقه نیاز به تسطیح داشت که اینکار هم با مدیریت صحیح به انجام رسید. تسطیح مهندس بخشی از اراضی چاه تلمبهها نیز اهمیت و ضرورت داشت که به خوبی و با همانگی مشاعها پیش بردیم.
بادهای گرمی که خاص مناطق دشت عباس و دهلران بود اغلب مشکلات پیچیدهای را برای اهالی و سکنه روستاها ایجاد می نمود که مصمم به نهالکاری در جهت عمود بر وزش باد و به فرم بادشکن شدیم، این ردیف کاریها که با رعایت کلیه اصول مهندسی بود پس از گذشت سه سال نقش تعیین کنندهای را در شکستن سرعت باد منطقه ایفا مینمود، آمادهسازی و کشت و کار چندین هکتار هندوانه و برداشت آنها بصورت صلواتی برای ارگانهایی که در منطقه کار میکردند، شور و شوق ایجاد مینمود.
کشت و کار اولیه منطقه پس از آزاد شدن از عراق، همراه با ماهوارهای شدن فعالیتها، تلاشها، جهان را شگفت زده نمود. که با چنین سرعتی پس از آزاد شدن مناطق زیر کشت برده شدهاند.
حال و هوای خدمت در جبهه به من این اجازه را داد که مختصر نقدی را مطرح نمایم. بواسطه روحیهای که در مناطق جنگی شکل گرفته و داشتن تعصب در ارتباط با امور اجرائی هر ساله در همایش سنگرسازان بیسنگر کرمان شرکت نموده، خدمات، فعالیتها و کارهایی را که مسئولین و گردانندگان امور در مناطق جنگی در آن سالها انجام دادهاند شنیده و با پوست و گوشت و استخوان لمس نمودهام، آنها اگر سنگر نداشتند برای رزمندگان سنگرساز بودهاند و با تلاشها، فعالیتها و درک از منطقه و موقعیتها, پلهایی میساختند، راهنمائی میکردند، سنگرهایی میساختند که وسیله پیروزی رزمندگان در جبههها بود و به همین علت هم اینطور معنی شدند که سنگرسازان بی سنگر هستند. بالاخره جنگ به اتمام رسیده و همه نام آوران کرمانی عازم استان کرمان شدند.و از سوئی بر اساس سیاستهای کل دولت و اهمیت امنیت غذائی ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد با عنوان جدید وزارت جهاد کشاورزی در سال 1379جهت توسعه و آبادانی روستا و رفع محرومیت و فقر از چهره روستا و توزیع عادلانه ثروت شکل گرفت.
استانی که وسیعترین استان کشور با تنوع آب و هوایی ویژه، استعدادهای خارق العاده، معادن، منابع آبی ارزنده، و همزمان نیازهای ویژه، که رسیدن به آنها در گرو مبارزه و یا جنگ با پدیدههای: خشکسالی، کمبود و بحران آب، حفر چاههای غیر مجاز، مسئله کوچ و این قبیل پارامترهای در خود نهفته بود. هر سال که در همایش شرکت مینمودم با توجه به تنگناها و مشکلاتی که در ارتباط با موارد مطروحه نقش سنگرسازان بیسنگر را مرور میکردم، جواب درستی نداشتم که خودم رو قانع نمایم. مگر میشود که افرادی که سنگرساز بی سنگر در مناطق جنگی و در زمان جنگ ایران و عراق بوده، زندگیشان با تحول، ساختن، مبارزه با دشمن شکل گرفته، پس از اتمام جنگ و برگشتن به شهر و دیار آباء و اجدادی، شئونات و شخصیتهای شکل گرفته را کنار گذاشته و با شخصیتی جدید در زادگاه خود کار کنند؟ مگر نه اینکه بخش کشاورزی و زیر بخشهای مربوطه به دلیل داشتن ظرفیتهای بالقوه میتواند بعنوان یک بخش مولد و اولویتدار بدون وابستگی خارجی صفشکن تولید و اشتغال و توسعه پایدار در مقایسه با سایر بخشهای اقتصادی باشد؟ قبل از ادغام وزارتین جهاد و کشاورزی ودر زمان جنگ تحمیلی, علیرغم همه تنگناها و محدودیتها جامعه روستائی و عشایری نقش بسیار ارزندهای در پشتیبانی و مدیریت جنگ و توسعه پایدار روستائی و حفظ اشتغال و معیشت به تولیگری دو وزارتخانه جهاد و کشاورزی ایفاء مینمود, بعد از ادغام ایا با روحیه جهادی و تفکر سنگرسازان بی سنگر و با عنایت به ظرفیت نیروی انسانی و منابع مالی فراوان موفق به حفظ روستاها و عوامل پایدار تولید و جلوگیری از مهاجرت بیرویه آنان به شهرها و حاشیهی شهرها بوده ایم؟ مگر نه اینکه حفر چاههای غیر مجاز در سطح فوق العاده گستردهی استان کرمان و پمپاژ بیرویه آبهای زیرزمینی از سفرهای آب زیرزمینی و به بنبست کشاندن تامین آب نسلهای آینده، بر عکس عملکرد نسلهای گذشته که به ما واگذار نموده.اند، حائز اهمیت بوده و نیاز به حراست و حفاظت و مبارزه داشته؟ مگر نه اینکه هزینه نمودن اعتبارات بیتالمال برای طرح های عمرانی تأمین آب و مهار خشکسالی کاری ارزشمند و مهم بوده است؟
مگر حفاظت و حراست از قنوات استان بعنوان اساسی ترین پارامتر تأمین کننده آب، نیاز به فعالیت و مبارزه با عوامل فساد نداشته؟ مهار آب های سطحی استان و تغذیه مصنوعی قنوات، چاهها، یا سفرههای آب زیر زمینی، توسعه طرحهای آبخیزداری و سدهای خاکی در جهت بهرهبرداری از جریانات سیلابی، همه و همه روحیهای در حد سنگرساز بیسنگر نیاز داشتند. تا بتوانیم امور را به نحوی پیش ببریم که نسلهای آینده برایمان خرده نگیرند.
شرکتهای مهندس مشاور غیربومی که در استان کرمان پایگاه پیدا کرده و به کار مطالعه و طراحی و ساختمان سدهای خاکی مشغول شده و میشوند، وقتیکه ماحصل کارشان در سد خاکی گروه راین با هزینه بیش از چهار و نیم میلیارد تومان در سالهای 91 و 92 در میآید یعنی بعد از آبگیری با شکست و تخلیه سریع آبهای ذخیره شده از مخزن، خانه و کاشانه همراه با زراعت و باغکاری روستائیان و راههای روستائی را تخریب مینماید. با تحمیل هزینههای ششصد و هفتصد میلیون تومانی پرده آببند، سرریز نیلوفری برای سدخاکی گیتری طراحی و اجرا نموده، سد خاکی را با هزینههای پنج میلیارد تومانی در سال های 90 و91 به پایان میرسانند که تا امروز بواسطه داشتن نقص فنی حتی برای یکدفعه هم آبگیری نشده است. بند انحرافی بتنی بر روی رودخانه اندوهجرد مطالعه و با هزینه های بیش از 6/1 میلیارد تومانی در دهه 80-90 به پایان میرسد.
بطوریکه نقش آن فقط انتقال آب پایه و یا دائمی حوزه آبریز است، برای انحراف سیلابهای فصلی بیش از ششصد کیلومتر مربع وسعت حوزه آبریز که سراسر منتهی الیه آن رشته کوههای جوشان، سعدآباد، گلباف قرار دارند، و هدایت سیلابها به سیستم پخش سیلابی که با نفوذ آب چاهها و قنوات و یا بطور کلی سفرههای آب زیرزمینی اندوهجرد را تغذیه نمایند، هیچگونه تمهیداتی درنظر گرفته نشده است.
در چهار فرسخ بند انحرافی ساخته میشود, که فقط سیلابها را به سیستم پخش سیلاب شهداد هدایت مینماید.
انتقال آب پایه معضلات خاص خود را دارد در دره حسینآباد راین بجای بهاء دادن به آبهای سطحی و ذخیرهسازی با ساختمان سد خاکی در فاصله دویست متری بند انحرافی با بیش از چهار میلیارد تومان هزینه ساخته میشود.
بند انحرافی جوشان و مجموعه طرحها و کارهای شرکت سهامی آب منطقهای کرمان عوامل بحرانساز بحران، کمبود آب و خشکسالی استان کرمان هستند.
نقش سنگر سازان بی سنگر از پروسه زمانی دو دهه گذشته چه بوده است؟ اگر با توانمندیها، ابتکارات و کارائی در جبهه و جنگ تطبیق دهیم، من بعد از خاتمه جنگ تاکنون کوچکترین مشکلی، در ارتباط با مسائل آبی استان نباید مشاهده می کردیم. به عبارت دیگر اگر آنها در هر همایش سالانه به غیر از طرح عملکرد زمان جنگ عملکرد سالانه خود را هم در استان مرور مینمودند و برای موانع راهکار پیدا میکردند، به جد میتوانم اظهار نظر کارشناسی نمایم که امروزه بحران آب در استان کرمان نداشتیم.
مرور و بررسی کارشناسی از تمامی طرحهای آب و خاک اجرا شده در استان کرمان نشان میدهد که مسئولین استان با ویژگیهایی که در شأن سنگرسازان بیسنگر باشد، به آینده طرحها و کارهای اجرائی فکر نکردهاند و دقیقاً همین پارامتر بوده که نقش تعیین کنندهای در بحران آب فعلی کرمان داشته است. در اینجا سوالات ذیل مطرح می گردد:
1- آیا ما توانسته ایم خدمات سنگر ساز بی سنگر را در مناطق جنگی جمع بندی و تحلیل و یا به صورت کتابی درآوریم که برای نسل های آینده مثمر ثمر و مفید باشد؟
2- آیا ما توانستهایم تجارب و ارزشهایی را که سبب موفقیتهای مستمر در مناطق جنگی بعنوان سنگرساز بی سنگر شدهایم جمع بندی و تحلیل نماییم؟
3- دستاندرکاران سنگرساز بیسنگر کرمانی پس از خاتمه جنگ دیدگاههای تجربه شده در مناطق جنگی را که در رویاروئی کار با دشمن بدست آوردند، آیا از آنها در استان کرمان، بعد از اتمام جنگ تا کنون بکار گرفته اند؟
4- به نظر سنگرسازان بیسنگر معظل حفر چاههای غیرمجاز و غارت تام و تمام آب سفرههای زیرزمینی مگر نیاز برخورد و مبارزه را نداشته است؟ چطور ممکن است که در استانی با داشتن نیروهای کارآزموده با عنوان سنگر سازان بی سنگر، دهها هزار چاه غیر مجاز حفاری و کار تأمین آب را برای همیشه به بن بست بکشانند؟
5- بهره برداری از آب سفره های زیرزمینی دشتهای شهر بابک، خاتون آباد، رفسنجان و همه نقاطی که با حفر چاه آب سفره.های زیرزمینی را به طرف کارخانجات و تأسیسات ذوب مس سوق دادهاند، مگر نمیطلبید که سنگر سازان بی سنگر ورود، قضاوت، برنامه ریزی و امور را حتی الامکان بر مبنای انصاف پیش میبردند؟ و برای غارتگران منابع آب زیر زمینی حد و حریمی قائل میشدند.
7- آبهای زیر سطحی شهر کرمان بحرانی است که از عمق چهل متری سطح زمین شهر کرمان تا رسیدن به سطح زمین یعنی دهها سال بیتفاوتی و بیتوجهی را همراه داشته، آیا سنگر سازان بی سنگر نمیتوانستند یار و یاوری باشند که چنین پدیده شومی تا این حد شکل نگیرد؟ که مسئولین تراز بالای آب منطقه ای کرمان از کوچ شهر حرف بزنند؟
8- رئیس هیأت امنای سنگر سازان بیسنگر استان کرمان در هفته نامه نذیر، سه شنبه 6/7/97 فرمودند: متأسفانه امروز بی توجهی به منافع ملی به زخمی کهنه و غیر قابل مداوا تبدیل شده و موجب مشکلات اجتماعی و فسادهای اقتصادی در کشور شده است زیرا نتوانستیم فرهنگ ایثار، از خودگذشتگی، عشق ، افتخار خدمت و عشق به کشور را زنده نگهداریم. وی افزود: رزمندگان با ایثار و شهادت پیام هایی به ما دادند و آنان در معنا سیر کردند و هرگز آلوده ظواهر دنیوی نشدند، اما ما در سالهای پس از جنگ نتوانستیم پیامآوران آنان باشیم. سردار کارنما تأکید کرد، تمامی دنیا پس از جنگها از تجربه و توانائیهای بالقوه رزمندگان، جهادگردان و ایثارگران خود بهرهمند میشدند و ما نتوانستیم از آن فضای روحانی و تجربه این افراد استفاده کنیم. در مقطعی نتوانستیم از فضای بالقوه رزمندگان و افراد متخصص دفاع مقدس در جهت منافع کشور بهره بریم بهتر نیست که موضوع شفاف تر تحلیل گردد؟
در جمع بندی نهائی ای کاش سنگر سازان بی سنگر، همانطور که در جبهه ها و جنگ خدمت کردند و حماسه آفریدند معضلات و مشکلات آب و کشاورزی استان کرمان را جمع بندی و همایش ها را منحصر به خدمات جبهه و جنگ خلاصه نمیکردند، ضمن اینکه از آنها هر ساله یادآوری میشد، شناخت، ارزیابی، مطالعه و راهکارهای اجرائی، مسائل استان و تلاش هایی که هر سال در جهت حل و فصل نمودن آنها انجام داده و می دهند به نمایش می گذاشتند. شکی نیست که در اینصورت پویایی نسل جوان بهتر شکل می گرفت، در جهت خود سازی ، فکر کردن، شناخت مسائل، پیدا کردن راه حل برای مشکلات همه کسانیکه در همایش سنگر سازان بی سنگر شرکت می نمودند قدم برمی داشتند.
نگارنده: حسن اشرفگنجوئی
انتهای پیام/*