مرور روزنامه‌های شنبه ۲۷ خردادماه
حمله رئیس دانشگاه تهران به تیم ملی، روایتی از یک دردسر بزرگ و عجیب برای گردشگر ایرانی، نسخه‌های عبور از چالش، فیصل بن فرحان مهمان ویژه تهران، چرا بورس سرخ پوش شد؟ اعتبارات مفقوده حوزه مسکن، ۴ میلیارد دلار مبادلات نفتی ایران و ونزوئلا، سیل مهیب در اردبیل و حجاب در ترازوی منطق و عقلانیت، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۱۰۵۷۹
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۹ 17 June 2023

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز شنبه ۲۷ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که گمانه‌زنی‌ها از «توافق سریع»، روی خوش بازار به سیاست تنش زدایی و هشدار کیسینجر نسبت به احتمال درگیری میان آمریکا و چین در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

 

استعفا فروشی برای ورود به فهرست مجلس!

روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: غلامعلی حدادعادل، رئیس شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی، چهارشنبه‌شب در جلسه شورای مرکزی این شورا گفت که کسانی از قول او به برخی شخصیت‌های سیاسی پیام داده‌اند برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس استعفا کنند و قول حمایت شورای ائتلاف را داده‌اند. حدادعادل بیان چنین حرف‌هایی از قول خودش یا شورا را دروغ خواند.

او با رد توصیه از سوی خودش یا شورا برای استعفا یا حمایت، چنین کاری را «ناپسند و غیراخلاقی» دانست و ابراز امیدواری کرد، این افراد، رفتار خود را اصلاح کنند. حدادعادل و شورای ائتلاف، نام این افراد را بیان نکرده‌اند، اما برخی شنیده‌ها حاکی است چنین امری در مورد معاونان برخی وزرا انجام شده است.

نکته قابل تأمل این است که نمایندگی مردم در مجلس نیاز به شرایطی از جهت اخلاقی دارد که طبعاً با فریبکاری و دروغگویی منطبق نمی‌شود. کسی که از بدو قدم گذاشتن در مسیر انتخابات، یعنی در مرحله استعفا کردن از پست خود، بخواهد مسیر دروغ را طی کند، نمی‌تواند فرد صالحی برای نشستن بر کرسی مجلس باشد. از سویی وقتی اولین قدم برای کاندیداتوری با دروغ و خدعه همراه باشد، بیراه نیست که نسبت به نحوه طی کردن باقی مراحل تا مجلس توسط چنین فردی، نگرانی به وجود بیاید. چنین افرادی فضای انتخابات را از یک بستر نشاط سیاسی و رقابت انتخاباتی خارج می‌کنند و بعضاً باعث آلودگی دیگری هم می‌شوند. محافظه‌کاری‌های همیشگی که اصولگرایان همواره در چنین مواردی رعایت می‌کنند، باعث شده است اسامی این افراد علنی نشود، البته روشن هم نیست منظور حدادعادل ارتباط میان این شخصیت‌های سیاسی با دروغ‌پردازان است یا اصلاً خود شخصیت‌ها دروغ‌پردازی کرده‌اند، چون فرد ثالث که در این موضوع ذی‌نفع نخواهد بود، مگر آنکه باب جدیدی را در انتخابات با موضوع دلالی و کارچاق‌کنی انتخاباتی و سیاسی باز کنیم!

در هر حال شورای ائتلاف می‌تواند و بلکه باید اسامی این افراد را در صورتی که استعفا کرده‌اند و قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس را دارند، در اختیار نهاد ناظر بر انتخابات یعنی شورای نگهبان قرار دهد تا در جریان بررسی صلاحیت آن‌ها مبنا و ملاک رأی قرار گیرد. پیش از این، شورای نگهبان بار‌ها اعلام کرده تخلفات انتخاباتی در جریان برگزاری انتخابات از چشم ناظران دور نمانده است و آن‌ها را در بررسی صلاحیت‌ها لحاظ خواهد کرد.

حدادعادل توضیح داده است: «این موضوع را به این خاطر قویاً تکذیب می‌کنم که این افراد قصد داشتند با پخش این حرف‌ها برای ما به نوعی تعهد ایجاد کنند، در صورتی که الان ما هنوز وارد فرایند رسیدن به نامزد نهایی نشده‌ایم و هیچ تضمینی نیست که اگر کسی با این استدلال استعفا کند، بتواند در پروسه تعیین نفرات نهایی موفق شود و در لیست قرار گیرد.»

برخی هم البته ممکن است در حال سوءاستفاده از انتخابات برای گران‌فروشی خود به مدیران باشند، یعنی نه قصد استعفا دارند و نه تصمیمی برای کاندیداتوری، صرفاً می‌خواهند ارج و قرب خود را بالا ببرند که ببینید فلان جریان سیاسی هم دنبال ماست که کاندیدا شویم و در لیست آن‌ها حضور داشته باشیم. در واقع دنبال این هستند که قیمت خود را بالا ببرند!

با این حساب می‌توان گفت تکذیب حدادعادل کاری هوشمندانه بوده تا همگان بدانند که شورای ائتلاف توصیه‌ای برای استعفا به کسی نداشته و هر کس ادعایی در این زمینه داشته، دروغ گفته است.

در جریان قرار دادن نهاد‌های ناظر و نیز کمک گرفتن از ابزار «قضاوت افکار عمومی» می‌تواند باعث کوتاه کردن دست این افراد از چنین سوءاستفاده‌هایی شود

 

از تهدید تحریم تا تحدید نظم جدید

مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان از تهدید تحریم تا تحدید نظم جدید نوشت: ۳. تحریم با تجربیاتی که خصوصا ایران اسلامی به دنیا ارائه کرد، نسخه‌ای شکست‌خورده، ناکارآمد و هزینه‌بر شده است. فلسفه تحریم، شکستن و خرد شدن مجموعه تحریمی است؛ حالا چنانچه باعث استقلال، تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف شود، ۱۸۰ درجه خلاف فلسفه و قصد، واقع شده است. تجربه روسیه هم این انگاره را تقویت کرد و کم‌کم این صدا از کشور‌های کمتر توسعه‌یافته، ولی مستقل و آزاده نیز رساتر شنیده می‌شود. درست است که کشور ما سال‌های متمادی درگیر تحریم بوده و اجمالا کار را پیش برده است، اما روسیه در تحریم اخیر نشان داد، در ایامی که ظاهرا با دنیا صلح و سازش داشت و مشغول جنگ سرد بود، فقط با مانور نظامی شاخ و شانه نمی‌کشید؛ تجربه‌های تحریمی را مطالعه و برای امروز خودش بومی و به‌روز می‌کرد. از تهدید تحریم، فرصت ساخت و به تقویت تولید داخل، کاهش وابستگی به نفت و گاز، مهار تورم و کاهش بیکاری دست یافت. نکته جالب‌توجه، سازگاری سریع روسیه با شرایط جدید تحریمی بود. تثبیت و حتی بهبود عدد و رقم‌های تورم و بیکاری از یک‌سو و توجه به عدم انزوای روسیه در اقتصاد دنیا که مکرر در صحبت پوتین ذکر می‌شود حاکی از آسیب‌شناسی مناسب از زیست تحریمی است.

 

توافق، تفاهم یا آتش‌بس سیاسی؟

محمدعلی وکیلی  طی یادداشتی در شماره امروز  ابتکار با عنوان توافق، تفاهم یا آتش‌بس سیاسی؟ نوشت: به‌رغم تکذیب‌های اعلانی اما خوشبختانه نشانه‌ها حکایت از حرکت ایران و آمریکا به سوی تفاهم بر مسائل هسته‌ای و فراهسته‌ای می‌کند. پیش از این نوشتم که مجموعه تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه در حال شکل دادن پلتفرم جدیدی برای ایران است. مطابق این پلتفرم مجبور به انتخاب رویکرد تعامل به جای تقابل می‌باشیم. همواره عامل مهم رویکرد تقابلی ایران مواضع خصمانه آمریکا بود. اگر رابطه ایران با آمریکا اصلاح گردد تحول بزرگی در رابطه ایران با دیگر کشورها رخ خواهد داد. از طرفی تحولات حوزه فناوری ازجمله وحشت ناشی از سایه هوش مصنوعی برحیات بشر بی‌تاثیر در اتخاذ رویکردهای جدید نیست.

مشخص نیست با اوج‌گیری فناوری‌های جدید معادلات جدید سیاست به چه سمتی برود. اواخر حیات مرحوم آیت الله هاشمی خدمتشان رسیدم. ضمن اینکه شاهد گلایه‌های او از آقای روحانی بودم فرمودند در انتهای عمر امام چند موضوع محوری ازجمله مسئله جنگ و اصلاح قانون اساسی را حل کردم و اگر عجل مهلت میداد موضوع رابطه ایران و آمریکا را هم در آن زمان حل می کردم. او معتقد بود یکی از انگیزه هایی که باعث ورودش به انتخابات ۸۴ و ۹۲ شد این بود که شاید بتواند مساله معوق ایران و آمریکا را حل نماید. معتقدم تشخیص ایشان درست بود. مساله آمریکا استخوان لای زخم جمهوری اسلامی است. حل نشدن این مساله، سلسله ای از چالش های بزرگ را آفریده است. ما باید یکجایی تکلیف این موضوع را روشن می‌کردیم. برجام آغاز راه حلی بود که می‌توانست در انتها این مسئله را حل نماید. اما شد آنچه شد. اکنون که زمام صحنه سیاست ایران دردست آرمانگرایان دیروز می‌باشد امکان رسیدن به راه حل بیشتر است.

هفته گذشته برخی رسانه های غربی و عبری خبر از توافق هسته‌ای قریب الوقوع فیمابین ایران و آمریکا دادند. خبری که با توافقات ایران و آژانس و تحرکات میانجی‌ها تقویت شده است. سکوت تقریبی ایران و آمریکا نیز از تایید تلویحی این توافق خبر می‌دهد. البته در این یکی دو روز طی اظهارات رسمی این مذاکرات تایید هم شد. اما سوال این است که ماهیت توافق احتمالی چیست؟ برجام دارای پاره ای محدودیت‌های زمانی بود. مواعید برخی تحریم‌ها و برخی محدودیت فعالیت هسته‌ای در حال پایان می باشد. از طرف دیگر فعالیت هسته‌ای ایران افزایش یافته و با توجه به نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا احتمال رفتن به سمت مدلی از توافق که وضعیت بدتر نشود وجود دارد.

توافق هسته ای با ایران یکی از وعده های بایدن بود و باید برای وضعی که دارد بدتر و بی چشم اندازتر می‌شود برنامه‌ای داشته باشد. توافق موقت می‌تواند تا حدی وضعیت را تغییر دهد. بنابراین طبیعتاً به چنین سناریویی تمایل دارد. توافق در این سناریو البته نامش برجام نیست؛ چیزی شبیه و در سطح پایین تری از برجام است. در این مدل دو طرف به دنبال فریز کردن بخشی از اقدامات هستند. احتمالاً ایران غنی سازی بالاتر از شصت درصد را متوقف می کند و آمریکا نیز بخشی از تحریم ها را فریز می کند. به عبارتی در راهبرد توافق پیش رو، از رویکرد تقابلی و تنش‌ها که رو به گرم شدن می نهاد کاسته می شود و طرفین به یک جنگ سرد قناعت می کنند.

این توافق به کمتر در برابر کمتر معروف است و در آن سطح تنش‌ها مدیریت می‌شود و نمی‌گذارد وضع از این بدتر شود و طرفین از هم دورتر شوند؛ به عبارتی وضعیت در لحظه اکنون فریز می شود. این توافق قطعاً مزیت‌ها و محاسن برجام را ندارد اما حرکت مثبتی است و می تواند دستاوردهای خوبی داشته باشد. این توافق می تواند از خطرات محتمل کنونی از جمله فعال شدن مکانیزم ماشه توسط اروپایی ها و همچنین رفتن ایران به سمت غنی سازی نود درصد جلوگیری کند. در چنین فرضی انتظار گشایشی بیش از آزادسازی پول‌های بلوکه شده را نباید داشت ولی سایه جنگ و تحریم بیشتر را از سر اقتصاد کم می‌کند و مقداری مجال تنفس به اقتصاد می دهد.

 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار