البته در این موضوع خاص در شهر گچساران انتظار این است ، غلام رضا تاجگردون که معمولا از جرئی ترین موضوعات حوزه ی انتخابیه خود به راحتی نمی گذرد ، سری هم به " محمدعلی" بزند و در صورت امکان سعی نماید مشکل وی را پیگیری و و درمان نماید .
تابناک کهگیلویه و بویراحمد ،گاهی مواقع با دیدن مصائب و مشکلات بیماران خاص به این فکر می افتیم که چقدر باید از سلامتی خود شاکر باشیم ! "محمد علی " یکی از این بیماران خاص است که از نوعی بیماری نادر رنج می برد و متاسفانه باز هم در خانواده ای متوسط رو به پایین که در پرداخت هزینه های درمانش ، مانده اند .
مطمئنا چنین مواردی در کهگیلویه و بویراحمد ، کم نیست اما به هر جهت برجسته شدن گاه گاه این خبرها هم هشداری است برای برنامه ریزان حوزه ی بهداشت و درمان و هم معرفی چنین افرادی به خیرینی که در پی چنین گزینه هایی برای کمک رسانی هستند. البته در این موضوع خاص در شهر گچساران انتظار این است ، غلام رضا تاجگردون که معمولا از جرئی ترین موضوعات حوزه ی انتخابیه خود به راحتی نمی گذرد ، سری هم به " محمدعلی" بزند و در صورت امکان سعی نماید مشکل وی را پیگیری و و درمان نماید .
ماجرای بیماری و زندگی پر مشقت محمدعلی
نامش "محمدعلی" است و کلاس پنجم ابتدایی ، با تماس تلفنی معلم دلسوزش از ماجرای غم انگیز زندگیش آگاه شدم ، محمد علی به همراه والدین ،خواهر وبرادرش دریک خانه استیجاری ودرست لب به لب کانال آب درحوالی پل بردستانی گچساران روزگارمی گذراند.
خبرنگار پایگاه خبری آفتاب جنوب که این گزارش را تهیه کرده است ، می نویسد : پدرش کارگر نانواست و روزگار فقیرانه شان بابیماری این پسر و برادر بزرگترش که او هم چند بار عمل جراحی روده شده به سختی می گذرد،عصر روز گذشته به همراه معلم دلسوزش به دیدنش رفتم.مسیر عبوری و رسیدن به منزل محمدعلی بسیارکم عرض ولب به لب یک کانال نزدیک پل بردستانی است.
خبرنگار پایگاه خبری آفتاب جنوب که این گزارش را تهیه کرده است ، می نویسد : پدرش کارگر نانواست و روزگار فقیرانه شان بابیماری این پسر و برادر بزرگترش که او هم چند بار عمل جراحی روده شده به سختی می گذرد،عصر روز گذشته به همراه معلم دلسوزش به دیدنش رفتم.مسیر عبوری و رسیدن به منزل محمدعلی بسیارکم عرض ولب به لب یک کانال نزدیک پل بردستانی است.
مادرش منتظر برگشتن پسر از مدرسه است و با دیدن ما تعارف می کند، واردمی شویم، خانه ای محقر و دو اتاق کوچک تودرتو،محمدعلی پاهایش رابه محض رسیدن به خانه شستشو می دهد و با دقت با پارچه ای تمیز خشک می کند.
دیدن عمق خشکی و ترک های پاهایش دلم را ریش ریش می کند،مادرش از لحظه بیماری پسرمی گوید و اینکه محمد علی از سه سالگی دچار خارش پوستی و ترک دست و پاشد و وقتی او را برای مداوا به شیراز بردیم نمونه برداری کردند و بیماری "پسوریازیس" تشخیص داده شد.
مادرش ادامه می دهد که داروهای پسرم گران است این مدت تعدادی ازنیکوکاران به من در رفت و آمد پسرم به شیراز و تهران کمک کردند اما مدتی است که دوباره زخم های پسرم سر باز کرده است.
وی می گوید پاییز به لطف یکی از همشهریان که به فرانسه سفری داشت پماد پسرم تهیه شد و تا امروز از آن داروها استفاده می کردم،شب ها وقت استراحت آزارهای پوستی بدی دارد و در طول روز برای رفتن و آمدن ازمدرسه هم احتیاط می کند.
مادر با اشاره به اوضاع زندگی اش ادامه می دهد که همسرم کارگر نانواست و با پدرم دراین خانه استیجاری زندگی می کنیم،اگران شاءالله هزینه ای تامین شود پسرم رابرای ادامه مداوا به شیراز می برم.
محمدعلی دفتر و کتاب هایش رامرتب می کند،می پرسم برای نوشتن درس با این زخم دستانت اذیت نمی شوی؟که با شور عجیبی می گوید درس خواندن را دوست دارم مرتب داروهایم را مصرف می کنم و مادرش هم نام داروهارا با بغض می گوید که فقط باید پیشگیری کرد.
دو پماد دایونکس و دایوبت داروهایی است که علی بایداستفاده کند.مادر ادامه می دهد که هزینه اش 900هزارتومان است و درتوان مالی من نیست و آرزو دارم برای پسرم و انتقالش برای درمان کاری انجام شود.
بعد از ساعتی دیدار با این خانواده به خانه برمی گردم و شفای محمد علی را از خداوند منان طلب می کنم ،آری گچساران زیرپوست محله هایش و بافت فرسوده شهر مواردی بسیار این چنینی وجود دارد ومی دانم برای مهربانی هیچ چیز مثل اراده و یاری مردم پاسخ نمی دهد.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
با سلام لازم نیست هزینه بالایی بابت دارو پرداخت شود
من یک پماد معرفی میکنم به نام پماد نیکا که با هزینه کم و انجام مداوم کار و صبوری کردن کاملا قابل معالجه هست.
نگران نباشید.