هنرنمایی مجلس در یک طرح؛
سی و هفت سال پیش در جایی از قانون اساسی عبارت «جرم سیاسی» ذکر شد. اما سالها گذشت تا اینکه این هفته نمایندگان مجلس، کلیات طرح «جرم سیاسی» را با تغییراتی به تصویب رساندند. با این حال گویا هنوز جا برای بازبینی باز است و بهتر است که چنین شود.
کد خبر: ۱۷۰۵۶۸
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹ 27 January 2016
مصاحبه اختصاصی سایت خبری و تحلیلی تابناک آذربایجان غربی با سرپرست مرکز علمی-کاربردی دانشگاه صنعتی ارومیه



ماده 168 قانون اساسی که شامل عبارت جرم سیاسی بود بالاخره مورد لطف مجلس شورای اسلامی قرار گرفت تا شاهد تصویب کلیات طرح «جرم سیاسی» باشد. طرحی که اگرچه در مسیر تصویب شاهد برخی تغییرات بود، اما هنوز هم نکات مبهمی در آن باقی مانده است. 

به گزارش «تابناک» مجلس طی هفته گذشته مشغول بررسی طرح جرم سیاسی بود. کلیات این طرح که در آخرین روز تابستان سال 92 با امضای 19 نماینده به مجلس ارائه شده بود طی روزهای اخیر تصویب شد. در مسیر این اصلاحات می توان دو اقدام برجسته را شناسایی کرد. 

اصلاحاتی که شد

نخستین اصلاح انجام شده، تغییر نگاه به انگیزه جرم بود. در تعریف اولیه که در ماده نخست طرح اولیه در سال 92 مطرح شده بود که: «هرگاه رفتاری با انگیزه نقد عملکرد حاکمیت یا کسب یا حفظ قدرت» واقع می شد، در صورت انطباق با انگیزه مصرحه در متن ماده مذکور شامل جرم سیاسی بود. در شرایطی که اصولاً رفتار حزبی باید برای کسب قدرت به انجام برسد، اعم از رفتار حزبی مانند آموزش و تربیت نخبگان و تشکیل جلسات تا نقد منصفانه عملکرد حاکمان زمان مذکور، همگی یک جرم سیاسی محسوب می شد. در چنین فضایی دیگر هر عمل سیاسی‌ای مجرمانه است!

اما پس از تغییرات انجام شده در مصوبه مجلس می بینیم که ماده یک بدین شرح است: «هر یک از جرایم مصرح در ماده 2 این قانون چنانچه با انگیزه اصلاح امور کشور علیه مدیریت و نهادهای سیاسی یا سیاستهای داخلی یا خارجی کشور ارتکاب یابد، بدون آنکه مرتکب قصد ضربه زدن به اصل نظام را داشته باشد «جرم سیاسی» محسوب می‌شود.» لذا نخستین تغییر مشهود، همانا حذف کلمۀ «نقد» به سود فعالان سیاسی بوده است. به بیان دیگر، باید از نمایندگان طراح پرسید که در زمان نگارش متن اولیه دقیقا در پی چه هدفی بودند که با تعابیر عام و قابل تفسیر خودف هرگونه رفتار مدنی و مشارکت سیاسی در جامعه را به بخشی از گفتمان جرم سیاسی وصل می کردند؟ 

دومین اصلاحی که در بررسی های کمیسیون تخصصی و صحن علنی مطرح و اعمال شده نیز به موضوع عام و خاص بودن این دسته بندی از جرم بود. نمایندگان طراح در سال 92 به مسئله حوزه های موجود جرم بی توجه بوده و به وضوح معلوم بود که بیش از مصادیق جرم سیاسی به انگیزه ی جرم توجه دارند. برای همین است که هر اقدامی را «مشروط به تطابق انگیزه» با متن قانون به مثابه یک جرم می پندارند. اما در پی اعلام نظرات انتقادی دیگر نمایندگان به خوبی می توان دید که «انگیزه»، علیرغم اهمیت محوری، نتوانسته مسئله «شکل جرم» را از کانون توجه خارج کند. پس می توان استنتاج کرد که نگاه انضمامی به رویکرد انفکاکی گرایش یافته و امر تعمیم جرم سیاسی بسیار محدود شده است. 

ابهاماتی که باقی ماند 

اگرچه نمایندگان مجلس در صحن علنی توانستند بخشی از نواقص طرح پیشنهادی همکارانشان را ترمیم کنند، اما هنوز می توان به مواردی اشاره کرد که حتی پس از تصویب نیز می تواند محور بحث های متعددی باشد. نخستین نکته تغییر نیافتن دایره جرم در ادبیات قضایی ایران است. این قانون جدید در عمل تنها بخشی از جرایمی را که پیش از این نیز وجود داشتند با برچسب «جرم سیاسی» از دیگر موارد تفکیک کرده است. این تفکیک نیز تنها به استناد تفسیر نهاد قضایی از انگیزه ارتکاب به جرم قابل اعمال است و شاخص دیگری ذکر نشده است. این در حالی است که اطلاع از نیت، یکی از دشوارترین و لغزنده‌ترین کارها است؛ چرا که نیت امری درونی و پنهان است و گاه حتی بر خود فرد هم پوشیده است.

دومین ابهام در این است که با توجه به شرایطی که در نحوه مجازات مجرمان سیاسی تعیین شده است، این مجرمان به نوعی با مزیت روبرو هستند. با توجه به این که تمامی مصادیق جرم سیاسی باید به ذات خود جرم باشند و با عنایت به این حقیقت که مجازات آنها از پیش در قانون تعیین شده است، در عمل طبق ماده اول و دوم طرح مصوب در مجلس، یک مجرم سیاسی که با انگیزه مربوطه دست به «نشر اکاذیب» زده است با فردی که بدون انگیزه سیاسی این اقدام را انجام داده است در یک جایگاه قرار می گیرد. 

اما بر اساس این گزارش یک مجرم سیاسی از مزایایی نیز برخوردار است. مجزا بودن محل نگهداری، عدم الزام به پوشش زندان و حتی دسترسی به نشریات و کتب تنها بخش کوچکی از امتیازات این مجرمان است. اما نکته جالب توجه، «ممنوعیت اجرای مقررات ناظر به تکرار جرم» است. یعنی اگر یک مجرم سیاسی در تکرار یک جرم اصرار ورزیده و آن را تکرار کند، عملا یک بار محاکمه خواهد شد. در نتیجه فردی که به توهین و افترا یا نشر اکاذیب اقدام کرده ترجیح می دهد تا با اثبات انگیزه سیاسی خود، عملا در مجازاتش با تخفیف روبرو شود. نتیجه این رویکرد چیزی جز تشویق به انجام جرم سیاسی نیست. در حالی که طبق قاعده، یکی از اهداف قانون‌گذار، جلوگیری از انجام جرم است و نه تشویق به انجام آن.

نهایتا شاید بتوان گفت که حتی اگر از مسئله عدم تغییر مجموعه جرایم و تفکیک بخشی از آنها به استناد انگیزه ای خاص بگذریم نباید فراموش کرد که هنوز می توان یک اضطراب و دغدغه را در نگاه نمایندگان به این طرح مشاهده کرد. نمایندگان ملت در بهارستان در تدوین این متن از آغاز تا تصویب، همواره بیش از آن که به مسئله ماهیت جرم سیاسی و ویژگی های آن توجه کنند، بیشتر در پی این بودند که مرز میان «جرم سیاسی» و «جرم امنیتی» مشخص کنند. با این حال هنوز برخی سوالات بی پاسخ خواهد مانده است؛ مانند، انگیزه نمایندگان از این تفکیک میان جرم سیاسی و جرم امنیتی چه بوده است؟ آیا قابل تفسیر بودن انگیزه سیاسی می تواند از سوی یکی از جریانات سیاسی به عنوان ابزاری برای مجرمانه نشان دادن فعالیت احزاب و رسانه های رقیب به کار رود؟ آیا مفاهیمی مانند «نهاد سیاسی» که هدف ارتکاب جرم سیاسی است با تعاریف قضایی دقیقی همراه است؟ و در نهایت مسئله طرح دعوا در چنین شرایطی از چه قوانینی تبعیت خواهد کرد و مسئول اقامه دعوا، تعیین دادگاه اصلح و حتی مسئله حضور هیئت منصفه در جلسات رسیدگی به پرونده چگونه تشریح خواهد شد؟ این‌ها از جمله اموری است که شایسته اهتمام و توجه نمایندگان است؛ اهتمامی که به رفع نقایص این قانون کمک می‌کند.




مصاحبه اختصاصی سایت خبری و تحلیلی تابناک آذربایجان غربی با سرپرست مرکز علمی-کاربردی دانشگاه صنعتی ارومیه
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار