به گزارش تابناک همدان، در پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله مظاهری درباره رذیله اخلاقی ساده لوحی امده است:
سادهلوحی، ملکهای است که بر اساس آن، آدمی از ظواهر امور بهسختی تأثیر پذیرفته، در تشخیص صحیح از خطا و انتخاب صحیح باز میماند. بهویژه آنکه مورد مشتبهی در میان باشد و تشخیص درست و خطای آن جز با هوشیاری ممکن نگردد.
در واقع، سادهلوح کسی است که به راحتی فریب خورده، از تشخیص مسیر درست در امور شخصی و اجتماعی عاجز بماند.
عوامل فریب انسان فراوانند؛ در ادامه به برخی از مهمترین عوامل اشاره میگردد:
ظواهر دنیا نظیر قدرت، سلطنت، زیبائی؛ شیاطین، اعم از شیاطین جنّی و شیاطین انسی، یعنی افراد دوستنما یا دوستان گمراه و ناباب؛ آمال و آرزوها و امید به کسب نتیجه بدون تلاش و همچنین نیرو و قوّت جوانی که در راه گناه بهکار گرفته میشود؛ از این گذشته، گاهی انسان فریفتۀ رحمت و مغفرت بیکران الهی شده، گمان میکند که چون رحمت خدا بیمنتهاست، میتواند بدون واهمه مرتکب گناه شود؛ گاهی نیز علم آدمی یا تقوای او یا مداومت بر عبادات، وی را میفریبد و او را دچار کبر و غرور میکند و به سقوط میکشاند.
قرآنکریم در آیاتی، انسان را از عوامل مختلف فریب، بر حذر داشته است. از جمله میفرماید:
>فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ[1]<
از آنچه گذشت، این نتیجه حاصل میشود که همۀ افراد بشر، به استثنای معصومین(، در معرض ابتلا به این صفت رذیله هستند، امّا میزان ابتلای افراد گونان، متفاوت است. توضیح آنکه، این رذیله نیز مانند سایر رذائل، مراتبی دارد که از شدیدترین مرتبه، به مرتبۀ ضعیف آن میرسد. اشخاص مختلف با توجه به میزان تعقّل و تفکّر و نیز بهرهای که از کیاست، تیزفهمی و تیزهوشی دارند، به یکی از مراتب ساده لوحی دچار میگردند.
نکتۀ مهم و اساسی در این مبحث، این است که، زیرکی، تیزفهمی و سادهلوح نبودن، اکتسابی است و تصوّر ذاتی بودن آن تصوری باطل و غلط است. به عبارت دقیقتر، تمامی فضائل اخلاقی به صورت ذاتی در عمق جان انسان وجود دارد، امّا به فعلیّت رسانیدن آن فضائل، اکتسابی است و به تلاش و کوشش خود انسان در این زمینه بستگی دارد.
پس، کسی نباید گمان کند که خودش ذاتاً ساده لوح و دیگران ذاتاً زرنگند؛ بلکه همۀ افراد باید در جهت رفع رذیلۀ ساده لوحی بکوشند.
یکی از راهکارهای مهم رهایی از این ملکۀ ناپسند، تمرینِ زیرکی و تیزهوشی است. در این راستا باید از عقل، فکر و مشورت با افراد دانا و صالح، کمال استفاده بشود. اگر کسی در تصمیم گیریها، عواطف و احساسات خود را کنترل کند و به جای تأثیرپذیری آسان از افراد ناصالح، قدری فکر کند، عقل خود را به کار اندازد و با تحقیق و مشورت، تصمیم قاطع بگیرد، بهتدریج صفت ساده لوحی در او کمرنگ شده، رو به سوی مرتبۀ ضعیف آن مینهد تا ریشه کن گردد.
در این مجاهدت، باید با برقراری ارتباط عاطفی با خداوند و با مداومت بر نماز و همچنین با توسّل، از لطف باری تعالی نیز استمداد گردد؛ چراکه تنها خداوند است که در بنبستها، دست انسان را میگیرد و راه صحیح را به وی نشان میدهد:وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنینَ<
[1]. لقمان، 33: «زنهار تا این زندگی دنیا شما را نفریبد، و زنهار تا شیطان شما را مغرور نسازد.»
[2]. الروم، 47: «و یاریکردن مؤمنان بر ما فرض است.»