حرکت و جریان دموکراسی خواهی، جزو ویژگی های جوامع مترقی می باشد. کشور ما جزو ممالکیست که در این راستا در مقایسه با کشورهای منطقه بسیار پیشرو بوده و این جنبش و جریان اجتماعی در آن به حدود دویست سال اخیر باز می گردد.
زمانی که سلسله ی شاهنشاهی و مؤروثی قاجاریه حاکم بود و استبداد حاکم، استقلال و آزادی میهن مان را به تاراج برده بود.
نتیجه ی خیزش اراده ی ملت، انقلاب مشروطه ای شد که استقلال طلبی و دموکراسی خواهی جزو عصاره ی وجودی آن بود و در نهایت با سلحشوری ها و از خودگذشتگی های شهدای مشروطه، باباخان ها، ستارخان ها و باقرخان ها منجر به تشکیل مجلس ملی گشت.
متأسفانه انقلاب مشروطه پس از پیروزی، با نفوذ شرق و غرب و سایه افکنی حاکمیت استبدادی وقت از غایت اصولی خود منحرف شد و از آن، جز مجلسی فرمایشی و بله قربان گو باقی نماند. هرچند در همان زمان هم کسانی چون آیت الله مدرس بودند که به صدای رسای ملت در مجلس بدل شدند و به رسالت خود عمل نمودند و برگی زرین از نام خود را بر سیطره ی تاریخ مجلس ملت ایران حک کردند.
انقلاب اسلامی تبلور خاکستر خاموش مطالبات سرکوب شده ی مردمی در حاکمیت های شاهنشاهی بود که به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. مطالباتی که تار و پود آن به آزادی خواهی و استقلال طلبی گره خورده بود و منجر به تشکیل سیستم حکومتی جمهوری اسلامی، در ایران شد.
انقلاب اسلامی را می توان ثمر بخشی حرکت های مردمی استقلال طلبانه و شروع فصل جدید دموکراسی خواهی تحت قالب جریان های اصلاحگرایانه و بهبود خواهانه تعریف نمود.
بلاشک 2 خرداد 76 نقطه ی عطف نظام اسلامی در راستای توسعه ی همه جانبه کشور است که در شعارهای توسعه سیاسی و اعتلای جامعه مدنی و در عمل با عملکرد مطلوب توسعه گرایانه ی اقتصادی متبلور است. شرایطی که در دولت قبل رو به انفعال و عقبگرد گذاشت و شرایط نامناسبی را طی سوء مدیریت ها و رفتارهای سلیقه ای، چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ آزادی های مدنی، بر کشور تحمیل نمود.
انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با تیز بینی دلسوزان نظام و در نهایت با حرکت آگاهانه مردم و تدبیر داهیانه ی مقام معظم رهبری، بدل به بازگشت قطار انقلاب به ریل اصلی آن شد تا مهر پایانی بر ماجراجویی ها و بی تدبیری ها باشد.
البته دولت دکتر روحانی، کشور را در شرایط بسیار نامناسب و دشواری تحویل گرفت و آن هم در وضعیتی که مجلس کنونی عموما، نه همسو با آن بود و نه آنچنان دلسوز بر عملکرد دولت و سامان یافتن مشکلات کشور؛ اینکه نمایندگان ما به جای انجام وظایف ذاتی خود به دنبال انتصابات دولت باشند، نه صحیح است و نه در شأن مجلس؛ گاها یک انتصاب در حد شهرستان ها و بخشداری ها اسباب فشار به دولت می شد که با طرح سئوال و استیضاح وزیر نمود پیدا می کرد که نتیجه ای جز حرکت کند دولت در پی نداشت.
در قضیه به فرجام رسیدن برجام، برخی تنگ نظرانه در راستای رد آن تلاش کردند تا مبادا این اتفاق به عنوان پیروزی برای دولت مطرح گردد؛ در حالی که مردم با جشن سراسری خودجوش خود در روز توافق، اعتمادشان به مذاکره کنندگان را نشان داده بودند.
انتخابات مجلس پیش رو، برای آینده ی کشور بسیار سرنوشت ساز و پر اهمیت است. مجلسی که بتواند تسریع کننده ی مطالبات مردمی و صدای رسای ملت باشد. مجلسی که به حرکت گام به گام در راستای اصلاحات کمک کند و به نوعی تکمیل کننده ی رأی ملت در 24 خرداد 92 باشد. البته نقش نخبگان جامعه در این برهه بسیار حساس و مهم است، تا بتوانند با روشنگری مانع نفوذ پوپولیسم در بین اقشار جامعه گردند و مجلس بعدی به خانه ی واقعی و صدای رسای ملت بدل شود.
مهندس ولی آذروش
نماینده ادوار ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی