این روزهای هوای مازندران گرفته است و از کوچه پس کوچه های این دیار عجیب بوی کربلا می آید. چهره آسمان درهم کشیده و آرام آرام اشک هایش را نثار خرابه های شام می کند .
کد خبر: ۲۲۸۲۷۱
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۰ 11 May 2016
تابناک مازندران/ زمانی که اردیبهشت مازندران پرشده  بود از عطر بهارنارنج و هوای دیار علویان با قدم گلبرگ های سفید نوید شکوفایی می داد ، مردانی از تبار علویان  بار سفر بستند چرا که پرستوهای سبکبار با صدای کوچ و زنگ قافله سالار آن عهد ازلی را بیاد می آورند که حسین علیه السلام را از جان خویش بیشتر دوست بدارند.
در ماه خدا، آن سان که رحمتش پهنای زمین و وسعت آسمان همچون باران بر اهالی زمین می بارید،سیزده مرد با اقتدا به مولود 13 رجب، قفس تن را رها کردند و پرنده جان را در مقتل عشق به پرواز در آوردند ،تا  بوی سیب این بار از مازندران به مشام  زمینیان برسد.
سیزده یل علوی  با سربند کلنا عباسک یا زینب (س) و غیرتی ابالفضلی با آزادی و شجاعت لبیک گویان به امام زمان خویش هجرت کردند تا عهد خویش را در صحرای حلب تازه کنند و تشنه با کاروان نیزه همراه  شوند تا به کربلای پربلابرسند.
این روزهای هوای مازندران گرفته است و از کوچه پس کوچه های این دیار عجیب بوی کربلا می آید. چهره آسمان درهم کشیده و آرام آرام اشک هایش را نثار خرابه های شام می کند .
آلاله های سرخ زینبی در جای جای این دیارهمچون پرچمی سبز که روی آن  با رنگ خون نوشته شد است یا لثارت الحسین ،چشم هر آدمی با هر دین و مرام و مسلکی  به خود خیره می کند و دلها پر می شود از نوای مظلومیت و غربت که با ذکر یا حسین آرام می گیرد.
این روزها حتی دریا هم آرام و قرار ندارد و با صدای گریه های کودکانه ای که سراغ بابا را می گیرند،موج هایش را سر به ساحل دلتنگی و حسرت می کوبند .
حال این روزهای مازندران نشان از آتشی دارد که دوباره به دامن خیمه های نینوا افتاده است .انگارمحرم زودتر از هر سال به مازندران رسیده  و زمین پرشده از نیزه شکسته هاو  بانویی غیور، علی وار، دلشکسته  پیکر مطهری را به دست گرفته و رو به سوی خدا آرام می گوید اللهم تقبل منا هذا القربان
رنگ و بوی مازندران  در این روزها  که رنگ و بوی حسینی دارد دیدنی است  چرا که در روز حسین (ع) و به نام حسین (ع) شاهد پیکرهای مطهری است که از بهار نارنج خوشبوتر و از اردیبهشت ، بهشتی تراست که  اگر نیک بنگری در می یابی داستان هجرت تا رجعت سیزده مرد زمینی که چگونه نگاه شان را به طلوع خورشیدی گره زدند که هر صبح سر از نیزه بر میآورد و زمین را به انتظار آخرین حضور فرامیخواند./

علی ابراهیمی گتابی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار