تبریز ، تنها شهر بدون گدا

شهری که در زمانی که اردبیل را تحت پوشش خود داشت . مسئولانش ! تنها به فکر خود و ارتقای سطح زندگی خود و مخصوصا شهر تبریز بودند و اگر امکاناتش را انحصارا صرف آبادانی خود نمی کرد الان این مراتب بالا و ... را با افتخار یدک نمی کشید و اگر منصفانه با شهرستانهای خود تقسیم بودجه و هزینه های عمرانی و اقتصادی می کردندکه در دیدار رییس جمهوری وقت در اوایل دهه هفتاد فریاد هاشمی هاشمی قسم به روح رهبر اردبیل استان شود را سر نمی دادند و این اندک امکاناتی که الان شاهد ظهور و افتتاح هستیم به یمن استان شدن اردبیل بوده و هست و اگر در تابعیتشون می ماندیم همانی بودیم که بودیم و الانم زیاد به خودشون زور نزنند و غره نشوند که اینیم و آنیم و سریم و ... بدانند که هیچ وقت در بر یک پاشنه نمی چرخه و نا عدالتی به شهرستانهای آذربایجانشرقی روزی گریبانشونو گرفته و جز ذلالت و عذاب الهی در دنیا و آخرت نصیبی نخواهند داشت . اگر مسئولان ما هم شما را الگوی خود قرار دهند که وای بر ما و بر آنها .

بی خیال اقا موسی نه که الان شهر اردبیل حق وحقوق شهرستانها رومیده و همه شهرهای استان اردبیل ابادن

بنده از نزدیک در روستاهای زلزله زده اهر شاهد عقب ماندگی حومه و شهرستانها و روستاهای آ.ش بوده ام دوستان بدانند روستاهای این استان شبیه روستاهای اردبیل 20 سال قبل هستند.در ضمن گدا هم در تبریز زباد وجود دارد اینها همش تبلیغاته.

پل معلق سرمایه گذاری بخش خصوصی واهالی مشکین شهر است وارتباطی به اردبیل نداره اب درمانی ها هم مال سرمایه گذران تهرانی

همشهریان گرامی اینکه تمام تقصیر عقب ماندگی را گردن تبریز بیندازیم دردی از ما دوا نمی کند نزدیک 20 سال از استان شدن اردبیل میگذرد و اگر به آمارها رجوع کنید از لحاظ میزان توسعه با سیستان و بلوچستان هم رده هستیم. کم کاری و اشتباهات خود را نباید به گردن تبریز رشت یا تهران بیندازیم. بودجه تبریز کمتر از تهران یا اصفهان است اما مردم آن خود دست به کار میشوند و شهرشان را آباد می کنند. شیرین عسل، آیدین و دهها صنعت دیگر را بخش خصوصی تبریز راه انداخته است که خوب است ما هم یاد بگیریم. بقول یکی از اساتید دوره لیسانسم " کسی که به خود رحم نمی کند نباید انتظار ترحم از دیگران داشته باشد" اول تکانی به خودمان بدهیم بعد از دیگران انتظار داشته باشیم.

مـتأسفانه مشکل اصلی واول وآخرشهراردبیل ضعف فرهنگی است که درمان این دردصرفأ دردستان اردبیلیهای اصیل است!!!

اردبیلی ها با اینکه دوستشون دارم ولی بعضا ادمهای تنبل وتن پروری هستن

دوست گرامي آقاي موسي؛ با سلام، به استحضار عالي مي رساند اكنون كه بيشتر از 20 سال از استان شدن اردبيل مي گذرد و در اين مدت به اصطلاح از بودجه عمراني خودش داره استفاده مي كنه مي توانيد بگوئيد چه گلي به سر خود زده ايم كه قبلاً نتوانسته بوريم!مگر نه اينكه همين استان خودمان در بحث تخصيص بودجه خود نيز دچار تبعيض شده و بيشتر از شهرستان هايي مثل خلخال، گرمي و... به خود اردبيل بودجه تخصيص داده مي شود!؟
برادر من بهتر است بجاي گفتن اينكه تبريز حق اردبيل را خورده بود از عملكرد شهر تبريز و شهرداري تبريز در اين مدت 20 سال درس عبرت بگيريم و فكري به حال شهر اردبيل مخصوصاً خيابان هاي و محله هاي مهم اردبيل مانند خيابان امام، خيابان حافظ و... با آنهمه چاله و چوله بكنيم يادمان باشد تبريز شهري كاملاً صنعتي و با تاريخچه اي قديمي و يكي از شهرهاي مهم ايران زمين مي باشد
پس به همين دليل تبريز مي تواند حتي بعد از كاهش وسعت و كاهش شهرستتان هاي خود بازهم بودجه عمراني كافي داشته باشد. اكنون كه ما يك استان مستقل از آذربايجان شرقي شده ايم و بودجه خودمان را داريم چرا هنوز كه هنوز است نتوانسته ايم پروژه ايستگاه سرعين را اجرايي كنيم اما در طول مدت مطالعات اين پروژه در شهر تبريز چندين و چند پل و روگذر و ساير طرح هاي عمراني افتتاح شده است!؟؟؟؟
فكر نميكنيد مشكل اصلي استان ما مديران بيكفايتي هستن كه فقط به فكر پركردن جيب هاي خود بوده و اصلاً اهميتي به مردم استان نميكنند!؟ شهر اردبيل با داشتن منطقه گردشگري شورابيل چرا نتوانسته اندازه پارک ائل گلي تبريز اسم و رسمي براي خود دست و پا كند!
اما در ارتباط با پل كابلي مشگين شهر بايد به اطلاع برسانم كه بيشتر از مردم استان ما از استان هاي آذربايجان شرقي و غربي جهت بازديد اين بنا به شهرستان سفر شده و آنها بيشتر از ما مردم اردبيل به بودن اين پل افتخار مي كنند.
در پايان بايد به خدمت حضرتعالي يادآوري كنم همه ما از يك نژاد و يك قوم هستيم و گفتن بحث هايي از دست در شأن مردم آذربايجان نيست ما آذي هاي بايد بجاي تفرقه دست در دست هم دهيم و به فكر آباداني تمامي منطقه آذربايجان با اين همه جمعيت باشيم هم ما، هم مردم آذربايجانشرقي و غربي و هم مردم زنجان و... باهم دوست و بردادر هستيم. با تشكر

راست میگن تبریز واقعاٌ شهر بدون گدا است من چند سالی در تبریز زندگی کردم ، در تبریز انفاق معنی ندارد اعتقاد بر این دارند که هرکس توانی کار دارند از دسترنج خود می توانند زنده بمانند و الا بدون درد سر باید حذف شوند .

هموطنان عزیز همزبانان ارجمند من ملایجردی از دیار خراسان یک ترک خراسانیم دوسال خدمت سربازی را تبریز بوده ام
این مشکل توزیع نامناسب و نا عادلانه در همه جای کشور هست
توزیع نا مناسبش طبیعی است !
و توزیع نا عادلانه اش ظلم است !!
علت توزیع نامناسب عدم آگاهی ماست
و دلیل توزیع نا عادلانه "مظلوم بودن" ماست که گناه آن گردن ظالم را نمی گیرد بلکه خود گناهی است که باعث ظالم پروی است .
و اما این موضوع عدم موجود گدا در تبریز یک موضوع مثبت و مزیتی است که باید ضمن شناخت آن در ترویج آن بکوشیم و فرهنگ آن را اشاعه دهیم
واقعا ما در شهرهای مثل مشهد در تناقض و تردید کمک به متکدیان که کمابیش همه روزه با آن روبرو هستیم وامانده ایم اگر کمک کنیم تکدی گری را کمک کرده ایم ؟!
اگر کمک نکنیم انفاق را فراموش کرده ایم؟!
**یادمان نرود این یک نکته مثبت است **

مشکل اردبیل فراری دادن مردمان اصیلش است، آیا تغییر در لهجه مردم شهر را احساس نمی کنید. امروزه اگر اردبیلیی نیز در شهر ساکن باشد خود را غریبه احساس میکند و اکثر پست های اداری و حتی بخش خصوصی و اقتصادی توسط دیگران اشغال شده است و در واقع اردبیلی اصیل در اردبیل شهروند درجه دوم محسوب می شود.

جناب نا شناس ! بنده شک دارم که شما اردبیلی باشید این حرفاتون منطقی با خواست مردم محترم و متدین اردبیل نیست . بنده گفتم که اگر تبعیض نبود و مسئولین وقت استان آذربایجان شرقی تنها به فکر خود نبودند مردم فهیم اردبیل فکر جدایی در سر و فریاد جدا یی بر سر زبان آنهم در موقعی غیر منتظره سر نمی دادند . تعجم از شماست که پروژه در دست مطالعه و اقدام ایستگاه سرعین را می بینید ولی پروژه هایی اجرا شده مثل پل های رو گذر باغمیشه سعدی علی آباد پیر عبدالملک و ... را که ما همه دیدیم را ندیدید!
تبدیل شدن شورابیل را از یک برکه متعفن به دریاچه ایی باشکوه با امکانات تفریحی دیدیم و شما استخر ائل گلی را ! . پس از استان شدن شاهد تبدیل شدن سرعین از یک بخش گمنام به قطب گردشگری با امکانات و مراکز پذیرایی مجلل حداقل در شمالغرب کشور بودیم که شما ندیدید
فرودگاه دیدیم و دیگر امکانات از درمانی و بهداشتی و رفاهی و ... تا شبکه مستقل تلویزیونی که به یمن و میمنت استان شدن بدست آمد را ما دیدیم و می بینیم شما نمی بینید؟!
اگر مشکلاتی در خود اردبیل می بینیم این نکته و شاهد بر این مدعاست که امکانات منحصر به شهر اردبیل نبوده و امکانات و بودجه ها به دیگر شهرها و روستاهای محروم استان هم تخصیص داده می شود بعنوان نمونه فقط در هفته پیش دو میلیارد و دویست میلیون تومان برای بهسازی و آبادانی روستاهای شهرستان سرعین تخصیص داده شد یعنی اگر این تخصیص های خارج از شهراردبیل نبود شاهد چاله و چوله به قول بعضی از منتقدین که از مدیریت شاکی بودند بودیم ؟.
چند سال پیش در سفری به تبریز از محصولات تولیدی اردبیل ندیدم که برای فروش گذاشته باشند ولی تو خود اردبیل بعنوان مثال مغازه های جلوی بقعه شیخ صفی الدین هم پر است از اجناس و نوقان و سوغاتی های ساخت تبریز ! این یعنی سعه صدر و بزرگواری مردم اردبیل و کم لطفی و....
آنهایی که ادعا می کنید از پیشرفت ما ابراز خوشحالی و افتخار می کنند ! در ضمن ما همه برادریم و برابر و جوابگوی اعمال و رفتار و گفتارمان در نزد پروردگار متعال و این بندگان خدا هستند که با نگرشها و دیدگاه های نژاد پرستانه و قومیت پرستی ها ی متعصبانه تیشه به ریشه دین و باورها و انسانیت و وجدان خود می زنند و اگر خودمان را به خواب نزنیم همه چیز عیان است و هیچ حاجتی به گفتن ندارد.

همشهری گرامی آقای موسی کاری که شما می کنید در حال حاضر به غیر از دشمن تراشی فایده ای برای اردبیل ندارد و عقب ماندگی های فعلی ما را جبران نمی کند.
قزوین پس از ما استان شده است، اما از آن زمان رشد آن در مقایسه با ما انفجاری بوده است. به ساخت پل و راه و شورابیل و ... اشاره کرده اید. واقعا این موارد در مقایسه با پیشرفتهای مثلا قزوین اصلا به حساب نمی آید.
به سایت آمار ایران رجوع کنید و شاخص ها را در مورد استانمان ببینید، در مقایسه با سایر استانها به طرز شرم آوری در ته جدول هستیم. مشکلات عدیده ای وجود دارد که ربطی به تبریز، رشت یا جای دیگری ندارد.
فرار و مهاجرت نخبگان از استان، مهاجرت نیروی کار جوان، بازگرداندن بودجه به مرکز علیرغم نیاز شدید منطقه، حسادت، زیرآب زنی، غریبه پرستی، سنگ اندازی برای جلوگیری از پیشرفت دیگران و ... از آن جمله اند.
در اوایل استان شدن اردبیل در دهه هفتاد تعدادی از سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری به اردبیل آمدند (که تعدادی اصالتا اردبیلی بودند) متاسفانه به قدری با آنها بد برخورد شد که فرار را برقرار ترجیح دادند.
سوال اینجاست که آیا این موارد را تبریز انجام داده یا خودمان؟ در حال حاضر صدای شمال و جنوب استان نیز در آمده، یکی خواهان الحاق به رشت و دیگری خواهان تبدیل به یک استان مستقل است.
پروژه راه آهن که اردبیل را از طریق خط باکو-مسکو به قلب اروپا وصل میکرد متوقف شده و راه آهن رشت- باکو که بعد از ما شروع شده در حال پیشرفت است (مطالعات اولیه راه آهن اردبیل قبل از انقلاب انجام شده است). سایر پروژه های صنعتی نیز حال و روز خوبی ندارند. متاسفانه طی چند دوره اخیر با نمایندگان ضعیفی که به مجلس فرستاده ایم باعث کاهش بودجه استان و جری تر شدن برخی مسوولین در بازگرداندن بودجه به تهران، کم کاری و ... شده ایم.
برای درمان ابتدا باید درد و عامل درد را شناخت. با تاختن به تبریز مشکلی از اردبیل رفع نخواهد شد.
فرموده اید "در سفری به تبریز از محصولات تولیدی اردبیل ..." اگر منظورتان از محصولات تولیدی مواد غذایی است باید عرض کنم که در تبریز به فروش میرسند هم در چایکنار و هم در بازار، اما اگر محصولات صنعتی مورد نظرتان است متاسفانه محصول صنعتی چندانی برای عرضه نداریم.
و در آخر به تعصب قومی اشاره کرده اید؛ برادر عزیز خوب است اول خودتان به گفته تان عمل کنید. کاری که شما می کنید نیز تعصب و نفرت پراکنی است، آن هم بدون کوچکترین فایده ای برای شهرمان.

آقای حسن زاده اردبیلی اصل !
متاسف خواهم بود اگر اردبیلی باشید و متاسف تر ازاینکه خودتان را به خواب یا کوچه علی چپ زده اید و با همشهری خودتون طوری حرف می زنید که دشمن اصلی شما من هستم و لا غیر .
اصولا مقایسه استانی با سایر استان ها با توجه به استعدادها ی هر کدام فیاسی است مع الفارق که بنده تو نظراتم به هیچ قیاسی دست نزده و نخواهم زد و این تبریزی های عزیز هستند که با قیاس خود با دیگران و سریم سریم گفتنا و اینجا اروپا نیست نماییست از تبریز !
تنفر و نفرت دیگران را برای خودشان پس انداز می کنند و نمی فهمند که این افتخاراتی که کسب کرده اند ! چه چیزایی را از دست داده اند من جمله اردبیل و پتانسیل های موجودش را .
اگر نظراتم را خوب خوانده باشید علت عقب ماندگی های قبلی و پیشرفت های فعلی را بیان کرده ام و نه چیز دیگری و اگر کسی با حرفایم دشمن اردبیل شود اون مشکل طرف مقابل است که درک درست و حسابی از اوضاع اطراف خود و دیگران ندارد و نمی خواهد هم اطلاعی داشته باشد . شما بگید کدوم اخباری است که از افتتاح مرکزی و کارگاهی و تولیدی کوچک و بزرگ و طرحهای عمرانی از شهرستانهای استان درش نباشه ؟ من به تبریز نتاخته ام اونا هستند که با ادعای خنده دار خود به کل ایران تاخته و با تهییج بعضی از جوانانش که ما الیم بلیم و فارسا اینطوریند و اونطوری و حق ما را خورده اند و با پان ترکیسم و شعار آذربایجان جز ایران نیست در بازی تراکتور سازی با تیم امارتی که چشمی به خاک ایران دارند امنیت ملی ایران را تضعیف و جلوی دشمنان ایران آبروی هر چه آذری را می برند و جالب تر اینکه ادعای جدا شدن از حکومت به قول خودشون فار سها ! را دارند .
در پایان یه این نتیجه رسیدم که تا حدودی شما راست می گویید و قبول دارم که اگر افرادی در یک شهر و دیاری افرادش تحمل یک حرف حق را نداشته باشند و اینطوری که شما وکیل مدافع دیگران شده اید و در مقابل حرفی که حقیقتی تلخ است جبهه گرفته اید که طرف صحبتم که تبریزیا باشند ندارند.
به قول معروف از ماست که بر ماست و یکی از عوامل عقب ماندگی ما هم همین محبت و پشت گرمی ما ! نسبت به هم می تونه باشه .

جناب موسی
من هم واقعا متاسف خواهم شد اگر شما واقعا اردبیلی باشید، با این طرز تفکر خانه خراب کن تان. چه کسی گفته حرف شما حق است؟ خودتان؟ از کی شما معیار سنجش حق شده اید؟ اتفاقا حرفتان بسیار ناحق است. به جای جواب دادن به دلایل من فقط برچسب زده اید و تاخته اید. ضمنا هدف من نصیحت بود نه دشمنی (کاری که شما کرده اید).
نظرات تان را خوانده ام. تنها دلیلی که برای عقب ماندگی استان ذکر کرده اید شکستن تمام کاسه و کوزه ها بر سر تبریز بوده است. گیرم حرفتان درست، اما در 20 سال گذشته تبریز دخالتی در بودجه یا مدیریت و اداره استان نداشته، دلیل عقب ماندگی استان اردبیل پس از استان شدن چیست؟ در حالیکه مدیریت استان اکثراً در دست افرادی با طرز تفکر شما بوده است. مقصر کیست؟ تبریز یا امثال شما؟ مقصر فرار سرمایه گذاران، نخبگان استان و ... کیست؟
افرادی با طرز فکر شما را خوب می شناسم: تبریز بد است. مغان بد است. و ... بد است.عالم و آدم بد هستند و فقط خودتان خوب هستید. در ادارات و جاهای مختلف موضع گرفته اید و وقتی پیشرفت یکی را می بینید از شدت خشم و حسادت رنگتان عوض می شود و از هیچ سنگ اندازی در راه پیشرفت دیگران کوتاهی نمی کنید. و البته برای حفظ پست و خودشیرینی نزد مقامات بالاتر دست به هر کاری میزنید؛ زیر آب زنی و .... در ابتدا بسیار ضد تبریز و اردبیل دوست نشان می دهید اما به محض اینکه کار شخص به شما می افتد چنان بلایی بر سر آدم میاورید که از اردبیلی بودنمان پشیمان میشویم.
نوشته اید که قیاس نمی کنید. اول اینکه اردبیل را با تبریز قیاس کرده اید. دوم: این حرف شما (عدم مقایسه) همچون حرف دانش آموز تنبلی است که می گوید من به کارنامه ام نگاه نمی کنم. چرا ؟ چون پر از تجدیدی و مردودی است.
قیاس با سایر استانها نشان دهنده عقب ماندگی اردبیل است. در طول عمر حدوداً 20 ساله استان، اکثر مواقع مدیریت استان در دست همفکران شما بوده است و کارنامه و حاصل کار یکی از عقب مانده ترین استانهای ایران است. قیاس وضعیت اردبیل با سایر استانها و شهرها منطق پوچ شما را متلاشی کرده و دست امثال شما را رو می کند.
نوشته اید "در پایان یه این نتیجه رسیدم که تا حدودی شما راست می گویید و قبول دارم که اگر افرادی در یک شهر و دیاری افرادش تحمل یک حرف حق را نداشته باشند ..." بهتر است خودتان به این گفته اتان عمل کنید. خیلی خوب است اول تفکر کنید، حق را تشخیص دهید و بپذیرید. به قول خودتان حقیقت تلخ است که متاسفانه نفرت کور شما اجازه دیدن آن را به شما نمی دهد
شما (در واقع طرز تفکرتان ) بزرگترین دشمن اردبیل و اردبیلی ها هستید . دشمنی بی منطق با همسایگان و تنگ نظری و نفرت کور: و نتیجه استانی عقب مانده است.
و در آخر هر جا که کم میاورید در اردبیلی بودن طرف مقابل تشکیک می کنید، این هم جوابتان: " من حسینیه اوشاقی یام، سن هارالئ سان؟"

آقای حسن زاده اردبیلی ! عزیز فکر کنم با این نطق تند و عصبانیتی که بر بنده دارید اگر مرا بشناسید و رودرو ببینید فک منم بخواهید پایین بیارید . یکم یواشتر برادر پیاده شید با هم بریم .
سوال منم این است که از کی تبریزیها شما را وکیل مدافع و مدعی العمومشون قرار دادن که با این هیجان دارید دفاعیه و حرف حق ! با همشهریتون می زنید ؟
مگه اونا خودشون سواد ندارند و نمی تونند بنویسند ؟ بذارید خودشون حرف بزنند . خودشون می دونند توی تاریخ چندین ساله پایتخت و استاندار بودنشون چکارا کردند و چه نکردند . بنده خودم خبرنگار و نویسنده خبر و گرداننده چندین سایت و وبلاگ هستم و هیچ گونه دخالتی در تامین بودجه استان و کسری و لابی گری های رایج ندارم و به حمدالله نخواهم داشت .
بحث من سر تیتر این مقاله است که نمی دانم قصد و هدف نویسنده نا شناسش! با بادهای به غبغب متکبرانه به قلمش انداخته و با قلمی که قسم خداست چه فکر کرده بود و اردبیلی ها و دیگران را چه حساب کرده که یاد بگیرند و تبریزیا رو الگوی خود قرار دهند منم گفتم وای به حال ما اردبیلی ها و وای به حال شهرستاناش که مسئولینش بخواهند تبریزیا را الگوی خود قرار دهند .
حال این سخنم را با نمونه هایی توضیح دادم که نگرفتید . برادر , مردم با شعور اردبیل بلا نسبت نفهم نبودند که فریاد جدایی از استان آذربایجان شرقی را سر دادند . یعنی اگر اردبیل مانند تبریزیا با شهرستاناش برخورد کند روزی هم صبر شهرستانی های عزیز اردبیل هم سر آمده و درخواست و شعار جدایی از اردبیل را در موقعی نابه هنگام سر خواهند داد و این حرف حق است برای همه اگر فهمیده باشند .
شما باید جواب بدین این همه آدم بی خودی و یا از سر خوشی شعار جدایی می دادند ؟ فقط این سوال من گرایی بود که دادم به همه از مردم شریف اردبیل گرفته تا جنابعالی و مسئولین فعلی استان اردبیل تا تلنگری باشد که به فکر مردم و مشکلاتش باشند فقط همین و همین و همین . معیار و میزان هم اکثریت مردم بوده و هست که به کم کاری ها و نارسایی های آنموقع اعتراض داشتند ,نه بنده و نه شما معیار حق و گوینده حق . مشکلاتی که ما داریم در عرض22 سال که چه عرض کنم چندصدسال دیگه هم نمی تونه عقب ماندگی های ما را رفع نماید .
همانطوریکه خود تبریزیا هم با سابقه پایتختی بودنش قبل از قزوین و 468 سال استان بودنش مشکلات خود و شهرستاناشو نمی تونه رفع کنه نمونه اش دفع سی و شش هزار متر مکعب پسماند توالتهای خانگی به تلخه رود یا آجی چای که به دریاچه ارومیه می ریزه یعنی یک سوم فاضلابشو نمی تونه مدیریت کنه و فاجعه بهداشتی و زیست محیطی را شاهدیم ( خبر ویژه دیروز شبکه سهند تبریز) آن وقت مقاله می فرمایید بهداشتی ترین شهر ایران ! و ترین های دیگر!
پس همه جا مشکل است و اونایی که ادعای الگو برداری می کنند نباید مشکلی داشته باشند تا مردم هم از آنها الگو برداری کنند . آیا الگومون همون حضرت علی (ع) و نحوه حکومتش نمی تونه باشه که سر نمازم گدا نوازی می کند و انگشترش را می دهد ؟
یا شهری که مسئولینش افتخار می کنند که گدایی ندارند ؟! یعنی گدایی ندارند یا دست بده ایی مانند علی (ع) ؟ آیا تبریزیانی که در زمان مشروطه، ثقه الاسلام عارف مجاهد تبریز که جهاد کرد و روس ها او را گرفتند و ظهر عاشورا اعدامش کردند و این اتفاق در حالی رخ داد که همان روز چندین هزار عزادار حسینی ! و قمه زن در هیئت تبریز بر سر خود می کوبیدند.
همان روزی که یک مجاهد تبریزی از هیئت ها خواست حداقل عزاداری های خود را به سمت میدان اعدام منتقل کنند تا روس ها ببینند و بترسند و اعدام نکنند که از هیئتی ها جواب شنید امام حسین (ع) را سیاسی نکنید و بگذارید با عاشورا و ابا عبدالله حال کنیم و چند هزار نفر با قمه بر سر خود کوبیدند و آن عالم و مجاهد به دار اعدام آویخته شد را الگوی خود قرار دهیم ؟
غوغای کاریکاتور روزنامه ایران و سوزاندن مراکز دولتی و بانکهای تبریز و اعزام خرابکارانش به شهر ارومیه و اردبیل برای اغتشاش و آشوب و سلب امنیت ایرانشو الگو قراردهیم ؟
جامعه کاستی گرا و قومیت گرایی و لابی های مغرضانه و مغرورانه و یا خیلی چیزای دیگه که جایش اینجا نیست را ؟ برادر عصبانی من ! با حرف خودتون جواب خیلی از سوالای خودتونم دادین و آن اینکه هر علتی معلولی داره . نه اردبیل مدینه فاضله ایی است که همه آرزو داریم و نه تبریزی که بعنوان شهری از ایران مانند سایر شهرها و روستاهاش دوستش داریم نه دشمنش ! که ما هم آرزو داریم آنجا و همه جا و در کل , دنیا , مدینه فاضله باشد که اگر اینگونه بود که چه نیازی به آمدن موعود (عج) بود .
برای اتهامات و تهمت های خودتونم اگر سندی دارید ارائه فرمایید و گر نه این دنیای چند روزه می گذرد و در روزی که رسوا می شود هر آنکس که در او غش باشد بنده هم می دانم چگونه با شما معامله کنم .یکبار دیگر هم این مقاله بالایی و هم کل نظرات را در کنارش تاریخ , اگر عصبانیتتون رفع شده بخوانید که در خدمت هستم .
قال الله تعالی : قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ

سلام آقا موسی
من حامد اهل تبریز هستم و5 سال دوران دانشجویی اردبیل بودم
بهتربن دوران عمرم بود
به نظرم شما لیاقت زندگی درآذربایجان (اردبیل،تبریز،ارومیه،زنجان و ...)رو ندارید بهتره برید در تهران زندگی کنید چون افرادی با طرز فکرشما مانع پیشرفت اردبیل عزیز با ساوالان مقدس آذربایجان میباشند
البته افرادی با تفکر شما همه جای آذربایجان هست که به نظرشون توهین رو بایدبا گل و بلبل جواب میدادی

به به تابناک عزیز، یه مدت این خبر نبود؟؟؟
آقای موسی اگه از لحن من ناراحت شدید بهتر است نگاهی به لحن نوشته های خودتان بندازید.
شما متاسفانه سوزنتان 20 سال پیش گیر کرده و وضع فعلی استان را نمی بینید و وای به حال ما که شما صاحب سایت و فعال رسانه ای هستید و وضع همشهری ها و هم استانی ها یتان را نمیبینید.
من وکیل مدافع اردبیل هستم چون این طرز فکر شما سپر حفاظتی برای مسوولین خانه خراب کن استان فراهم میکند که تا 1000 سال دیگر همه کم و کاستی ها را به گردن تبریز بیندازند. این دلیل اصلی مخالفت من با شماست.
در مقاله هم هیچ توهینی به اردبیل نشده است. اگر آن را میخواندید متوجه میشدید که آنها کمکها را بطور هدفمند به نیازمندان واقعی میرسانند تا جلوی سواستفاده گدایان پولدار و معتادان را بگیرند، که خوب است.
نفرتی که شما از تبریزی ها دارید چشم دلتان را کور کرده است. از خدا میخواهم کمکتان کند.
من برایتان کلی دلیل آوردم اما به جای جواب زدید به صحرای کربلا و گفتید تهمت است. عزیز من آمار سازمان های دولتی ایران تهمت نیست واقعیتی تلخ است.
در مورد تهمت زدن هم نگاهی به کامنتهای خودتان بیندازید بعد شروع به ناله ونفرین کنید. اگه قرار بر نفرین باشد مادربزرگ من بهترش را بلد هست.

یه ضربالمثل ژاپنی هس میگه به جای اینکه به کسی ماهی بدی ماهی گیری یاد بده این مثال هنوز هم تو خود ژاپن مثال مونده ولی تو تبریز عملی شده ما به گدا پول نمیدیم کار میدیم این دلیل بی گدا بودن تبریزه مثلا نمیتونی یه کارگر افغانی تو تبریز پیدا کنی اولویت تبریزی هس بعدشم در تمام مناطق و شهرستانهای تبریز موسسه ای حمایت از مستمندان هس اکثر کارمندان درصدی از حقوقشون را اهدا میکنن به این موسسه کار این موسسه شناسایی فقرا و گداها هست و کمک به انها

یاشاسین آذربایجان

اقامن این مطلب ومیبینم.من تبریزدانشجوبودم والاگداهم دیدم.شهرتمیزیه،منتهاجوانهاش متاسفانه بددهن وخودبرتربین هستندبرای خودشیرینی به سایرشهرهای اذربایجان لقب کتدی،اطرافدان گلمه،ا ..ح میدادندوالااینکاراشون باعث شدازشون زده بشم.