به گزارش
تابناک یزد، اين نامزد انتخاباتي يازدهم سفرهاي استاني اش را کليد زده و اتفاقا در همين سفرها و سخنراني حرف هاي مهمي مي زند او رک و صريح از عدم توجه به آرمانگرايي در سياست خارجي انتقاد مي کند و به همه مخاطبانش روزهاي انتخابات 92را يادآوري مي کند او که ترجيح مي داد پس از ترک مسوليتش در پرونده هسته اي درمورد مذاکرات چندان موضوع گيري نکند حالا ابايي ندارد از اينکه نظراتش را در اين مورد رسانه اي کند .او در تازه ترين اظهارنظرش که توسط يک سايت نزديک به خودش منتشر شده سخناني درباره ان-پي -تي مطرح کرده است.او گفته:«تمام بحث ما اين است که جمهوري اسلامي ايران نمي پذيرد که يک استثنا باشد. نه حقوق کمتري را حاضر است قبول کند و نه تکاليف بيشتري را. ما يک عضو NPT هستيم شما مي گوئيد نگراني داريم. ما مي گوئيم ما هم مثل همه اعضا زير نظر آژانس و دوربين ها و بازرس هاي او در حال فعاليتيم و مي بايست از حقوقمان برخوردار باشيم.»
انگونه که اين سايت در توضيحاتش آورده اين سخنان تاکنون جاي منتشر نشده است.جليلي در اين سخنراني گفته است:
«اينکه ملتي مي گويد انرزي هسته اي حق مسلم ماست يعني چه؟ اينکه حرف از برنامه صلح آميز هسته اي مي شود يعني چه؟
در NPT براي اعضا تکاليف و حقوقي تعيين شده است. هر معاهده اي هم وقتي توازن دارد که بين حقوق و تکاليف آن توازن وجود داشته باشد؛ يعني اگر تکاليفي را طرفي انجام داد اما نتوانست از حقوقي برخوردار باشد، اين معاهده بي معناست. تکاليفي انجام مي شود تا از حقوقي برخوردار شود.مطابق با NPT ، يکي از حقوق هسته اي اعضا اين است که مي توانند از تاسيساتي که سوخت هسته اي دارند، استفاده کنند؛ مثل نيروگاه بوشهر. اما اين کف حقوق است.همين نيروگاه بوشهر را قرار بود آلمانها انجام بدهند. اما با سرنگون شدن ديکتاتور و به وجود آمدن جمهوري اسلامي، مدعيان دموکراسي تعهد را يکطرفه لغو کردند. پس از آنکه قرار شد روسها وارد کار شوند، ده دور مذاکره بين ال گور معاون اول رئيس جمهور وقت آمريکا، با نخست وزير وقت روسيه برگزار شد تا بتوانند مانع حضور روسها در بوشهر بشوند. اين ها براي صرفا يک نيروگاه با سوخت هسته اي که از جاي ديگري بيايد اتفاق افتاد. اما نکته مهمتر اين است که مطابق با NPT همه اعضا حق داشتن چرخه سوخت هسته اي را دارند چرخه سوخت هسته اي يعني چه؟ مختصرا يعني اينکه کيک زرد، آنچه از معدن مي آورند، تبديل به UF6وگاز مي کنند، سپس در دستگاههاي سانتريفيوژ غني سازي شود و پس از آن به صفحه سوخت تبديل و مورد استفاده قرار گيرد. براي اين حق هم در NPT هيچگونه محدوديتي وجود ندارد. تنها دو قيد وجود دارد؛ يکي اينکه اين غني سازي بايد زير نظر آژانس باشد و دوم اينکه مصرف آن صلح آميز باشد. ممکن است کشوري مثلا براي مصرف سوخت زير دريايي نياز به غني سازي 50 در صد داشته باشد. از نظر NPT داشتن آن هيچ ايرادي ندارد و ممنوع نبوده و حق همه اعضاست. نکته مهم دوم اين است که اعضا بنابرNPT مي توانند هرچه قدر تاسيسات بخواهند بسازند. تنها قيدي هم که اينجا وجود دارد، اين است که اين تاسيسات بايد زير نظر آژانس ساخته شود. اين زير نظر آژانس بودن هم ضابطه هايي دارد. اينگونه نيست که اگر امروز تاسيساتي را مي خواهي بسازي از همين امروز بايد آژانس را در جريان بگذاري. 180 روز قبل از تزريق گاز، کشور بايد آژانس را مطلع کند. آن بحثهايي که منافقين در مورد نطنز مطرح کردند، بعدها خود آژانس گفت حرکت ايران خلاف نبوده است، چون گازي تزريق نشده است. مطابق با NPT همه اعضا مي توانند هر تعداد تاسيسات هسته اي داشته باشند. تحقيق و توسعه هم به طريق اولي همين طور است. بالاخره وقتي کشوري مي خواهد چرخه را داشته باشد و غني سازي بکند بايد دانشش را داشته باشد. براي اينها در NPT هيچ منعي وجود ندارد و حق همه اعضاست.تمام بحث ما اين است که جمهوري اسلامي ايران نمي پذيرد که يک استثنا باشد. نه حقوق کمتري را حاضر است قبول کند و نه تکاليف بيشتري را. ما يک عضو NPT هستيم شما مي گوئيد نگراني داريم. ما مي گوئيم ما هم مثل همه اعضا زير نظر آژانس و دوربين ها و بازرس هاي او در حال فعاليتيم و مي بايست از حقوقمان برخوردار باشيم. نکته جالبي که اينجا در رابطه به تاسيسات وجود دارد، اين است که طرف مقابل ما مي گويد فردو نبايد وجود داشته باشد. مي گويند فقط نطنز وجود داشته باشد ولي فردو نباشد. مي گوئيم مگر نطنز زير نظر آژانس و دوربينها و بازرسهاي آن نيست؟ مي گويند چرا. مي پرسيم پس فرق نطنز با فردو چيست؟ چرا مي گوئيد فردو نبايد باشد؟ پاسخي که مي دهند اين است که فردو چون زير کوه است، اگر بمبارانش کنيم خراب نمي شود. به صراحت چنين مي گويند. که اين نشان دهنده وقاحت دشمن است. اينکه عنوان مي شود چرا بي اعتماديد؟ بايد گفته شود که طرح فردو نشان دهنده بي اعتمادي است. در فکت شيت آمريکايي ها نوشته در فردو نبايد حتي يک گرم مواد هسته اي باشد. مي گويند در اينجا نبايد غني سازي صورت بگيرد. مگر غني سازي و تاسيسات حق همه اعضا نيست؟ يا اينکه مي گويند دامنه تحقيق و توسعه را بايد با ما هماهنگ و توافق بشود. يا مي گويند آنچه مي خواهيد تهيه کنيد بايد در کانالي باشد که ما پاراف کنيم.اينکه رهبري مي فرمايند ما بي اعتماديم اينجا قابل رويت است. لذا دو شاخص در ابتداي گفتگوها در آبان 92 قبل از توافق ژنو قرار دادند، که عبارت بودند از پافشاري بر حقوق و ايستادگي در مقابل زياده خواهي هاي دشمن.»
اين در حالي است که پيشتر نيز سخناني از سعيد جليلي درمورد مذاکرات منتشر شده بود.او با بيان اينکه بخش هايي از بيانيه لوزان قابل قبول نيست ،گفته بود:«در توافق نهايي مذاکرات بايد منافع کشور و ملت به بهترين شکل استيفا شود. "فکت شيت” آمريکا نقشه راه اين کشور را در مذاکرات نشان مي دهد. در بحث نظارت، آژانس طبق NPT نظارت را انجام مي دهد. در مذاکرات سال 82 – 84 تعليق غني سازي و اجراي پروتکل الحاقي به طور داوطلبانه انجام گرفت که مجلس اجراي پروتکل را متوقف کرد. در بيانيه لوزان، نظارت هاي غيرمتعارفي مطرح کرده اند که قابل قبول نيست.»
از غربي ها ياد بگيريد ، سياست خارجي عرصه آرمان است
البته نکات سعيد جليلي درباره سياست خارجي نيز قابل توجه است: سعيد جليلي در تازه ترين اظهاراتش نکاتي را مطرح کرده که قابل توجه است :«آناني که ادعا مي کنند سياست خارجي عرصه آرمان ها نيست، يک نمونه از کشورهاي غربي را نشان دهند که سياست خارجي آنها براساس آرمانهايشان طراحي نشده باشد. »
اين اظهار نظر او مي تواند واکنشي باشد به اين جمله حسن روحاني :تهديدها، فرصت‌ها و منافع مشترک اساس بحث سياست خارجي است و اصول و آرمان در سياست خارجي بحث نمي‌شود مگر ما در مرحله اول در توافق ژنو آرمان و اصول را معامله کرديم ما با هم حرف زديم و توافق کرديم.
به نظر مي رسد سعيد جليلي در ذهن خود روندي را تهيه کرده که مي تواند اين تصوير را نمايان کند:«زمان مناظره فرا رسيده است»