شیبانی سکوت 8 ساله‌اش را شکست
رییس کل کم حرف بانک مرکزی در دولت هشتم و نهم سرانجام بعد از هشت سال سکوت خود را شکست و کمی از خاطراتش گفت.
کد خبر: ۵۵۲۳۸
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۰ 30 June 2015
به گزارش تابناک یزد ابراهیم شیبانی بعد از فوت نوربخش-رییس کل بانک مرکزی در دولت هشتم- به ریاست این بانک منصوب شد. مردی که بانکی ها او را مدیری قانونمند، منضبط، اخلاق مدار و تاثیرگذار در سیاست های پولی اما محتاط می‌دانند. شیبانی نه تنها بعد از استعفا از بانک مرکزی بلکه در دوران ریاست هم چندان اهل گفت و گوهای رسانه ای معمول مدیران نبود چرا که معتقد است به روال تمام دنیا، دلیلی برای سخن گفتن رییس کل بانک مرکزی در هر جایی و هر زمانی نیست.

وی بعد از برگشت از وین (به عنوان سفیر ایران در اتریش)، در کنار تدریس در دانشگاه این روزها در فاصله ای نه چندان دور از برج لاجوردی بانک مرکزی در میرداماد، در ساختمان شورای راهبردی روابط خارجی ریاست کمیسیون اقتصادی را بر عهده دارد و به گفته خودش این دو کار به او آرامش می‌دهد.

شیبانی در گفت و گوی تفصیلی با ایسنا گرچه ترجیح داد که با وجود انتقاداتی که گاهی نسبت به کم گویی او از دوران ریاستش در بانک مرکزی مطرح می شود همچنان به بسیاری از مسایل ورود نکند، اما به بیان حرفی‌هایی شنیدنی از آنچه بر او گذشته پرداخت که در ادامه مشروح این گفت و گو آمده است.

آقای دکتر! گستره فعالیت شورای راهبردی روابط خارجی تا چه حدی بوده و کمیسیون اقتصادی بیشتر در چه بخش هایی ورود پیدا می‌کند؟

شورای راهبردی روابط خارجی که حدود 9 سال از تاسیس آن می گذرد بر مسایل و روابط خارجی متمرکز و زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری است و نظرات، پیشنهادها و گزارش های خود را مستقیم به رهبری ارائه می‌کند که کمیسیون های اقتصادی، سیاسی، نظامی - امنیتی و کمیسیون فرهنگی از ارکان این شوراست. در عین حال که در تمامی کشورهای پیشرفته این شورا و تقریبا با همین نام فعال است.

در کمیسیون اقتصادی گزارش هایی مربوط به روابط اقتصادی خارج از کشور که از اهمیت ویژه ای برای ما برخوردار است تهیه می شود. کارهایی که راهبردی و استراتژیک بوده و محدود به زمان حال نیست. به عنوان مثال بررسی‌هایی در مورد اینکه برای فروش نفت چه کشورهایی در تقدم بوده یا این‌که صادرات گاز چگونه باشد که به روابط استراتژیک ما کمک کند، یا چگونه می توان ارتباطات را با دنیای بین الملل نظم بدهیم که در بلند مدت و به صورت راهبردی به نفع کشور تمام شود، از جمله کارهای ماست، بنابراین گستره فعالیت کمیسون های شورا بسیار وسیع بوده و در بخش اقتصادی هم می‌تواند حوزه بانکی و پولی، صنعتی، انرژی و در مجموع هر ارتباط خارجی که بعد اقتصادی دارد را مورد بررسی قرار دهد که البته اعضای دیگر شورا در سایر کمیسیون ها نیز با توجه به موضوع مربوط به خود در رابطه با مسایل اقتصادی نیز ورود پیدا می کنند.

شما بعد از رفتن از بانک مرکزی دیگر به حوزه بانکی برنگشته و بیشتر به حوزه سیاست وارد شدید، به طوری که بعد از بانک مرکزی به سفارت اتریش رفتید و اکنون هم به شورا آمدید. این خواسته خودتان بود؟

زمانی که در دولت نهم از ریاست بانک مرکزی استعفا کردم، نمایندگی ایران در بانک جهانی به من پیشنهاد شد که نپذیرفتم و به رئیس جمهور اعلام کردم که در بانک جهانی به عنوان سومین مقام قرار می‌گیرم و با این شرایط نمی‌روم. بعد پیشنهاد صندوق بین‌المللی پول که ایران در گروه مربوطه در مقام اول است مطرح شد که بازهم به خاطر خانواده‌ام که می‌خواستم در ایران باشند نپذیرفتم. بعد از مدتی سفارت ژاپن، ایتالیا و نروژ مطرح شد و حتی به من اعلام کردند که مختاری هر جایی که می‌خواهی بروی، اما چون واقعا قصد سکونت در خارج از کشور را به خاطر خانواده‌ام نداشتم قبول نکردم.حتی بعد که به وین هم رفتم خانواده‌ام را با خودم نبردم.

مدتی گذشت تا اینکه بانک توسعه اسلامی که مرکز آن در جده قرار دارد و ایران هم سومین سهامدار آن است از من برای پست معاون آسیایی دعوت کرد. مقامی که تا آن زمان هیچ گاه به ایران پیشنهاد نشده بود و در آن دوره هم فکر می‌کنم در اختیار "عبدالله گل" (رییس جمهور سابق ترکیه) بود که با پایان رسیدن دوران وی به من پیشنهاد شد. بنابراین با توجه به نزدیکی جده پذیرفتم که خانواده ام در ایران بمانند و خود به آنجا بروم. بر این اساس تمامی کارهای مربوطه انجام و حتی محل سکونت من هم آماده شد اما وقتی که برای خداحافطی حضور رییس جمهور وقت (احمدی نژاد) رفتم، گفت شما که گفتی خارج از کشور نمی‌روم!؟ گفتم جده که خارج حساب نمی‌شود؛ در همین نزدیکی است و خانواده‌ام را با خودم نمی‌برم. ولی رییس جمهور مخالفت و عنوان کرد که باید به وین بروی!

سه جلسه هم با حضور وزیر امور خارجه وقت (متکی)، قائم مقام وی و رییس جمهور گذاشتیم و استدلالمان هم این بود که باید به جده بروم چون با توجه به جایگاه معاون آسیایی بانک توسعه اسلامی، از توان بالایی برخوردار می شدیم و حتی آقای متکی هم با من هم نظر بود، اما دکتر احمدی نژاد اصرار داشت که با توجه به اهمیت امور در سفارت وین به ویژه اینکه آنجا سفارت مالی ماست، به اتریش بروم.

از سوی دیگر با اینکه قبلا از مقام معظم رهبری اذن غیر مستقیم گرفته بودم و ارزیابی ایشان هم از رفتن من به جده مثبت بود، آقای احمدی نژاد به من گفتند که در رابطه با رفتن به وین با مقام معظم رهبری صحبت خواهم کرد. وی بعد به من گفت که در نتیجه گفت و گو با مقام معظم رهبری ایشان گفتند که "اگر دولت نیاز دارد که من (شیبانی) به اتریش بروم، دولت در اولویت است". در این شرایط گفتم که من از اعلام لغو حضور در بانک توسعه اسلامی خجالت می‌کشم، چون تمامی کارهای

انجام شده بود و نمی‌توانستم بگویم که نمی‌آیم؛ که در نهایت آقای متکی این مسئوولیت را بر عهده گرفت. به هر حال اوایل سال 1387 عازم اتریش شدم.

با توجه به اینکه تجربه عمده شما در حوزه اقتصادی و بانکی بود برخی همین مساله را مورد توجه قرار داده و عنوان می‌کردند که "شیبانی خزانه‌داری است که دیپلمات شد"، واقعا کمبود تجربه را در حوزه سیاست احساس نمی‌کردید؟

همانطور که گفتم سفارت اتریش یک سفارت معمولی نیست و جای بسیار موثر و تاثیر گذاری بود و مقامات بسیاری در آن رفت و آمد می‌کردند. این سفارتخانه از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و در واقع سه سفارتخانه محسوب می شود. در واقع سفارت وین سفارت کبراست، بنابراین مطالعات بسیاری را در حوزه سیاسی انجام دادم و حدود دو ماه قبل از آن در وزارت امورخارجه مستقر شده و تمام مدارک موجود را بررسی و احزاب را شناسایی کردم. به هر حال وین محل مذاکرات و مراودات گسترده ای بود، به طوری که فقط من حدود 1200 مذاکره سیاسی، اداری و تجاری انجام دادم و فعالیتمان به حدی بود که در همان مدت شش لوح تقدیر برای فعال بودن سفارت اتریش از سوی وزیر امور خارجه وقت دریافت کردم. در مجموع سفیر بودن در این کشور تجربه بسیار بزرگی برای من بود، هر چند که فکر می کنم اگر در بانک مرکزی بودم می توانستم موثرتر باشم.

سفیر بودن در این کشور تجربه بسیار بزرگی برای من بود، هر چند که فکر می کنم اگر در بانک مرکزی بودم می توانستم موثرتر باشم.

دکتر شیبانی - رییس اسبق بانک مرکزی

شاید بهتر باشد که کمی به زمان عقب تر برگردیم. فکر می‌کنید وقتی به ریاست بانک مرکزی رسیدید زمان به موقعی بود و تجربه کافی را داشتید؟

من از سال 1368 وارد بانک مرکزی شدم و حدود 18 سال در این بانک خدمت کردم که البته از سال 1382 تا 1386 نیز در سمت ریاست بانک مرکزی مشغول بودم. در سال 1368 یعنی بعد از جنگ تحمیلی که آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری منصوب شدند وارد بانک مرکزی شده و شش سال به عنوان معاون اقتصادی در زمان ریاست آقای دکتر عادلی و بخشی هم در دوره مرحوم دکتر نوربخش فعالیت کردم که بعد در زمان ایشان دبیر کل بانک مرکزی شدم و هشت سال هم در این سمت بودم اما در ادامه با فوت ناگهانی مرحوم نوربخش در سال 1382 و در اواخر دولت هشتم به ریاست کل بانک مرکزی منصوب شدم و در مجموع سابقه 18 ساله ای را برای من رقم زد که فکر نمی کنم کسی در بانک مرکزی 18 سال عضو هیات عامل بوده باشد.

با فوت ناگهانی مرحوم نوربخش در سال 1382 و در اواخر دولت هشتم به ریاست کل بانک مرکزی منصوب شدم و در مجموع سابقه 18 ساله ای را برای من رقم زد که فکر نمی کنم کسی در بانک مرکزی 18 سال عضو هیات عامل بوده باشد.

ضمن اینکه قرار گرفتن افراد کارآمد در بانک مرکزی را به شدت مورد توجه قرار می دادم چراکه بانک مرکزی تنها یک مرکز اجرایی نبوده و بسیار علمی است. همواره گفته‌ام که قویترین تجمع گروههای کارشناسی اقتصادی ایران از نظر کیفی و کمی در بانک مرکزی قرار دارد و قبلا هم عنوان کردم که بانک مرکزی "امپراطوری کارشناسان" است. اهمیت این موضوع برای من تا حدی بود که وقتی آقای احمدی نژاد تاکید داشت که باید همه وزارتخانه ها و سازمانها از مشاورین جوان استفاده کنند من ایستادگی کرده و عنوان کردم که چنین کاری در بانک مرکزی ممکن نیست. زیرا به طور طبیعی رسیدن به سمت مدیر کل در بانک مرکزی حداقل 25 سال سابقه کاری لازم دارد و برای همین هم از 5000 کارمند آن زمان فقط هشت تن در این رتبه قرار داشتند و از جایگاه ویژه علمی و تجربی برخوردار بودند که مشاورین من بودند. پس نه اینکه من نخواهم نیروی جوان به بانک مرکزی بیاید بلکه نمی‌توانند در جایگاه مشاورین رییس کل باشند که البته رییس جمهور نیز این موضوع را پذیرفت.

قبلا هم عنوان کردم که بانک مرکزی "امپراطوری کارشناسان" است. اهمیت این موضوع برای من تا حدی بود که وقتی آقای احمدی نژاد تاکید داشت که باید همه وزارتخانه ها و سازمانها از مشاورین جوان استفاده کنند من ایستادگی کرده و عنوان کردم که چنین کاری در بانک مرکزی ممکن نیست.

زمانی که آقای احمدی نژاد به ریاست دولت نهم رسیده وتحولات زیادی هم در بین مدیران بانکی ایجاد کرد با این‌که به نظر می رسید با توجه به اختلافی که بعضأ عنوان می شد بین شما و ایشان وجود دارد، از گزینه های مورد تغییر در بانک مرکزی باشید، اما این اتفاق نیفتاد و تا حدی تعجب برانگیز بود. چه شد که دو سال دیگر در بانک مرکزی ماندید؟

بله، پیش از این که ایشان در شهرداری تهران حضور داشتند در مورد تاسیس یک بانک با یکدیگر اختلاف داشتیم و از من خواهان دریافت مجوز برای بانک شهر بودند که مخالفت می‌کردم چون از نظر ما خلاف قوانین بود. از سویی دیگر هم بانک مرکزی در حال ساخت ساختمانی بود که شهرداری متوقف کرده بود و در کل تا حدی درگیری داشتیم. بنابراین زمانی که ایشان به ریاست جمهوری رسیدند فکر می‌کردم اولین کسی که باید از بانک مرکزی برود من هستم. حتی وقتی رفتم حضورشان و اعلام کردم که کار زیادی هم در بانک ندارم گفتند که نه بهتر است که بمانی و کمک کنی. در نهایت در حالی که تقریبا تمام وزرای قبلی از دولت رفتند با حیرت همه ماندگار شدم.

در زمانی که آقای احمدی‌نژاد در شهرداری تهران حضور داشتند با ایشان در مورد تاسیس یک بانک اختلاف داشتیم و از من خواهان دریافت مجوز برای بانک شهر بودند که مخالفت می‌کردم چون از نظر ما خلاف قوانین بود.

این در حالی است که با وجود اختلافاتی که بعضأ بین من و رییس جمهور وجود داشت همیشه احترام متقابل بین ما برقرار بود و حتی بهتر است که بگویم از نظر احترام، من به ایشان بدهکار می شدم. گاهی در جلسات پیش می آمد که وقتی استدلال های غیر منطقی از طرف همکاران وی می دیدم عصبانی می شدم اما انصافا آقای احمدی نژاد بردباری می‌کردند. یک بار هم به یاد ندارم که نسبت به من بی احترامی کرده باشند و به هر حال به هر دلیلی که بود این احترام بین ما باقی ماند.

اما با وجود رابطه محترمانه ای که داشتیم اختلاف نظرها کم نبود و من نظرات خود را داشتم و نمی توانستم از آن عدول کنم. به عنوان مثال زمانی که ایشان آمده بودند، نظراتی درباره نقدینگی بین مشاورانشان وجود داشت که تاکید داشتند نقدینگی و تورم ارتباطی باهم ندارد، در حالی که ما در بانک مرکزی معتقد بودیم که این دو متغیر به یکدیگر مرتبط بوده و نباید جدا از هم مورد تصمیم گیری قرار گیرد، چون نتیجه مثبتی هم برای اقتصاد نخواهد داشت. موضوعی که بعدها عدم پایبندی به آن به رشد بی رویه نقدینگی و تورم انجامید. البته من بیشتر این کاستی ها را متوجه مشاوران آقای احمدی نژاد و اقتصاددانانی که اطراف ایشان بودند می دانم. اما به هر حال به مرور اختلافات بیشتر شد. هر چند که در هر جایی که ممکن بود منعطف برخورد می کردم اما حاضر نبودم که از مسایل اصلی عبور کنم. از نظر من این هنر نیست که فردی در دولت قرار بگیرد و بعد از مدت اندکی از آن خارج شود بلکه هنر آن است که یا وارد نشوی یا اگر هم رفتی به جمع شدن و سامان دادن اوضاع کمک کنی.

دکتر شیبانی - رییس اسبق بانک مرکزی

این در حالی است که یک بار یکی از وزرای کابینه به من گفت که تعجب می کنم با این روندی که تو عمل می کنی چطور در کابینه ماندگار شدی! به هر حال من زمانی که لازم بود، اصلاحات را اعمال می کردم اما هنگامی که نیاز نبود حتی با وجود تمامی پافشاری ها کوتاه نیامده و انجام نمی‌دادم. در موردی یکی از نزدیکان آقای احمدی نژاد با من تماس گرفت و در خواست کرد که یک نفر از بانک مرکزی در پستی نباشد. مدتها هم با من در این رابطه مذاکره کرد ولی همیشه ایستادگی کرده و گفتم امکان ندارد، زیرا من رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هستم و خودم باید در این رابطه تشخیص بدهم. یادم نمی آید حتی یک نفر را هم در بانک مرکزی به سفارش یا دخالت کسی جابه جا کرده باشم. یک نفر نیامد و یک نفر هم نرفت.

در موردی یکی از نزدیکان آقای احمدی نژاد با من تماس گرفت و در خواست کرد که یک نفر از بانک مرکزی در پستی نباشد. مدتها هم با من در این رابطه مذاکره کرد ولی همیشه ایستادگی کرده و گفتم امکان ندارد، زیرا من رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هستم و خودم باید در این رابطه تشخیص بدهم.

از اظهارت شما این گونه بر می آید که با وجود اختلافات، رییس جمهور تمایلی به رفتن شما از بانک مرکزی نداشت. پس چرا استعفا کردید؟

من در دوره دوسال و نیم حضورم در دوران آقای احمدی نژاد، سه بار به طور مکتوب از ریاست بانک مرکزی استعفا کردم. گاهی بحث هایی در زمینه اعتبارات و نقدینگی و تناقضاتی که در افکار داشتیم پیش می آمد که قابل تحمل و چشم پوشی نبود. بنابراین استعفای خود را ارائه کردم که آقای دکتر الهام به عنوان رییس دفتر وقت رییس جمهور آن را برگرداند و رییس جمهور حتی آن را تحویل هم نگرفت. دفعه دوم استعفا را به خود ایشان دادم اما در همان جا پس داده و قبول نکردند. ولی بار سوم که استعفا کردم بحث شورای پول و اعتبار پیش آمد. آقای احمدی نژاد تصمیم گرفته بودند حدود 27 شورا مثل شورای مناطق آزاد، اشتغال، عالی بانکها و حتی شورای پول و اعتبار را با هم منحل کنند که ظاهرا عنوان می شد به دلیل نظر حقوقی که دریافت کرده بودند چنین تصمیمی گرفته اند، اما من فکر می‌کنم چون شوراها را مانع یکسری تصمیم های یگانه و یکطرفه می‌دیدند، برای انحلال آن وارد عمل شدند.

به ایشان گفتم که شرایط شورای پول و اعتبار با سایر شوراها متفاوت است و این شورا از ارکان بانک مرکزی به حساب می‌آید. از سه قوه در آن حضور دارند و انحلال آن قابل تحمل نیست. بارها به ایشان نسبت به این موضوع تاکید کردم ولی توجهی به آن نداشتند. بنابراین وقتی شاهد بودم که انحلال شورای پول و اعتبار جدی تر شد، چند بار در هیات عامل بانک مرکزی اعلام کردم که اگر انحلال شورا نهایی شود بانک مرکزی را ترک خواهم کردم. که البته آقای دکتر کمیجانی (قائم مقام فعلی بانک مرکزی) که در آن زمان معاون اقتصادی بانک بودند، می‌توانند نسبت به این موضوع شهادت دهند.

شورای پول و اعتبار در چه زمانی منحل شد؟ و چرا تا این حد برای شما قابل اهمیت بود که با این اتفاق بانک مرکزی را ترک کردید؟

خاطرم است که در 23 مرداد ماه سال 1386 انحلال شورای پول و اعتبار به بانک مرکزی ابلاغ شد. همان روز هم استعفای آخرم را مکتوب کردم. تعجب من از اینجاست که یکی از دوستان سابقم به من ابراز کرده که چرا انحلال شورا را قبول کردم؟! باید تاکید کنم که همانطور که در بانک مرکزی ثبت شده، من در اعتراض به انحلال شورای پول و اعتبار استعفا کردم چون دیگر راهی باقی نمانده بود و هر آنچه مقاومت کردم به نتیجه‌ای نرسید. یک رییس بانک مرکزی در این موقع غیر این نمی‌تواند کاری کند. نمی‌توانستم که با رییس جمهور و دولت بجنگم!

در 23 مرداد ماه سال 1386 انحلال شورای پول و اعتبار به بانک مرکزی ابلاغ شد. همان روز هم استعفای آخرم را مکتوب کردم. تعجب من از اینجاست که یکی از دوستان سابقم به من ابراز کرده که چرا انحلال شورا را قبول کردم؟! باید تاکید کنم که همانطور که در بانک مرکزی ثبت شده، من در اعتراض به انحلال شورای پول و اعتبار استعفا کردم چون دیگر راهی باقی نمانده بود و هر آنچه مقاومت کردم به نتیجه‌ای نرسید.

دکتر شیبانی - رییس اسبق بانک مرکزی

شبی که رفتم استعفای خود را به رییس جمهور بدهم مصادف با سوم شعبان، شب تولد حضرت امام حسین (ع) بود. آقای احمدی نژاد در سفری بودند و من پاکت حاوی استعفا نامه خود را به آقای شیخ الاسلامی، رییس دفتر ایشان تحویل دادم و گفتم که به رییس جمهور اعلام کنید که این استعفا برگشت ناپذیر است. وی گفت که مگر شب عید هم کسی استعفا می‌دهد؟! گفتم این برای من امری مبارک است!

من در دوران زندگی هیچ گاه به نام مبارک حضرت امام حسین(ع) قسم نخوردم اما یک بار مجبور شدم و یک روز به آقای احمدی نژاد گفتم که به امام حسین(ع) قسم که دیگر نمی‌توانم در بانک مرکزی بمانم و استعفای من را قبول کن. ایشان گفت که چرا مرا در مقابل راه شرعی قرار می‌دهی؟ به هر حال این تیر خلاص من بود و درنهایت ماجرا تا سیزدهم ماه بعد طول کشید و تا مستقر شدن رییس جدید به عنوان مسئول بانک مرکزی انجام فعالیت می‌کردم.

البته باید یادآوری کنم که حتی پیش از انحلال شورای پول و اعتبار هم توجه خاصی به تصمیمات این شورا نمی‌شد. گاهی طرحی در این شورا به تصویب می‌رسید اما رئیس جمهور آن را امضا نمی‌کرد. یک بار در سفر آمریکا بودم که ایشان با من تماس گرفت و درمورد یکی از مصوبات شورا اعتراض کرد که چرا مصوب کردید و حتی آن را برای تایید امضا هم نکرد. به هر حال در حالی که این اختلافات در رسانه‌ها شدیدا به رخ کشیده می‌شد، دیگر به صلاح مملکت نمی‌دانستم که به عنوان عضو کابینه و رییس شورا حرفی بزنم اما رییس جمهور تصمیم دیگری بگیرد.

در دوران خودم، رئیس کل بانک مرکزی به عنوان رئیس شورای پول و اعتبار تعیین شد و در برنامه چهارم آن را به تصویب رساندیم. پس وقتی برای قوت بخشیدن به شورا تلاش زیادی کردم چگونه می‌توانم نسبت به آن بی‌اعتنا باشم؟! به هر حال تاجایی که می‌شد تحمل کردم اما به مرحله‌ای رسیدم که واقعا برای من منافع ملی از فشار دولت با اهمیت‌تر بود، به طوری که در جلسه خداحافظی خود هم این را گفتم که "برای این می‌روم که احساس کردم دیگر نمی‌توانم حرمت این دستگاه فاخر را حفظ کنم چراکه شاهدم احترام این دستگاه در حال خدشه دار شدن است".

در دوران خودم، رییس کل بانک مرکزی به عنوان رئیس شورای پول و اعتبار تعیین شد و در برنامه چهارم آن را به تصویب رساندیم. پس وقتی برای قوت بخشیدن به شورا تلاش زیادی کردم چگونه می‌توانم نسبت به آن بی اعتنا باشم؟! به هر حال تاجایی که می‌شد تحمل کردم اما به مرحله‌ای رسیدم که واقعا برای من منافع ملی از فشار دولت با اهمیت تر بود، به طوری که در جلسه خداحافظی خود هم این را گفتم که "برای این می روم که احساس کردم دیگر نمی توانم حرمت این دستگاه فاخر را حفظ کنم چراکه شاهدم احترام این دستگاه در حال خدشه دار شدن است".

با توجه به اینکه شواهد نشان می دهد بانک مرکزی در دوران دولت نهم و دهم روزهای خوبی را حداقل در متغیر های اصلی پشت سر نگذاشته و به مرور وضعیت نامناسبی پیدا کرده، در دوران ریاست شما با فشارهای دولت برای توزیع نقدینگی، متغیرهای کلان قابل کنترل بودند؟

با وجود برخی انتقادات نسبت به کم حرفی من نسبت به دوران حضورم در بانک مرکزی، حقیقتا هیچ گاه نخواستم از خود سخن بگویم و آن را پسندیده ندیدم. اکنون هم برای اولین بار این مسایل و برخی آمارهای مربوطه را عنوان می کنم.

در بخش تورم و نقدینگی با توجه به اینکه در تغییر پایه پولی به عنوان مسبب نقدینگی سه جزء مهم افزایش ذخایر ارزی، افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی و بدهی دولت به بانک ها موثر است، در دوران ریاست من در بانک مرکزی بیش از نصف افزایش نقدینگی به دلیل افزایش ذخایر ارزی رخ داد نه به دلیلی دیگر. باید توجه داشت که ذخایر ارزی به عنوان ستون فقرات کشور است و یک بار حضور مقام معظم رهبری هم عرض کردم که من سه آرزو دارم که یکی از آنها افزایش ذخیره ارزی کشور به این حد است که در این مورد تلاش کردیم و ذخایر ارزی در این دوره حدود 4.5 برابر شد؛ یعنی در دوران ریاستم در بانک مرکزی ذخایر ارزی 450 درصد رشد کرد که طبیعتا پایه پولی هم به تناسب تغییر کرد اما تغییری که مابه ازای آن به خزانه اضافه شد نه اینکه خرج شده باشد.

در دوران ریاستم در بانک مرکزی ذخایر ارزی 450 درصد رشد کرد که طبیعتا پایه پولی هم به تناسب تغییر کرد اما تغییری که مابه ازای آن به خزانه اضافه شد نه اینکه خرج شده باشد.

یکی دیگر از آرزوهای من این بود که بانکها کاملا الکترونیک شوند که خوشبختانه امروزه پیشرفت های بسیار خوبی در این رابطه در شبکه بانکی ایجاد شده است.

در مورد تورم هم آمارها نشان می‌دهد که از سال 1382 تا 1386 هر سال کاهنده بوده است و نرخ تورم از بیش از 15 به 10.4 درصد رسید که پایین ترین نرخ تورم است. در همین دوره هم رشد اقتصادی کشور حدود 6.3 درصد بود که بالاترین رقم در چند سال گذشته بوده است. در سال 1386 که از بانک می رفتم به رییس جمهور گفتم که با سیاست هایی که شما اجرا می کنید بدانید که برای امسال تورم بالای 18 درصد خواهد بود و در سالهای بعد هم بالاتر می‌رود که متاسفانه همین طور هم شد و تورم آن سال به 18.6 درصد رسید و در ادامه از 40 درصد هم گذشت.


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار