کد خبر: ۹۷۲۷۷۱
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۲ 21 June 2021

تابناک رضوی: من یک آفتاب نشینم مثل همه مشهدی ها.مثل فراوان در فراوان آدمی که اگر به مشهد هم راه نیابند، دلِ خود را "مشهدِ عشق" می کنند حتی اگر فاصله هزار فرسنگ باشد. حتما می دانید که آفتاب نشین کیست. بر خلاف بعضی فرهنگ نامه ها، آفتاب نشین، تن پرور نیست. او زمینی برای کشت و کار ندارد. آفتاب نشینی او هم از سر انتظار است تا صاحب زمینی، اربابی بیاید و او را سر کار ببرد. حکایتِ من و ما و شما و ایشان هم همین است در مشهد. داشته ها را فرو گذاشته ایم و از هرجا افتان و خیزان خود را به مشهد رسانده ایم. از خود هیچ نداریم و هر چه هست از ارباب است. از حضرتِ سلطان است. من، چون شما آفتاب نشینِ کوی اویم که خورشید هم در همسایگی مان، کوچه باز می کند و ماه و ستاره ها هم خود را می رسانند. حتی دیده ام و شما هم دیده اید که چشمه ها هم این گوشه و کنار، در حسرت سقاخانه آقا، نبضِ شان می زند. کبوتر ها که حکایت شان نه گفتنی که دیدنی است؛ پرواز و پرواز و طواف. آهو ها هم از دور سلام می تراود از آن نگاه زیبای شان. آری، همه مان نشسته ایم تا ارباب، صدای مان کند. صدایش را دوست داریم. خیلی وقت ها هم خود را به نشنیدن می زنیم تا حظِ دوباره شنیدن روزی مان شود. می دانیم که "نشنیدنِ مان" را به تازیانه عقاب نمی کند. خودش هم بهتر از ما می داند که چقدر صدایش را دوست داریم. می داند که نشنیدن بهانه است برای باز شنیدن صدایش. اصلا برای همین اینجاییم. صدای نقاره حرمش که می وزد، احساس خنک نسیمی در ما جان می گیرد که یادآور خاطرات بهشتی است که در حافظه ناخودآگاه انسان ذخیره شده است. این جا مشهد است و ما آفتاب نشین هایی هستیم که زیارتنامه خوانی در این حریم را دوست داریم. صدای مان مثل اعمال مان است. زیبا نیست. مثل دستان مان است که تهی است. خیلی وقت ها هم " فالش" می خوانیم. هارمونی خواندن دیگران را هم برهم می زنیم اما می دانیم که ارباب همین را هم از ما می پذیرد. ما آفتاب نشینِ کرامت بزرگواری هستیم که نمی گوید چه آورده اید، می پرسد چه می خواهید و ما را نه به کوچکی دست و کوتاهی همت که به کرامت خویش پاداش می دهد...

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار