کد خبر: ۱۳۱۳۲۶
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۳ 18 November 2015

امروزه همه از شهرنشینی به مثابه پدیده ای ناخوشایند یاد می کنند، اما تحلیلی دقیق از ویژگی ها و ساختار زندگی شهری، روشن خواهد کرد که شهرنشینی به خودی خود ناخوشایند و نامطلوب نیست، بلکه آنچه بسیاری از شهرهای امروزی را ناخوشایند کرده، عدم توجه به ماهیت حقیقی شهر و شهرنشینی است.

با بررسی سیر تاریخی شهرها، به نمونه های بسیار ارزشمندی از شهر و محیطهای شهری موفق برمی خوریم که همواره تجربه حضور در آنها برای انسان لذت بخش بوده است.

برای ما ایرانیان بخصوص "اردبیلی ها" که سالهاست ریزه خواری اندیشه های شهرسازی و مدیریت شهری غلطی را تجربه می کنیم و به زعم اینجانب می توان گفت "دهه های سیاه سیاست های غلط مدیریت شهری" را آزمایش می کنیم و اندیشه هایی که به بهانه های ایجاد درآمد جهت رفاه بیشتر شهروندان شهرمان، شهر را به عنوان یک کل به تاراج می گذارند و مصداق بارز این شعر شیخ اجل سعدی اند که:

"خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد"

دل نگرانی های اینجانب به عنوان یک شهروند و شهرسامان، آیینه تمام قدی می ماند که به آینده موهومی که صاحبان شهرم دیگر نه مردم یا به عبارتی شهروندان بلکه سرمایه گذاران، مدیران شهری و در دیدی کلان تر صنعت و اقتصاد به جای مردم باشند.

راستی به کجا می رویم؟

تجارب دیگر ملتها و شهرها را تا چه حد واکاویده و به کار برده ایم؟

تفاوت فاحش مان با تبریز، تهران، شیراز، مشهد و اصفهان چرا اینقدر زیاد است؟

از منسوخ شدن طرحهای جامع شهری در دیگر نقاط جهان دیریست که می گذرد، اما همچنان در شهرمان "اردبیل"، بیشترین بودجه های طراحی شهری را طرحهای جامع تهیه شده نسنجیده می بلعد.

"شهر ساخته دستان بسیار "، انگاره ذهنی کدامیک از مدیران و طراحان شهری ماست که خود را اینگونه آمر شهر و شهروندان می دانند؟!.

حضور فراموش شده مردم در لابه لای طرحهای تفصیلی و جامع شهرشان کی رنگ خواهد داشت؟

مگر نه اینست که طراحی شهری مجالی برای اندیشه است و آن هم از نوع انسانیش؟

پس روح انسانی کی حاکم بر پروژه های شهری خواهد شد؟!

راستی " سهراب سپهری " اگر زنده بود دلش به حال این شهر نمی سوخت و نمی گفت:

"فکر را،خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت"

آنچه امروز کاملا مشهود است، اینکه اگر برنامه ریزی هم به صورت قانونمدارانه و با قید و بندها و در زمینه ای ظاهرا دموکراتیک به کار گرفته شود، قادر به خلق محیطهای انسانی نخواهد بود.

علت این این امر کجاست؟

راه بهبود اوضاع چیست؟

آیا ما در " شهر اردبیل " به آنجایی رسیده ایم که در آنجا دیگر آنجایی وجود ندارد؟

آیا مدیریت شهری اردبیل به عنوان متولی اصلی این نابسامانی به این مهم واقف شده است که بهبود کیفیت زندگی شهری در اردبیل با محیطها و فضاهای شهری و عمومی هم راستا نیست؟

واقعیت امر اینست که بیشتر فضاهای شهری شهرمان وضعیت نابسامانی داشته و نه تنها فضاهای شهروندگرا ایجاد نکرده ایم بلکه در دهه های اخیر علیرغم تلاشهای زیاد حتی وضعیت را وخیم تر ساخته ایم.

راستی مقصر اصلی کیست؟

مردم ؟ مدیریت شهری ؟ نظام برنامه ریزی غلط ؟ یا همه ؟!

اینگونه است که مدیریت شهری کنونی و شهردار اردبیل که خود از برنامه ریزان شهری است واقف شده است که اردبیلی را باید ساخت که محیط شهری برای انسانها باشد نه برای اتومبیلها و کامیونها و پروژه های بزرگ!!

وی بدرستی میداند که به قول "والت دیزنی": میتوان شگفت انگیزترین مکان دنیا را تصور، خلق، طراحی و اجرا کرد ولی این تصور به ابزار انسانی کارآمد در بدنه اجرایی و تیمی اش و مشارکت مردمی نیاز دارد و اینگونه است که شعار تبدیل شهرنشین به شهروند را مطرح و تئوریزه کرده است.

اما آیا فقط طرح شعار کافیست ؟

مجریان و برنامه ریزان و بازیگران اصلی این شعار چه در سطح مشاور و چه در سطح مدیران اجرایی و میانی آن نیز می بایست پتانسیل اجرای شعار تبدیل شهرنشینی به شهروندی را داشته باشند.

آیا تنها امر به ابلاغ نمودن شعار به مدیران و زیرمجموعه ها که عده ای از آنها در تئوری تفهیمی شعار هم وامانده و غیر متخصص اند، دردی از شهر را درمان می کند؟

"شهردار اردبیل" به درستی تشخیص داده است که شهر اردبیل متعلق به همه مردم است و صاحبان شهر آحاد مردمند و شهروندان آن و دارالارشاد تنها به دولتها و شوراهای محلی و سازندگان و سرمایه گذاران و پیمانکاران جدول و آسفالت و ...تعلق ندارد.

حال ، اینجانب - نگارنده - به عنوان یک شهروند، موافق نگرانی و اضطراب معماران و شهرسازان و فرهیختگان نیستم و معتقدم هرکس می تواند از کارهایمان انتقاد کند، آنچه که اهمیت دارد اینست که مدیری پیدا شده که روح جدیدی از شهروندگرایی را در کالبد شهرمان دمیده و لزوم فرصت طلبی و مشارکت عموم مردم و نخبگان شهر را در ارج نهادن و همکاری و همیاری تحقق این مهم یعنی " تبدیل شهرنشین به شهروند" و ساختن شهری آرمانی و ایده آل را می طلبد.

مهندس مرتضی بخشی

کارشناس ارشد شهرسازی

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار